تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۰۱/۱۰ - ۱۴:۰۰ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 133414

سینماسینما، جابر تواضعی

سریال «پایتخت» نمایش آرکی‌تایپ خانواده ایرانی طبقه متوسط است و فارغ از همه اما و اگرهایی که می‌تواند درباره هر کار دیگری هم وجود داشته باشد، حالا دیگر با پخش سری ششم‌اش، به‌جای یک سریال ساده، باید به چشم یک پدیده فرهنگی نگاهش کرد.

تجربه‌های بی‌شمار سیروس مقدم در سریال‌های قبلی به‌خوبی در این سریال به بار نشسته و محسن تنابنده به‌عنوان بازیگر اصلی، طراح، سرپرست نویسندگان و خلاصه مغز متفکر مجموعه، روح جمعی حاکم بر خانواده طبقه متوسط ایرانی را به‌خوبی می‌شناسد. این‌ها مهم‌ترین عواملی است باعث شده در «پایتخت» به‌جای لوده‌بازی‌های سابق، شاهد فصل نوینی از کمدی تلویزیونی باشیم. «پایتخت ۶» نکات ریز و درشتی برای مرور و اشاره دارد. یکی از مهم‌ترین آن‌ها بازتاب درست و به‌اندازه مسائل روز به زبان کمدی است و تا همین جا هم تابوهای سیاسی و مذهبی زیادی را شکسته است.

برای دومی می‌توانم به این‌ها اشاره کنم: نقی جای مهر پیشانی‌اش را نیش عنکبوت عنوان می‌کند؛ به جرم حمل اتفاقی مواد مخدر از سفر حج جا می‌ماند؛ در رمی جمرات، سنگ هم‌سفری‌ها تو سرش می‌خورد؛ وقتی برمی‌گردد، از همه ظرفیت‌های حاجی بودن برای کسب اعتبار و آبرو استفاده می‌کند، به جای «خانه خدا» می‌گوید «منزل خدا» و…

این اولین باری است که شاهد یک نماز صبح کاملاً ریاکارانه و طنزآمیز هستیم. نمازی با صدای بلند و صاد و ظای غلیظ که بقیه اعضای خانواده را بیدار و عصبانی می‌کند و تلویحاً به این معنا است که آن‌ها لااقل تا حالا و لااقل برای نماز صبح‌شان خیلی جوش نمی‌زنند. اولین بار است که با حج به‌عنوان مهم‌ترین عبادت جمعی دینی و نفس شیطان شوخی می‌کنیم. اوج همه این‌ها هم سکانس دادن آب معمولی به‌جای آب زمزم به مردم است.

سریال «پایتخت» فقط قصه نقی معمولی و خانواده عجیب‌وغریبش نیست، روایت همه آدم‌های معمولیِ طبقه متوسط ما است.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها