تاریخ انتشار:1404/07/22 - 20:40 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 212388

سینماسینما، علی رضایی؛

ناصر تقوایی تنها فیلم نمی‌ساخت؛ جهان می‌آفرید.

جهانی از باد و دریا، از شرافت و سکوت.

با رفتنش، سینمای ایران بخشی از وجدان خود را از دست داد.

دریا دیگر ناخدایش را ندارد.

ناصر تقوایی رفت و با او بخشی از جنوب، بخشی از نور و نمک، و بخشی از صداقت خاموش سینمای ایران نیز از میان ما رفت.

او از دل باد و نفت برخاست، از کوچه‌های آبادان، از لهجه و نگاهی که هنوز حقیقت را می‌دانست و دروغ را، حتی با هزار بهانه، بر زبان نمی‌آورد.

در «آرامش در حضور دیگران» اضطراب نسلی را قاب گرفت؛ نسلی که میان گذشته و آینده آویزان مانده بود.

در «دایی‌جان ناپلئون» خندید، اما نه از سر شوخی؛ از دردِ تاریخی مردمی که در سایه‌ی سوءظن و خیال گم شده بودند.

در «ناخدا خورشید» مردی را به دریا سپرد که شرافتش را با هیچ بادی معامله نکرد.

و در «کاغذ بی‌خط»، از فراموشی گفت؛ از زن و مردی که زبان هم را گم کرده‌اند، و از نسلی که قصه‌هایش را دیگر به یاد نمی‌آورد.

اما افسوس که ما قدرش را ندانستیم.

سال‌ها سکوت کرد؛ در خانه‌اش، در سایه‌اش، در تنهایی سینمایی که پر بود از فریاد و خالی از تفکر.

او ناظر بود بر سینمایی که از دریا جدا شد، از عمق جدا شد، و بر موج‌های کاذب بازار شناور ماند.

اگر در سرزمینی دیگر زاده شده بود، امروز موزه‌ای به نامش می‌ساختند، جشنواره‌ای به افتخارش برپا می‌کردند، و دانشجویان سینما «ناخدا خورشید» را چون کتابی شریف می‌خواندند.

اما اینجا، تنها تیتر کوتاهی در صفحه‌ی خبرها ماند:

«ناصر تقوایی درگذشت.»

چه ساده می‌نویسند، وقتی نمی‌دانند رفتن او، خالی شدن عمیق‌ترین موج وجدانِ دریاست.

او رفت، اما هنوز از فیلم‌هایش نسیم می‌آید؛

بوی دریا، بوی جنوب، بوی حقیقت.

صدایی آرام، مانند زمزمه‌ی ناخدایی که می‌داند هیچ بندری ابدی نیست؛ تنها مسیر است که می‌ماند.

و حالا ما مانده‌ایم با سینمایی بی‌دریا، بی‌کشتی، بی‌تقوایی.

و دلمان، همچون ساحلی خالی، پر از موج‌های نرسیده است؛

موج‌هایی که هنوز از دور، یاد او را زمزمه می‌کنند.

شاید روزی نسل تازه‌ای دوباره به تصویرهایش برگردد؛

به بادهای جنوب، به نورِ نم‌زده‌ی بندر، به مردانی که در قاب‌هایش سکوت را معنا کردند.

آن‌گاه خواهند فهمید که تقوایی تنها فیلم‌ساز نبود؛ وجدان بیدار یک سرزمین بود، ناخدایی که هرگز دروغ نگفت — حتی وقتی در سکوت بود.

و اگر امروز دریا بی‌ناخدا مانده، هنوز امواجش آرام و پی‌درپی، نام او را زمزمه می‌کنند:

ناصر تقوایی — مردی که شرافت را فیلم کرد.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

 

آخرین ها