سینماسینما، مهگان فرهنگ
در مطالعه بیوگرافی کارگردانان نامدار ایتالیایی به درستی عنوان شده که سه بخش جنگ جهانی دوم، جنگهای داخلی و فاشیسم تاثیر بسزایی در منحصر به فرد کردن فیلمسازی آنها داشته است. هنرمندان ایتالیایی همیشه آثار متفاوتی را از تلخیهای جنگ جهانی و پدیده فاشیسم بر زندگیشان ساختهاند.
سرجیو لئونه نیز از این قاعده مستثنی نیست. او ژانویه ۱۹۲۹ در رم به دنیا آمد. او فرزند کارگردان ایتالیایی روبرتو روبرتی – Roberto Roberti با نام اصلی وینچنزو لئونه – و بازیگر سینما بیس والرین – Bice Valerian – با نام اصلی ادویچ والکرنگی است. کودکیاش را در سالهای جنگ جهانی دوم سپری کرد. در همین دوران که سلطه فاشیسم بر هنر و سینما بیش از هر زمان دیگر بود، پدر و مادرش هنرمند بودند و آن دوران روزگار سختی داشتند، اما باز او به سمت سینما رفتند.
او فعالیتش در سینمای ایتالیا را به عنوان دستیار ویتوریو دسیکا در فیلم دزد دوچرخه در سال ۱۹۴۸ ادامه داد و نوشتن فیلمنامه را در طول دهه ۱۹۵۰، ابتدا با فیلمنامه «شمشیر و صندل» با نام مستعار “peplum” شروع کرد.
او به عنوان دستیار کارگردان در چندین فیلم بینالمللی در مقیاس بزرگ با تهیهکنندگی استودیو چینه چیتا Cinecittà در رم، مانند بن هور (۱۹۵۹)، همکاری داشت. زمانی که ماریو بونارد کارگردان فیلم آخرین روزهای پمپئی بیمار شد، از سرجیو خواسته شد که فیلم را ادامه داده و تکمیل کند. او اولین فیلم مستقل خود به نام مجسمه عظیم رودس (کلاسیوس از ژود) (۱۹۶۱) را تولید کرد.
پس از مدتی سرجیو توجه خود را به سبکی به نام وسترن اسپاگتی هدایت کرد که با پدیدهی سهگانهی دلار یعنی «به خاطر یک مشت دلار»، «به خاطر چند دلار بیشتر» و «خوب، بد، زشت» شرایط سینمای وسترن را تغییر داد. آنچه که در فروش، بیننده، جسارت در روایت و تکنیک دیده میشد و از همه مهمتر وسترنهایی که در آمریکا ساخته نشد و در اسپانیا و چینه چیتا در ایتالیا فیلمبرداری شد.
ایتالیا را مهمترین کشوری میدانند که در دهه ۶۰ میلادی متاثر از محصولات وسترن در آمریکا راه خود را از محصولات پرهزینه هالیوود جدا کرد و با حداقل هزینه، مطابق با سلیقه شخصیشان کارگردانی کرده و ساختند. برخی بر این باورند که وسترن اسپاگتی از فیلم معروف سرجیو لئونه یک مشت دلار که بازسازی فیلم ژاپنی «یوجیمبو» بود شروع شده است که البته این جای تامل دارد. اما مهم این است که سرجیو لئونه بود که با اولین وسترنش نگرشها را نسبت به این ژانر تغییر داد.
موسیقیهای شگفتانگیز انیو موریکونه، همکلاسی دوران مدرسهاش برای این فیلمها آنها را را ماندگارتر کرد و همچنین حضور کلینت ایستوود در سهگانه او و فیلمهایی چون به خاطر یک مشت دلار (۱۹۶۴)، به خاطر چند دلار بیشتر (۱۹۶۵) و خوب، بد، زشت (۱۹۶۶). نوعی موسیقی غیرمعمول و سرشار از نوآوری که در آن از ترکیب سازهای جدیدی مانند سوت زدن، صدای شلیک تفنگ، گیتار برقی، شیپور نظامی، صدای شلاق و…. استفاده شد. باید ذکر کرد که انیو موریکونه حدوداً برای ۳۰ وسترن موسیقی متن نوشت و نقش مهمی را در مطرح کردن این ژانر ایفا کرد.
تفاوت وسترن اسپاگتی و کلاسیک را میتوان در نوع قاب بندیها دید. در وسترن کلاسیک قاب بندیها و کلوزآپها سرراست و تعریف شده است و در اسپاگتی نماهای غیرمتعارف جهت ایجاد تنش در فیلم گنجانده میشود. نمایش خشونت در وسترن کلاسیک کنترل شده است ولی در وسترن اسپاگتی، افسار گسیخه و اغراق آمیز ارائه میشود. داستان و روایت در وسترن کلاسیک اغلب ساده و بدون پیچیدگی است، ولی شخصیت قهرمانان، پیچیدگیهای پررنگ تر و بیشتر دارد. در وسترنهای اسپاگتی پایان بندیها تلخ، نا امیدانه و پوچ است، در حالیکه در وسترن کلاسیک مثبت، قهرمان پرورانه و حماسی است. قهرمانها در وسترن کلاسیک با لباس، ظاهر و رفتار و گفتار آراسته حضور دارند در حالیکه قهرمانان وسترن اسپاگتی شلخته، بدلباس و بددهن هستند. در وسترنهای اسپاگتی به ویژه آثار لئونه معمولاً دیالوگ جایگاه محدودی دارد و صحبت خیلی کم ردوبدل میشود.
سالهای طلایی وسترن طلایی را ۱۹۶۶–۱۹۶۸ میدانند و فیلم خوب بد زشت را میتوان یکی از اصلیترین و مهمترین وسترنهای اسپاگتی به شمار آورد، اگرچه این فیلم با اقبال عمومی بسیار زیادی در جهان روبروست.
او سال ۱۹۸۴ که آخرین فیلم خود روزی روزگاری در آمریکا را کارگردانی کرد دیگر فیلمی نساخت. لئونه بعد از ساخت فیلم روزی روزگاری در آمریکا مشغول تحقیق و پیش تولید فیلمی دربارهٔ نبرد لنینگراد در جنگ جهانی دوم بود که با مرگ او بر اثر سکتهٔ قلبی در۳۰ آوریل ۱۹۸۹ در رم این پروژه به پایان نرسید.

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
نظر شما
پربازدیدترین ها
- انتقاد صریح کمال تبریزی و علیرضا رییسیان از بهرام رادان
- مرگ ناگهانی و غم انگیز بازیگر خردسال فیلم یه حبه قند
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- از دنیای عجیب، اما نه چندان عجیب سینما/ کارگردانانی که نمیتوانند اجاره خانهشان را بدهند
- صحبتهای رئیس هیئت داوران جشنواره برلین/ همه فیلمها سیاسیاند
آخرین ها
- جایزه بزرگ اسکار کسبوکارهای خاورمیانه به همراه اول رسید
- دو تصویر از تاریخ دوبله ایران
- جشن ۱۹ سالگی کانون ادبی زمستان برگزار شد؛ اهدای مدال سال به شهره سلطانی و مهدی یغمایی/ ایرج مهدیان تجلیل شد
- «مسیح پسر مریم» مینی سریال شد
- معرفی نخستین برندگان جشنواره برلین؛ جایزه بزرگ بخش مسابقه نسل به فیلم ایرلندی رسید
- در برنامه «خط فرضی» مطرح شد؛ خستگی از ما به نسل بعد از ما منتقل شده/ در زیر زمین، شهر دیگری وجود دارد
- نگاهی به سریال تاسیان؛روزی روزگاری ایران
- معرفی پلتفرمهای هوشمند سلامت همراه اول بهعنوان اپلیکیشنهای برگزیده
- انتقاد سازندگی از گفتوگوی کمال تبریزی با ایسنا/ داوران بر اساس مصلحت رای دادند نه کیفیت
- وداع با صدای ماندگار دوبله؛ بدرقه منوچهر والیزاده به خانه ابدی/ دوبلوری بدون جایگزین
- لوئیس بونیوئل فیلمساز در تبعید و صدو بیست و پنج سالگی
- فوت یک هنرمند پیشکسوت؛ عبدالرضا فریدزاده درگذشت
- شاهپور هنوز هست
- فیلمی در نوبت عید فطر به اکران اضافه نمیشود/ اسعدیان: پیشنهاد شورای صنفی نمایش برای بلیت، بیشتر از ۱۰۰ هزار تومان بود
- از دنیای عجیب، اما نه چندان عجیب سینما/ کارگردانانی که نمیتوانند اجاره خانهشان را بدهند
- با دستور وزیر ارتباطات، پروژههای ارتباطی همراه اول در روستاهای استان قزوین افتتاح شد
- جشنواره علیه جشنواره
- جایزه تجلی اراده ملی جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- گامی دیگر در جهت حذف سینما از سبد خانوادهها/ افزایش قیمت بلیت؛ ضربه مهلک به سینمای ایران
- مدیرعامل بهمن سبز: چه کسی بلیت ۲۲۰ هزار تومانی پیر پسر را میخرد؟!
- انتقاد صریح کمال تبریزی و علیرضا رییسیان از بهرام رادان
- اعطای تندیس «سازمان سبز برتر» به همراه اول
- پنجمین دوره «طرح پژوهانه همراه» با حمایت از دانشجویان نخبه کلید خورد
- نگاهی به سریال «جانسخت»؛ منتظر غافلگیری بمانیم یا نه؟
- کنسرت نمایش «ژن زامبی» از فردا میآید/بلیت ۵ روز اول به پایان رسید
- «نبض» روی میز تدوین
- نسخه ویژه نابینایان «مادیان» با صدای رعنا آزادیور منتشر میشود
- منوچهر والیزاده درگذشت
- ۱۲ نقشی که برنده اسکار شدند اما قرار بود به بازیگران دیگری داده شوند
- آیا باید از اینفلوئنسرها ترسید؟