سینماسینما، زهرا مشتاق
من در دوره تحصیل دانش آموز تنبلی بودم. و همیشه با حسرت به دانشآموزانی نگاه می کردم که سر صف و در مراسم صبحگاه به عنوان شاگرد ممتاز و اول و دوم معرفی می شدند. نه از ریاضیات چیزی میفهمیدم، نه علاقه ای به فیزیک و شیمی داشتم. تنها چیزی که مدرسه را برایم جذاب کرد دوره دبیرستان و درس هایی مثل جامعه شناسی و فلسفه و البته ادبیات بود. و تنها نمره بیستم مربوط به درس انشا بود. دانشگاه دوره دیگری از زندگی ام بود. من و رفقایم اولین دانشجویان دانشگاه سوره بودیم. من به طور مطلق روی ابرها بودم. من گم شده ای را یافته بودم که حتی نمی دانستم گم شده ام است. فقط می دانستم که خوشحالم و از شوق داشتنش گریه می کردم. شنیدن قصه های اساطیر یونان و قصه های روم باستان و خواندن نمایشنامه های شگفت انگیز. از سوفکل و اوریپید و شکسپیر و مولیر و خواندن تاریخ تئاتر ایران و جهان و نمایشنامه های بهرام بیضایی. کتاب های ادبیات نمایشی کم بود. ما در به در خیابان انقلاب و انتشارات مروارید و نمایش را برای پیدا کردن کتاب پایین و بالا می رفتیم. یک عالمه از کتاب ها را فتوکپی می کردیم و خانه زندگیمان وسط تئاتر شهر و خانه نمایش ولو بود و به زور برمی گشتیم خانه. و چه معلم های درخشانی داشتیم. رکن الدین خسروی، پری زاهدی، کمال الدین شفیعی، منصور خاکی، حمیدرضا اردلان، احمد کریمی حکاک، عطاالله کوپال. حتی معلم معارف ما کسی چون عمادالدین باقی بود و ادبیات عمومی را سید ناصر هاشم زاده درس می داد که کلاس های نظامی گنجوی اش جای سوزن انداختن نبود. ما دست هایمان را زیر چانه می گذاشتیم و با هر قصه به تاریخ سفر می کردیم و شگفت زده می شدیم از چگونگی خلق و تکثیر ادبیات نمایشی تا به امروز. جهان نمایش گم شده بسیاری از ما بود و با عشق، لذت و شوقی سرشار درس می خواندیم.
من در تمام دوره دانشجویی و بعدتر که در دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد ادبیات نمایشی خواندم به یک سوال مهم فکر می کردم و آن اینکه به جای وقت تلف کردن برای دروسی که دوست نمی داشتیم، می توانستیم از همان اول مسیر مورد علاقه را زودتر شروع کنیم.
در سیستم آموزشی ما وقت زیادی تلف می شود. دروسی تدریس می شود که اغلب به یاد نمی ماند و خیلی از آنها در زندگی روزمره هیچ تاثیری ندارد. در حالیکه تحصیلات می شود از ابتدا، تخصصی و همراه با کسب مهارت های عملی باشد. مثل مدرسه ورزش، موسیقی، رقص، نمایش، پزشکی.
حالا تصمیم گرفته اند رشته نمایش را برای دختران در هنرستان سوره جمع کنند و در سال تحصیلی جدید دختران را نپذیرند. چطور ممکن است چنین تصمیمی گرفته شود؟ با چه دلایلی؟ مگر ممکن است؟ مثل اینکه یک دفعه مثلا رشته تجربی، یا ریاضی را برای دختران یا پسران حذف کنند. غیر منطقی بودن چنین تصمیمی درست مثل حذف رشته نمایش برای دختران در هنرستان سوره است. آیا قرار است به دهه شصت برگردیم که سعی می شد آدم های نمایش بیشتر مرد باشند تا زن تا دچار ممیزی نشوند و البته حواس تماشاگر از بازیگران زن به خود آنها جلب نشود؟ آیا این تصمیم، قدم اول در حذف تدریجی زنان در عرصه نمایش نیست؟ حضور دختران در هنرستانی که به طور تخصصی می توانند در آنجا به عرصه نمایش وارد شوند، چه معنایی دارد؟ کدام مقام و با چه ادله و استدلالی چنین تصمیمی گرفته؟ آیا این تصمیم در برگیرنده یک نگاه عام و کلی تر نسبت به حضور زنان در عرصه نمایش نیست؟ آیا تصمیم گیرندگان به تبعات روحی و نیز لطمه هایی که به طور مشخص به دختران علاقه مند برای ورود به این رشته وارد می شود آگاهی دارند؟ چگونه ممکن است عده ای که اغلب گرایش های فکری و سلایق مشخص و تغییر ناپذیری دارند؛ برای دیگرانی که موافق نگاه و اندیشه آنها نیستند، تصمیم سازی کنند؟ آیا قرار است سال های سخت دهه شصت تکرار شود؟

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
نظر شما
پربازدیدترین ها
- انتقاد صریح کمال تبریزی و علیرضا رییسیان از بهرام رادان
- مرگ ناگهانی و غم انگیز بازیگر خردسال فیلم یه حبه قند
- از دنیای عجیب، اما نه چندان عجیب سینما/ کارگردانانی که نمیتوانند اجاره خانهشان را بدهند
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- صحبتهای رئیس هیئت داوران جشنواره برلین/ همه فیلمها سیاسیاند
آخرین ها
- جایزه بزرگ اسکار کسبوکارهای خاورمیانه به همراه اول رسید
- دو تصویر از تاریخ دوبله ایران
- جشن ۱۹ سالگی کانون ادبی زمستان برگزار شد؛ اهدای مدال سال به شهره سلطانی و مهدی یغمایی/ ایرج مهدیان تجلیل شد
- «مسیح پسر مریم» مینی سریال شد
- معرفی نخستین برندگان جشنواره برلین؛ جایزه بزرگ بخش مسابقه نسل به فیلم ایرلندی رسید
- در برنامه «خط فرضی» مطرح شد؛ خستگی از ما به نسل بعد از ما منتقل شده/ در زیر زمین، شهر دیگری وجود دارد
- نگاهی به سریال تاسیان؛روزی روزگاری ایران
- معرفی پلتفرمهای هوشمند سلامت همراه اول بهعنوان اپلیکیشنهای برگزیده
- انتقاد سازندگی از گفتوگوی کمال تبریزی با ایسنا/ داوران بر اساس مصلحت رای دادند نه کیفیت
- وداع با صدای ماندگار دوبله؛ بدرقه منوچهر والیزاده به خانه ابدی/ دوبلوری بدون جایگزین
- لوئیس بونیوئل فیلمساز در تبعید و صدو بیست و پنج سالگی
- فوت یک هنرمند پیشکسوت؛ عبدالرضا فریدزاده درگذشت
- شاهپور هنوز هست
- فیلمی در نوبت عید فطر به اکران اضافه نمیشود/ اسعدیان: پیشنهاد شورای صنفی نمایش برای بلیت، بیشتر از ۱۰۰ هزار تومان بود
- از دنیای عجیب، اما نه چندان عجیب سینما/ کارگردانانی که نمیتوانند اجاره خانهشان را بدهند
- با دستور وزیر ارتباطات، پروژههای ارتباطی همراه اول در روستاهای استان قزوین افتتاح شد
- جشنواره علیه جشنواره
- جایزه تجلی اراده ملی جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- گامی دیگر در جهت حذف سینما از سبد خانوادهها/ افزایش قیمت بلیت؛ ضربه مهلک به سینمای ایران
- مدیرعامل بهمن سبز: چه کسی بلیت ۲۲۰ هزار تومانی پیر پسر را میخرد؟!
- انتقاد صریح کمال تبریزی و علیرضا رییسیان از بهرام رادان
- اعطای تندیس «سازمان سبز برتر» به همراه اول
- پنجمین دوره «طرح پژوهانه همراه» با حمایت از دانشجویان نخبه کلید خورد
- نگاهی به سریال «جانسخت»؛ منتظر غافلگیری بمانیم یا نه؟
- کنسرت نمایش «ژن زامبی» از فردا میآید/بلیت ۵ روز اول به پایان رسید
- «نبض» روی میز تدوین
- نسخه ویژه نابینایان «مادیان» با صدای رعنا آزادیور منتشر میشود
- منوچهر والیزاده درگذشت
- ۱۲ نقشی که برنده اسکار شدند اما قرار بود به بازیگران دیگری داده شوند
- آیا باید از اینفلوئنسرها ترسید؟