سینماسینما، علی نعیمی:
پیشتر و در یادداشتی نسبت به سری سوم ساخت برنامه خندوانه و نگاه ضد مردمی این برنامه نوشته بودم. انتقادی که در سری جدید حتی در شکل چیدمان صندلیهای تماشاگران و حاضران در استودیو و چه در شکل شیوه اجرا و محتوی اصلاحات قابل ملاحظهای را به خود دید و از این جهت شاید رامبد جوان با هوشمندی خود نسبت به بازخوردهای برنامه در جامعه حساسیت دارد و نسبت به اصلاح کار خود کوشش میکند. این کوشش از آن جهت قابل تقدیر است که بدانیم با وجود آنکه لذت ازدیاد جمعیت در برنامههای مخاطب محور که میتواند از یک پز رسانهای به یک ارضای حس درونی تبدیل شود یک فریب درونی را به همراه دارد، اما مجری و طراح این برنامه با علم به این موضوع تلاش کرد تا از این مولفه چشم پوشی کند و ازدیاد جمعیت در سری قبل را با حضور کمتعداد تر در سری جدید عوض کرده و به جای آن حس همگرایی و هم افزایی را در برنامهاش افزایش دهد. نمود بیرونی این اتفاق را در مسابقه اخیر خنداننده شو میتوان به وضوح دید. مسابقهای که اگر چه ایده اولیه آن و بسیاری از مسابقات تلویزیونی که در داخل تولید میشود چه از لحاظ ساختار و چه از لحاظ محتوی بسیار شبیه به برنامههای شبکه من و تو است، اما رامبد جوان خصوصیت اصلی مسابقه اخیر خود را از اعتباری توانست تامین کند که در طول این مدت در غیاب مولفه جذابیت در رسانه ملی، یک تنه بار آن را به دوش میکشید و محصولی را ارائه میکرد که در تمامی ابعاد یک سر و گردن از تمامی آثار حاضر بالاتر است.
اگر چه این روزها و با رسیدن به ایام محرم این دوره از برنامه هم به اتمام میرسد، اما با تعطیلی هر دوره این برنامه و خلا خلاقیت و جذابیت در رسانه ملی این باور را به یقین تبدیل میکند که صدا و سیما هیچگاه نتوانسته است شاخصههای جذب مخاطب را بومیسازی کند و از گذر آن بتواند حاصل یک اتاق فکر منسجم را تبدیل به برنامههای مفرح برای مخاطبان کند. شاید به خاطر همین خندوانه را باید یک اتفاق انفرادی در یک سازمان عریض و طویل و بدون انسجام فکری دانست. سازمانی که مجمعالجزایری اداره میشود و حاصل هر شبکه بستگی به استقلال فکری و اقتصادی با کیفیتهای متفاوت روی آنتن میرود.
چند سالی است صدا و سیما به بهانه کمبود بودجه و نبود منابع تامین اعتبارات پروژههای خود، تبدیل به یکی از بنگاههای بزرگ حقالعمل کاری شده است و تقریبا تمامی برنامهها ویروس وار به میکروب ستاره مربع و کدهای دستوری دچار شدهاند و هیچ حد و مرزی برای این سیرک بیخردانه وجود ندارد. دایره وسعت ثروت آفرینی این بنگاهها که مستقیم از جیب مردم ارتزاق میکند، کار را به جایی رسانده است که حتی برنامهای مثل نود که مجری زیرک آن قریب به بیست سال از گزند اسپانسرهای مالی در امان مانده و به غیر از تامین بخشی از هزینههای سالانه از طریق یکی از موسسات مالی و اعتباری، مابقی برنامه با استقلال مالی روی آنتن میرود؛ در سری جدید خود وارد این بازی شده است به نحوی که بعید نیست در آینده رفراندوم هفتهای عادل فردوسیپور در مسابقه پیامکی هم دستخوش تغییر بر اساس ذائقه اسپانسر شود. به راستی دامنه این اندوختههای مالی در تلویزیون تا کجاست و تا چه زمان میتوان نسبت به این اتفاق سکوت کرد؟ برنامه خندوانه به خاطر وسعت این تبلیغات درون برنامهای جانی برای ادامه مسیر ندارد و آنقدر گل درشت در چشم مخاطب فرو میروند که عطای دیدن یک برنامه مفرح را به لقایش میبخشیم و تلویزیون را خاموش میکنیم. اخیرا رییس سازمان صدا و سیما از مخاطب بالای ۸۰ درصدی رسانه متبوع خود ابراز رضایت و شگفتی کرد. دیری نیست که این شگفتی تبدیل به حسرت شود. وقتی دامنه فعالیت اسپانسرهای ستاره مربع تا پشت در اتاق آقای رییس برسد.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- «کارناوال» در یک چهارم نهایی
- «کارناوال» رامبد جوان به زودی در شبکه نمایش خانگی
- اکران آنلاین «زودپز» در شبکه نمایش خانگی
- رامبد جوان با یک رئالیتیشو در شبکه نمایش خانگی/ انتشار دوبله «ترنسفورمرز»
- اکران «زودپز» رامبد جوان به تعویق افتاد
- فیلمهای رامبد جوان، بهرام افشاری و گزینه احتمالی اسکار در راه اکران
- همکاری مشترک رامبد جوان و عاطفه تهرانی
- ادعای عجیب مدیر شبکه۴؛ مدیری، علیخانی، جوان و صحت جرأت نمیکنند به تلویزیون بروند
- وداع رسمی عادل فردوسیپور با صداوسیما با تیتراژی ۹۰ ثانیهای
- سرنوشت «کلاه قرمزی» در انتظار «جناب خان»؟
- پایان اکران فیلم پرفروش سال/ «چپ، راست» به سینماها میآید
- آینده مبهم «خندوانه» از نگاه رامبد جوان
- رامبد جوان و پله فوتبالیست افسانهای
- رامبد جوان تهیهکننده فیلم کوتاه «فقط مه واقعی است!» شد
- جبلی در جمع دانشجویان مطرح کرد؛ شبکه خبر را برای «متروپل» به خط کردیم، گفتند بس است!/ تحت فشاریم
نظر شما
پربازدیدترین ها
- فوت خواننده پیشکسوت موسیقی نواحی گیلان/ ناصر مسعودی درگذشت
- نگاهی به فیلم «بیسر و صدا»؛ ایده خلاقانه، مسیر اشتباه
- حقایقی درباره بازمانده ساخته سیف الله داد/ماجرای توقیف فیلم بازمانده به دلیل حجاب!
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- «رابین هود»؛ افسانهی شیرین مرد شریف قانون شکن!
آخرین ها
- نگاهی به فیلم سینمایی «سامی»؛ دوربین به مثابه سمفونی برای سفری طولانی
- معرفی برندگان هیئت ملی نقد آمریکا ۲۰۲۵/ «یک تصادف ساده»؛ بهترین فیلم بینالمللی/ «نبردی پس از دیگری» ۵ جایزه گرفت
- ۱۵ اثری که برای فهرست اولیه اسکار فیلم بینالمللی شانس بالاتری دارند
- تأملی بر حضور نوری بیلگه جیلان در جشنواره جهانی فیلم فجر؛ داور غایب
- بیانیه کانون کارگردانان سینما درباره بازداشت سینماگران در مهمانی خصوصی
- واکنش رضا کیانیان به گزارش تاریخ سه هزار ساله زیر چرخ لودرها
- اعلام مستندهای دو بخش از نوزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»
- واکنش کانون کارگردانان سینمای ایران به حکم جعفر پناهی
- شروودِ تالار وحدت؛ جایی که ماهان حیدری قهرمانان آینده را پیدا میکند
- تورج اصلانی داور جشنواره ترکیهای شد
- سروش صحت و علی مصفا «بیآتشی» را روایت کردند
- سام درخشانی هم استعفا داد
- نمایش موزیکال «رابین هود» / گزارش تصویری
- حلقه منتقدان فیلم نیویورک منتخبان ۲۰۲۵ خود را اعلام کرد/ «نبردی پس از دیگری»، بهترین فیلم شد؛ پناهی، بهترین کارگردان
- جشنواره جهانی فیلم فجر۴۳؛ در ایستگاه پایانی «درس آموختهها» بهترین فیلم شد/ جایزه ویژه داوران به کارگردان ژاپنی رسید
- «خرگوش سیاه، خرگوش سفید» به چین میرود
- گاتهام ۳ جایزه به «یک تصادف ساده» داد/ «نبردی پس از دیگری» بهترین فیلم جوایز مستقل نیویورک شد
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- مصائب افزایش سن ، از جولیا رابرتز تا نیکول کیدمن
- تام استاپارد؛ نویسندهای که جهان را از نو صحنهپردازی کرد
- نگاهی به فیلم «پارتنوپه»؛ زیبایی از دست رفته
- توقیف سکوی پخش «بازمانده» پس از انتشار ویدیوی بدون مجوز
- «سمفونی باران» کلید خورد
- «ناتوردشت» به باکو میرود
- از جدال اندیشه تا لبخند روی ردکارپت
- گفت وگو با کارگردان مستند «مُک» به بهانه حضور آن در جشنواره سینما حقیقت
- «زوتوپیا ۲» رکورددار فروش جهانی سینما شد
- صدای بخش خصوصی را بشنوید؛ هوای آلوده با تعطیلی تئاتر تمیز میشود؟
- «رها» بهترین فیلم اول جشنواره گوا شد
- سنگرم اندازه همان کافه ام بود





