سینماسینما، رضا دانش پژوه
سینمای ملی چه تعریف و توضیح دقیقی دارد. بار ها مطرح و بارها با پاسخ های متفاوتی روبرو شده است که هر کدام از زاویه مدیریت های کلان و متغییر سینما به آن بوده ست و همچنان این واژه نیاز به توضیح دقیق تری دارد. اگر اساس را بر مساله های ملی و اتفاقات داخل ایران و یا مرتبط با ایران بگذاریم شاید مساله شکل دقیق تری به خود بگیرد. اما آنچه باعث معرفی این سینمای ملی با نشانه های ایرانی به مخاطب خود می شود را چطور باید شناخت؟ این روند روبه رو رشد تکنولوژی به ساده ترین امکان، انتخاب های فراوان برای مخاطبان سینما پدید آورده است. هر چه دامنه انتخاب های ایرانی ها از فیلم های ایرانی، بافاصله تر باشد، به این معناست که در رقابت با سایر تولید کنندگان بین المللی عقب تر است. این می تواند معنای دیگری هم داشته باشد. اینکه سینمای ایران از نظر تعداد تولید در وضعیت خوبی ست و از نظر کیفیت و گونه در معرض تهدید است. اما شیوه شناسایی ابعاد سینمای ملی در این شرایط چیست؟ آیا دارای علائم حیاتی و منحصر به ملیت ایرانی است؟
اگر سینمای ایران را در مسیر آنالیز صد ساله، برای ارزیابی مخاطبان بررسی کنیم، خواهیم دید که به شکل گسترده ای سینما تحت تاثیر اتفاقات سیاسی ایران بوده است. از کودتای ۲۸ مرداد تا جریان انقلاب و در ادامه روند تحریم های متوالی جمهوری اسلامی ایران در مجامع جهانی. این حجم وسیع از دیوارهای اقتصادی، بین سینما و مخاطب ایرانی، لایه های ارزان تر و کم دردسر تر دستیابی به سرگرمی ها را پیشنهاد می دهد. اما دلیل عدم رونق سینمای موسوم به ملی چیست ؟ چه آثاری را می توان در زمره آثار ملی به حساب آورد؟ در بخش بین المللی تعاریف به شدت متفاوت است. چرا که سهم زیادی از معرفی سینمای ایران به عهده آثاری بوده است که اکثرا در گیشه اقبال خوبی نداشته اند. پس این سوال مطرح می شود که آیا سینمای ملی و بین المللی ایران متفاوت عمل می کنند؟ این یک الزام محسوب نمی شود که یک فیلم ایرانی حتما در مجامع بین المللی هم موفق باشد. همانطور که فیلم های صنعت سینمای هالیوود و بالیوود هم این پیش شرط را ندارند. اما قد و قامت فیلم های ملی چقدر باید باشد که ملی محسوب شود؟ یعنی فیلم ملی حتما به پدیده های مورد توجه حکومت باید بپردازد؟ چرا که بقای ایدئولوژیک حکومت منوط به تکرار وقایع مرتبط به حیات خویش است. یا اینکه سینمای قهرمانی و بزن و بکش و هیجانی مربوط به ایران بپردازد که شبیه آرنولد و جیسون داشته باشیم؟ یا اینکه دوربین را درون خانواده ها ببریم و مساله های خانوارهای ایرانی را که زنجیر وار به هم متصلند روایت کند؟ یا شکل تازه ای از اکسپریمنتال ها را ابداع کنیم و به نام ایران معرفی کنیم ؟ قطعا سینمای ملی به معنای انفرادی تولید خواسته های یک نهاد یا یک گروه نمی تواند باشد. بلکه شکلی وسیع از همه خواسته ها و توانمندی ها با توجه به قابلیت های کشور ایران است. کشوری که به دلیل جغرافیای متفاوت و فرهنگ و تاریخ کهنش این امکان را برای دستیابی به لوکیشن های واقعی و داستان های متعدد فراهم می آورد. سینمای ملی به شکل جدی نمی تواند فاقد جزئیات فرهنگی و الگوهای رفتاری یک مردم باشد. کما اینکه در ایران هیچ قشری نمی تواند خود را در سینما به صورت منفی متصور باشد. این، محدودیت زیادی را برای نگارش فیلمنامه ایجاد می کند. نگارش فیلمنامه های پر هزینه نیز به دلیل مشکلات اقتصادی و محدودیت تولید هم چنان پابرجاست. تمرکز سینمای ایران در تهران، برعکس دهه های قبل که تولیدات در شهرستان رونق سینمای شهرستان بود، به خودی خود آمار زیادی از مخاطبان سینما را کم کرده است. حال وضعیت سینماهای نمایش دهنده و مصائب اقتصادی دیدن فیلم از سویی می تواند تاثیر بسزایی در گرایش به تماشای فیلم در سالن ها را کم کند. اما آنچه مخاطب را به سالن سینما می کشاند چیزی جز سرگرمی و تفریح نیست. هر چند این فرایند در کشورهای صاحب صنعت سینما، دارای مختصات خاص است. اما این یک فرمول نوشته شده است که در هر حالتی که از اجرای آن دور شویم، یک قدم از صنعتی شدن سینمای ایران دور شده ایم. قطعا در سینما، اقتصاد نقش مهمی در ادامه دادن تولید فیلم ها دارد. اما این اقتصاد به چه صورت باید تامین و گسترش پیدا کند؟ در صنعت سینما بخش خصوصی بسیار با اهمیت است. یعنی این بخش خصوصی ست که با تجارب خود مسیر گیشه را مشخص می کند. گیشه می تواند مملو از فیلم های متوسط باشد و در این میان گاهی آثاری به یک باره، کلیه فرمول های فروش قبلی را تغییر می دهد. این تغییرات فروش فیلم ها به منزله ارتقا سطح سلیقه مخاطب سینما ارزیابی می شود و برای تولیدات بعدتر، این پیش فرض مطرح می شود که آثار به غیر از شرایط قبل، باید دارای استانداردهای جدید نیز باشد. این زنجیره اقتصادی تولید فیلم و تایید کیفیت فیلم که با استقبال مخاطب ارزیابی می شود، حکم بقای کمپانی های تولید فیلم را دارد که لحظه به لحظه در حال رصد تولیدات دیگر رقبا نیز هستند. در این دایره که سینمای صنعتی نام گرفته است، واسطه ها و دلال های فرهنگی حضور دارند که با رعایت ضوابط اقدام به جذب سرمایه از راه هایی مثل سفارت خانه و سازمان های گردشگری و کارخانجات تولیدی قدرتمند و…می کنند. وظیفه این دلال ها، ایجاد تفاهم نامه های فرهنگی، برای تصویرسازی بندهای قرارداد در فیلم هاست. این پولها مبالغ بسیار هنگفتی را شامل می شود و اگر این مبلغ را در کل جریان سینمای قدرتمند دنیا محاسبه کنیم به رقم بالایی می رسیم. رقم بالای تراکنش های مرتبط با سینما در هر کشور صاحب سینما، قدرت آن سینما را مشخص می کند. هر چه این مبالغ بالاتر باشد صنعت سینما دارای جایگاه بیشتری برای خلق قدرت برای اهالی سینما و خود سینماست. هر چه این مبالغ که از طریق جریان های بخش خصوصی به سینما تزریق می شود، کمتر باشد به این معناست که سینما همچنان دارای ضعف است و نمی تواند به صورت جدی، ساختارهای مشخص صنعتی سازی را برای خود لحاظ کند.
عدم جریان دهی مناسب به دو بخش تولید و نمایش به خودی خود، منجر به تولیدات کم هزینه و ارزانی می شود که در نتیجه آن روند سالن سازی نیز آغشته به بی رغبتی می شود. صنعت سینمای ایران می تواند با احیای ساختارهای تولید و نمایش و رعایت حقوق تولیدکنندگان نفس تازه ای بگیرد. به گونه ای که طرح ارتقا دفاتر فیلمسازی به استودیوی فیلمسازی جدی تر گرفته شود. سهم سالن سازی از گردن تهیه کنندگان فیلم های پرفروش برداشته نشود. کما اینکه تهیه کننده را نمی توان مجبور به ساخت سالن سینما کرد. اما این تعامل به ناچار باید وجود داشته باشد. چرا که نبود سالن کافی از موانع تبدیل سینمای سنتی به سینمای صنعتی ست. گرایش بخش دولتی در اداره سینما خود مانع محسوب می شود. اینکه پروانه ساخت و نمایش برای فیلم ، الزام برای نمایش فیلم درست می کند. حال آنکه وقتی شورای پروانه ساخت و نمایش توسط سندیکا و صنف مشخص شود، بخش دولتی این فرصت را خواهد کرد که در چرخه سینمای کم هزینه هنر و تجربه و تولید فیلم های ایدیولوژیک حضور داشته باشد و مابقی سینما را به خود سینماگران بسپارد که بر اساس قوانین مشخص نسبت به صدور پروانه نهایی نمایش آثار اقدام کنند. قطعا در این مسیر تولید کنندگان یک رقابت درونی را حس می کنند و برای بهبود تولیدات خود وارد رقابت با سایر ین می شوند. این روند رقابتی منجر به تولیدات متفاوت و حضور بخش های خصوصی در سینما خواهیم بود.
سینمای صنعتی برای تحقق رویاهایش حتما نیازمند قوانین لازم برای دفاع از حقوق تولید کنندگان آثار است.
بررسی توانمندی های شناور در ایران، برای ملحق شدن به پیکره سینمای ایران، شاید به اندازه ای نباشد که همه مشکلات تولید سالانه حل شود، اما این مسیر می تواند با افزایش توان سینما به شکل مطلوب تری روی دهد.
جریان های صنفی ضعیف به دلایل مختلف سهم زیادی در تضعیف سینمای ایران داشته اند که از جمله آن می توان به عدم تفاهم با سازمان های قدرتمند جهت افزایش سالن اشاره کرد.
از سویی اکثر تولیدات ویژه نمایش خانگی در شهرستان ها به صورت غیرمجاز توسط زنجیره عظیم توزیع محصولات فرهنگی به مخاطبان ارائه می شود. حال اینکه این مراکز عمدتا از سوی ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ها دارای مجوز هستند و نظارت دقیقی روی آنها وجود ندارد. اما همین روند می تواند دستخوش تغییر شود و عملکرد آنها شبیه به پخش کنندگان سینما باشد و نظارت مناسبی بر روی گردش مالی فراوان آن داشت. با این تفاسیر باز می توان به نقطه اول بازگشت. چرا که سینمای صنعتی نیازمند دامنه وسیعی از مخاطب است. چنانچه هالیوود و بالیوود و دیگر کشورهای صاحب صنعت سینما، مخاطبان کمی داشته باشند چطور می توانند مسیر را ادامه دهند؟ به همین دلیل آنها رقابت تنگاتنگی بر سر تصاحب مخاطبان بین المللی دارند. مخاطبانی که برای فیلم های دلخواهشان هزینه می کنند و این بخشی از زندگی آنها شده است. در این رقابت نفس گیر فقط کیفیت بالای فیلم ها از نظر قصه و شیوه تولید و نمایش است که این ارقام را جابه جا می کند. پس این الزام برای صنعت سینما وجود دارد که حتما مخاطبانی در آن سوی مرزها داشته باشد. ناگفته نماند که شیوه های پخش جریان مهمی در چرخه صنعت سینما به شمار می رود. اکنون در خیلی از کشورها، فیلم ها به شیوه های نوین پخش می شود. به عنوان مثال این چرخه نوین در یک روش آن اینگونه است: قرار است که راس ساعت ۲ بعدازظهر در ۴۰۰ سینما به صورت همزمان یک فیلم پخش شود. فیلم بر روی سرور اصلی قرار می گیرد. از سوی سرور اصلی که همان پخش کننده است فیلم به صورت ماهواره ای ارسال می شود . در این بخش، پخش کننده ها با شرکت های متعدد خدمات ماهواره ای قرارداد های مفصلی دارند. فیلم به ماهواره ارسال می شود. سینماهای پخش کننده این نوع پخش ،مجهز به پروجکشن هایی هستند که حکم رسیور یا گیرنده را دارند و در ساعت ۲ بعدازظهر به تمامی سرورها اجازه دانلود مستقیم فیلم از ماهواره داده می شود. به محض برقراری ارتباط سیستم با ماهواره پروجکشن شروع به پخش فیلم روی پرده می کند. پس از پایان نمایش، فیلم به کلی از روی همه پروجکشن ها به صورت اتوماتیک دیلیت می شود. این روشی ست که خیلی از پخش کنندگان بین المللی آن را انجام می دهند و دست و پاگیر بودن روش های منسوخ نگاتیو و روش متداول دی سی پی کنونی را ندارد.
سینمای صنعتی نتیجه یک خواست و یک اراده ملی ست. در پی وقوع مناسبات چند جانبه فی مابین تولید کنندگان و سیاستمداران و منابع اقتصادی و مخاطب برقرار می شود و خواستگاه آن توجه به نیازهای مخاطب و به روزرسانی شیوه گفتگو با مخاطب است. سینمای صنعتی چرخه اقتصادی شفافی را شاید نداشته باشد اما گزافه نیست اینچنین گفتن از منابع مالی در گردش صنعت سینما که بی ارتباط به جریان سیاسی روز نیست و نقش ارزنده ای در بیان اهداف سیاسی و فرهنگی و اجتماعی دولتها دارد.
برآیند این سه جریان می تواند سینما را به عنوان دم دست ترین ابزار تبلیغ و تلقین افکار دید و در ازای این فرایند سالانه پول های زیادی جابه جا می شود. صنعت سینما به هر اندازه قوی تر باشد، قدرت جذب و مصرف منابع مالی بیشتری را داراست و از سویی نتیجه این مناسبات حجیم مالی، سبقت از تولیدکنندگانی ست که بدون در نظر گرفتن مشخصه های سینمای صنعتی، همچنان دست به گریبان تولیدات خسته کننده و کم جون هستند و در این شرایط نگه داشتن مخاطب سخت به نظر می رسد.
اما همچنان در تعریف سینمای ملی نمی توان نقش رشد سینما و ارتقا آن را دست کم گرفت. سینمای ایران با توجه به تعدد جغرافیایی که دارد و بازارهای خاصی که می تواند در این شرایط دست و پا کند، این احتمال را داراست که بتواند به عنوان یک صنعت سینمایی روند روبه رشدی را تجربه کند. اینکه واژه سینمای ملی چه می تواند باشد همچنان می تواند بحث گسترده ای را شامل شود و تجمیع نظرات می تواند برای آن معنایی بسازد. اما سینمای صنعتی تعریف مشخصی دارد و هر گونه جدی نگرفتن علائم حیاتی آن منجر به فاصله گذاری عمیق بین واژه صنعت سینمای ایران و اصل صنعت سینمای ایران خواهد بود و تحقق این اتفاق را باز به تعویق خواهد انداخت.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
نظر شما
پربازدیدترین ها
- با حضور ۵۰۰ هزار تماشاگر در پنج هفته اتفاق افتاد/ استقبال غیرمنتظره فرانسویها از «دانه انجیر معابد»
- چند کلمه دربارهی فساد و فحشا و ابتذال و «کیک محبوب من»
- نگاهی به فیلم «کیک محبوب من»/ عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد
- «آنها مرا دوست داشتند»؛ گوشهنشینانِ فراموش شده!
- اعضای شورای پروانه فیلمسازی سینمایی معرفی شدند
آخرین ها
- نشست خبری اپرای عروسکی مولوی / گزارش تصویری
- جشنواره فرانسوی به «کشیم عاشق» جایزه داد
- رایان رینولدز و هیو جکمن در یک فیلم غیرمارولی همراه میشوند
- درباره نمایش و اجرای متفاوت «قلاده ای برای یک سگ مرده»
- موسیقی نمایش آوای پارسی / گزارش تصویری
- اکران مردمی فیلم شبگرد / گزارش تصویری
- «آنها مرا دوست داشتند»؛ گوشهنشینانِ فراموش شده!
- بدون حضور جانی دپ؛ دو فیلم جدید از «دزدان دریایی کاراییب» سال آینده تولید میشود
- چند کلمه دربارهی فساد و فحشا و ابتذال و «کیک محبوب من»
- معرفی داوران و آثار راهیافته بخش «هنرهای نمایشی» جشنواره چندرسانهای میراثفرهنگی/ اعلام برنامه بخش بینالملل
- نمایش «آخرین کوسه نهنگ» در جشنواره اسپانیایی
- جایزه طلای جشنواره ژاپنی به «زمین بازی» رسید
- برگزاری نخستین بوتکمپ مدیریت محصول آکادمی همراه اول
- درباره «بازنده» / لبه تاریکی
- نقدی به مدل فیلمسازی در ایران/ سینما بدون ساختار مشخص و قوانین دقیق
- «قهوه پدری» مهران مدیری از در شبکه نمایش خانگی
- «تَرَک عمیق» دو جایزه جشنواره بارسلون را گرفت
- گزارشی از گیشه سینماها؛ «زودپز» صدرنشین فروش فیلمهای هفته گذشته
- ۲ فیلم جدید در راه اکران سینماها
- پیوستن رضا بابک و شیرین اسماعیلی به «با خشم به گذشته نگاه کن»
- با یک کمپین کوچک برای فیلم ایستوود؛ کمپانی برادران وارنر «هیئت منصفه شماره۲» را وارد اسکار میکند
- پیمان معادی بازیگر فیلم جنایی هالیوودی شد
- «نادره رضایی» معاون هنری وزیر ارشاد شد
- اعضای شورای پروانه فیلمسازی سینمایی معرفی شدند
- از ۱۶ آبان؛ «خورشید آن ماه» ساخته ستاره اسکندری آنلاین اکران میشود
- حضور همراه اول در نمایشگاه کیشاینوکس با هدف گسترش فرصتهای جدید سرمایهگذاری
- ادعای سازندگان پربازدیدترین سریال تاریخ نتفلیکس؛ چالشهای فصل دوم «بازی مرکب» جذابتر است
- تهیهکننده سینما مطرح کرد: کوچ سینماگران حرفهای به پلتفرمها و فیلمهایی که تعطیل میشوند
- «فصل فرار اسبها» آماده نمایش شد
- عرضه یک فیلم کوتاه با بازی هوتن شکیبا در شبکه نمایش خانگی