تاریخ انتشار:1403/11/20 - 19:55 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 205751

سینماسینما، آرش عنایتی؛

«شوهر ستاره»ی ابراهیم ایرج‌زاد حداقل آن‌چیزی است که از جشنواره امسال می‌توان یا می‌بایست انتظار داشت.

«شوهر ستاره» نه درباره‌ی شوهر ستاره که درباره‌ی ستاره و ستارگان دیگر پیرامون‌اش است که گاه به سیاهچاله‌های پدر و همسر سقوط کرده‌اند و یا تنها اما استوار، بر مدار خویش در گردش‌اند. فیلم روایت‌گر زنی به نام ستاره است که روزگاری انگ نازایی به او زده‌اند و اکنون پس از مرگ شوهرش-با اندک زمان و بیماری‌ای که از این رابطه برایش به جا مانده- در پی یافتن هویت و جایگاه مادری‌اش تلاش می‌کند.

دوربینِ عمدتا ساکن علی‌رضابرازنده با قطع آکادمیک (که دنیایش‌ را کوچک‌تر و فشرده‌تر از آن‌چه هست نشان می‌دهد)، کادرهای دقیق و نشانه‌هایی بسیار در تصاویر طراحی‌شده‌ی ایرج‌زاد، کندوکاوی است برای نمایان ساختن زندگی چند زن که در طلب آن‌چه می‌خواهند کامیاب و ناکامیاب (ستاره، ملیحه، دختر نوازنده و…) روزگار می‌گذرانند.

کارکرد‌های متفاوت روسری (از کبودی گردن تا شل کردن گره برای مادر تا دختر درون مترو…) داستان‌اش را پیش می‌برند. هنرمندی ایرج‌زاد در پیش‌برد داستان‌اش و انتقال مفاهیم‌اش با تصویر است تا گفتار (برای نمونه، شنیدن سرگذشت ستاره و همسرش بر نماهای بالای برج میلاد که از طریق تلسکوپ شاهدیم تا رسیدن به میدان آزادی-درک هدف و غایت ستاره-).

فیلم با اشارات متنوع و متکثر – و به عمد محدود و خوددارانه (ماجرای ملیحه و …)- از واقعیتیِ واقعی‌تر- مدعای بسیاری از فیلم‌های این دوره‌ی جشنواره- و بر حقیقتی منبعث از زندگی و تجربه‌ی زیسته‌ی بخشی از زنان این سرزمین می‌ماند، به همین دلیل ماندن ستاره، بیشتر از رفتن شوهرش معنا می‌یابد. از این روست که ستاره میان ماندن و رفتن می‌ماند و سهم‌ش را از زندگی می‌ستاند.

لینک کوتاه

 

آخرین ها