سینماسینما، آرش عنایتی
زنی که در حومهی شهر ساکن است بستهای را دریافت میکند که برای شوهرش که در زندان بوده، ارسال کرده است، بنابراین برای اطلاع از چرایی این موضوع، تصمیم میگیرد شخصا بسته را تحویل دهد.
krotkaya، ادیسهای از رنج و منکوب شدن آدمی؛ خاموشی و فراموشی کورسوی امید در دالان تنگ و تاریک نظام های سرکوبگر است. گرفتاری آدمی، در تنگنایی که هر تلاش و کوششی منتج به تلاشی و نابودی است. باتلاقِ بوروکراسی که دست و پا زدن در آن نتیجهای جز فرو رفتن بیشتر و بیشتر در پی ندارد. جایی که رسن پوسیدهی حقوق بشری هم عاجز از نگهداری خویش است چه رسد به دیگری (نماهای به هم ریختهی خانهی مربوط به سازمان حقوق بشر به همین منظور است) سرگئی لوزنیتسا به درستی نشان میدهد که رهایی از دام نظامهای توتالیتر ممکن نیست و با هر اقدامی، قدمی در افزودن گرههای دام برخواهیم داشت. داستان، حول زنی میچرخد که تا یک سوم ابتدایی، حتی ناماش را نمیدانیم و تا پایانِ فیلم، نه نام همسرش را میفهمیم و نه چهرهاش را میبینیم. اشارات مکرر راننده تاکسی، کارمند پست، افسر پلیس و… بر این که برای ملاقات همسر، پدر یا فرزندش بی فایده است، نه تنها بر پوچی هر کنشی، که بر از دست رفتن و از دست دادن هویتهای فردی در این جوامع اشاره دارد. لوزنیتسا جامعهای را به تصویر میکشد که در آن زندان، نه سازهای از برای ترک جرم، تنبیه و انتباه، که ساز و کاری برای تلکه کردن و انتفاع از بازماندگان است. مهم نیست به چه جرمی و چه گناهی، بیرون و درون همه گناهکارند. بی سبب نیست که تا انتهای فیلم نه تنها چهرهی همسر آلیونکا که چهرهی هیچ زندانیای را نمیبینیم. همه دربندند. طنز ماجرا، جایی است که فرد بازداشتی- معلولی که لوزنیتسا، تعمدا از نشان دادن چهرهاش طفره میرود- گویی آزادتر از دیگران است (دیالکتیک میان گفته هایش و بازرسی بدنی آلیونکا بر این امر تاکید دارند) لوزنیتسا در به تصویر در آوردن این حصارِ در حصار و بندِ در بند، روش جالبی در کارگردانی اتخاذ کرده است. او به وفور از نماهای بسته بهره برده است لیکن خلاقیتاش در نحوهی کاربرد این نماهای بسته است. نماهای بستهای که در نگاهِ نخست و برای لحظاتی، این تصور را به وجود میآورند که هر آن چه در آن مکان وجود دارد را دیدهایم اما با تغییر کمی در زاویه دوربین، متوجه میشویم که افراد بیشتری در همین مکان بسته حضور دارند لذا احساس خفگی و بعضا هراس بیشتری خواهیم کرد (برای نمونه، نماهای داخل کوپهی قطار و داخل ون در انتهای فیلم).
در چنین نظام سرطان زدهای که از بافت تک تک سلول هایش تغذیه میکند. قطع امید وقتی است که نه تنها نظام و نظامیان، که سایر اجزا و اعضا در فکر بهرهکشی از هم هستند. آلیونکا با علم به همین موضوع اما به کورسوی امیدی واهی، هر بار چنگ بر دامن یکی میزند اما نه با دست رد که با دستِ تجاوزی که به سویاش دراز میشود هر بار بیشتر و بیشتر در مغاک تباهی فرو میغلتد. لوزنیتسا در روایت داستان هم به شکل زیبایی عمل کرده است. جدا از اسامی (چون لنین، انگلس و … که نام خیابانها هستند و اشاراتی مستقیم و کنایی … یا همان خانهی سوختهی حقوق بشریها) در شیوهی روایت، از نوعی روایتگری بهره برده است که در ادبیات فارسی به نام براعت استهلال ( تقدم معنی بر تاخر) میشناسیم. بنابراین در داستانک هایی که از خلال سخنان بازیگران میشنویم – برای نمونه داستانی درباره زینکا در اتوبوس- در واقع شنوای حوادث آینده هستیم. لوزنیتسا به ظرافت زندانی را نمایش میدهد که گریز از آن در خیال هم ممکن نیست. جایی که هر رویا به کابوس ختم میشود. نمای پایانی و خروج آلیونکا به همراه زینکا، هر چند که دیدن ادامهاش از بیننده دریغ میشود و دوربین در ایستگاه میماند، لیکن در ذهن هر بیننده تجربهی تلخ و چندباره ی کابوس آلیونکا خواهد بود.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
نظر شما
پربازدیدترین ها
- فوت خواننده پیشکسوت موسیقی نواحی گیلان/ ناصر مسعودی درگذشت
- نگاهی به فیلم «بیسر و صدا»؛ ایده خلاقانه، مسیر اشتباه
- حقایقی درباره بازمانده ساخته سیف الله داد/ماجرای توقیف فیلم بازمانده به دلیل حجاب!
- «رابین هود»؛ افسانهی شیرین مرد شریف قانون شکن!
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
آخرین ها
- فیلم-کنسرت «هری پاتر»و «ارباب حلقهها» به آخرین اجرای پاییزی رسیدند
- پوستر «باد زرد – ونگوگ» رونمایی شد
- مولف بودن در آینه مکتب نقد عمیقگرا
- نگاهی به فیلم سینمایی «سامی»؛ دوربین به مثابه سمفونی برای سفری طولانی
- معرفی برندگان هیئت ملی نقد آمریکا ۲۰۲۵/ «یک تصادف ساده»؛ بهترین فیلم بینالمللی/ «نبردی پس از دیگری» ۵ جایزه گرفت
- ۱۵ اثری که برای فهرست اولیه اسکار فیلم بینالمللی شانس بالاتری دارند
- تأملی بر حضور نوری بیلگه جیلان در جشنواره جهانی فیلم فجر؛ داور غایب
- بیانیه کانون کارگردانان سینما درباره بازداشت سینماگران در مهمانی خصوصی
- واکنش رضا کیانیان به گزارش تاریخ سه هزار ساله زیر چرخ لودرها
- اعلام مستندهای دو بخش از نوزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»
- واکنش کانون کارگردانان سینمای ایران به حکم جعفر پناهی
- شروودِ تالار وحدت؛ جایی که ماهان حیدری قهرمانان آینده را پیدا میکند
- تورج اصلانی داور جشنواره ترکیهای شد
- سروش صحت و علی مصفا «بیآتشی» را روایت کردند
- سام درخشانی هم استعفا داد
- نمایش موزیکال «رابین هود» / گزارش تصویری
- حلقه منتقدان فیلم نیویورک منتخبان ۲۰۲۵ خود را اعلام کرد/ «نبردی پس از دیگری»، بهترین فیلم شد؛ پناهی، بهترین کارگردان
- جشنواره جهانی فیلم فجر۴۳؛ در ایستگاه پایانی «درس آموختهها» بهترین فیلم شد/ جایزه ویژه داوران به کارگردان ژاپنی رسید
- «خرگوش سیاه، خرگوش سفید» به چین میرود
- گاتهام ۳ جایزه به «یک تصادف ساده» داد/ «نبردی پس از دیگری» بهترین فیلم جوایز مستقل نیویورک شد
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- مصائب افزایش سن ، از جولیا رابرتز تا نیکول کیدمن
- تام استاپارد؛ نویسندهای که جهان را از نو صحنهپردازی کرد
- نگاهی به فیلم «پارتنوپه»؛ زیبایی از دست رفته
- توقیف سکوی پخش «بازمانده» پس از انتشار ویدیوی بدون مجوز
- «سمفونی باران» کلید خورد
- «ناتوردشت» به باکو میرود
- از جدال اندیشه تا لبخند روی ردکارپت
- گفت وگو با کارگردان مستند «مُک» به بهانه حضور آن در جشنواره سینما حقیقت
- «زوتوپیا ۲» رکورددار فروش جهانی سینما شد





