تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۰۷/۰۸ - ۱۵:۵۶ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 143217

سینماسینما، حمید باباوند

اگر تیتر «بازی نوازنده» به جای فارسی، انگلیسی بود (Musician Play!)؛ احتمالاً استعارهٔ جالب‌تری پیدا می‌کرد! اما از تیتر که بگذریم باید بگویم در این یادداشت کوتاه بنا دارم دو فیلم «Woman at War» و «جهان با من برقص» را مقایسه کنم!

این روزها گفتهٔ بهروز افخمی (کارگردان) دربارهٔ فیلم‌های «۱۹۱۷» و «دیده‌بان» مایهٔ شوخی‌های زیادی در توییتر شده است. شما شوخی مناسب این دو فیلم را خودتان بسازید اما اجازه بدهید به دلیل تقدم ساخت من ابتدا به فیلم «زن در جنگ» بپردازم.

نمی‌خواهم دربارهٔ داستان فیلم یا شخصیت‌ها بگویم؛ بنابراین چه کار دارم که اسامی ایسلندی را چطور باید خواند و چه معنایی دارند؛ فقط می‌خواهم به گروه موسیقی اشاره کنم. یک گروه کر سه‌نفره بانوان اکراینی و یک گروه سه‌نفره موسیقی با سازهای پیانو/آکاردئون (ساز کلیدی)، سوسافون (ساز بادی)، درام (ساز کوبه‌ای). رنگ‌آمیزی هنرمندانهٔ آن را می‌توان از بین همین سطور هم دید. قبول ندارید؟

دو گروه موسیقی در فیلم «جهان با من برقص» حضور دارند. یک گروه موسیقی سنتی سه‌نفره شامل خواننده/تار، تنبک و کمانچه و یک ارکستر شامل ۴ ویولن، ۳ ویولا، ۴ ویولن‌سل و یک کنترباس و یک رهبر گروه است. (که حداکثر ۱۰ نفر در صحنه حضور دارند.)

همین‌جا می‌شود بقیهٔ مقایسه را کنار گذاشت؛ اما به اندازهٔ چند سطر دیگر به من فرصت بدهید.

اول: بر اساس زمان تولید و نمایش این دو اثر دور از ذهن نیست که کارگردان ایرانی به تقلید از کارگردان ایسلندی به سراغ استفاده از گروه موسیقی رفته است. حُسْنِ تَقَدُّم و قبح تأخر در کار نیست اما کارگردان ایسلندی نشان داده است که موسیقی بخشی از زندگی روزمره‌اش است، اما کارگردان ایرانی فقط خواسته است گروه موسیقی را نشان دهد. اگر قرار باشد اثر وَضْعی ایران امروز را به شرایط ساخت اثر اضافه کنیم؛ شاید باید بگوییم که کارگردان ایرانی ممنوعیت نمایش ساز در صداوسیمای جمهوری اسلامی را خواسته تلافی کند و تا می‌تواند به نمایش سازها در فیلمش بپردازد.

دوم: کارگردان ایسلندی توانسته است گروه موسیقی را مانند گروه هم‌سرایان در دل گروه نمایشش جای دهد. علاوه بر آن شوخ‌طبعی و هوشمندی او باعث شده تا این هم‌نوازان را از عمق صحنه یک قدم جلوتر آورده و به آن‌ها نقش‌های کوتاهی بدهد. آن‌ها بازیگر نیستند و حضورشان داستان را جلو نمی‌برد؛ ایدهٔ فاصله‌گذاری برشت با ترجمهٔ بندیکت ارلینگسون (کارگردان فیلم)! همهٔ عوامل تولید فیلم زن در جنگ حضور گروه موسیقی را پذیرفته‌اند؛ بنابراین برای جای دادن آن‌ها در صحنه، نورپردازی و حرکت آن‌ها برنامه دارند.

ارکستر موسیقی در فیلم ایرانی هویتی مستقل از بقیهٔ فیلم دارد. این را می‌شود از نوع پوشش آن‌ها فهمید که هیچ نسبتی با بازیگران ندارد. فعالیت گروه موسیقی مستقل از فعالیت بازیگران است و حضورشان در فیلم پیوند نمی‌خورد. مثل برچسبی که روی بدنهٔ ماشین نشسته است و همراه با حرکت ماشین این‌سو و آن‌سو می‌رود اما جزئی از هویت اتومبیل نمی‌شود. عوامل تولید هم برای حضور ارکستر برنامه‌ای ندارند.

سوم: برگردیم به تیتر این یادداشت؛ واقعاً تصور می‌کنید بشود «بازی نوازنده» را با «Musician Play» جایگزین کرد؟ درست است که Play معنای بازی، بازیگری و نواختن می‌دهد و به نوازنده هم می‌گویند Musician اما این دو را نمی‌شود کنار هم گذاشت و افاده معنا کرد. فیلم ایسلندی چنان با موسیقی آمیخته شده است که پس از پایان نمایش؛ ناخودآگاه می‌خواهی بایستی و به افتخار کارگردانی که توانسته است این‌چنین طنازانه موسیقی را به دل زندگی بکشاند، دستانت را از شوق بر هم بکوبی. بسیار خوشحالم که توانستم «زن در جنگ» را ببینم و بفهمم احتمالاً الگوی سروش صحت (کارگردان) در ساخت «جهان با من برقص» چه اثر فاخری بوده است!

حمید باباوند

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها