تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۱۱/۱۹ - ۰۴:۲۹ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 11788

 

سام بهشتی

بهنام بهزادی از آن دسته از کارگردانان سینمای ایران است که دغدغه های شخصی اش را به تصویر می‌کشد و خارج از چهار چوب عقیده خود به سراغ قصه ای نمی‌رود.

او که با فیلم «تنها دوبار زندگی می کنیم» مسیرخود را از کارگردانان دیگر متمایز ساخت و با «قاعده تصادف» توانست جایگاه خود را به عنوان یک کارگردان خوش فکر و خلاق تثبیت کند، این بار با «وارونگی» به میدان آمده است.

قصه ای که از دل اجتماع بیرون آمده و همه آدم های قصه مصداق واقعی دارند و باور پذیرند. معضل آلودگی هوا برای ما به یک موضوع عادی تبدیل شده و شاید برای عده کثیری از مردم درد نباشد ولی زیر آسمان همین شهر مردمانی هستند که از این مساله رنج می برند و این معضل برای آن ها به یکی بحران خانوادگی تبدیل می شود.

در قصه «وارونگی» معضل آلودگی هوا همانند یک ورودی عمل می کند تا بتوانیم وارد قصه ای شویم و با کاراکترهای این قصه آشنا شویم.

«نیلوفر» قهرمان قصه ای است که بهزادی راوی آن است، دختری مستقل را در کنار خواهر و برادری مستبد و خود رای می بینیم که با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم می کند. این که می‌گویم نیلوفر قهرمان قصه است، دلیل دارد، بهزادی  سرگذشت قهرمان قصه اش را در یک فضای آرام و به دور از تنش به تصویر می کشد و این کاراکتر به قدری مظلوم و از خود گذشته است که مخاطب با آن همذات پنداری می کند و در تمامی لحظه ها می تواند خود را جای او بگذارد. سحر دولتشاهی تنها پرسوناژ قصه است که محوریت ماجرا بر دوش او است، بازیگری که یکی از درخشان ترین بازی های خود را ارائه کرده است و ما شاهد یک سحر دولتشاهی متفاوت در نقش نیلوفر هستیم.

فیلم بهزادی به شدت زنانه است و ما به یک درام اجتماعی مواجه هستیم که لایه های زیرین آن در فیلمنامه به شدت گواهی است بر این ماجرا. بهزادی به خوبی نسبت به زنان شناخت دارد و در این فیلم توانسته درام قصه را بر عهده یک زن بگذارد تا به نتیجه دلخواه خود برسد.

سحر دولتشاهی در مقام بازیگر نقش عمده ای در شگل گیری این درام زنانه دارد و شاید اگر او در این نقش بازی نمی کرد، فیلم بهزادی این تاثیر گذاری را نداشت.

از سوی دیگر در این فیلم علی مصفا بازی متفاوتی را از خود ارائه کرده است و در کنار او بازیگر تئاتری دیگیری با عنوان رویا جاوید نیا حضور دارد که هر دو آن ها در کنار سحر دولتشاهی تیم بازیگری درستی را تشکیل دادند و انتخاب بازیگران برای نقش ها به درستی انجام گرفته است.

«وارونگی» فیلم کارگردان است و هر سینماگر و منتقدی بعد از تماشای فیلم به این نکته پی می برد که بهزادی برای به تصویر کشیدن قصه این فیلم چه مسیر سختی را پیش رو داشته است. دکوپاژهای بهزادی بعد از ساخت سه فیلم با عنوان امضای او شناخته می شود.

تازه ترین ساخته بهزادی با مخاطب صادق است و بدون لکنت قصه می‌گوید و ریتم فیلم به شدت درست و آزار دهنده نیست. یکی از معضلاتی که در سینما با آن مواجه هستیم این است که فیلمسازان به راحتی نمی‌توانند قصه گو باشند و با اثر خود حرف بزنند و نیازی به پی نوشت ماجرا نباشد. بهزادی در فیلم «وارونگی» همین کا را به آسانی انجام می هد، فیلمی که تا دقیقه ده بتواند مخاطب را در صندلی میخکوب کند، کارش را به درستی انجام داده است.

«وارونگی» را در روزهای پایانی فجر ببینیم و ساده از کنار آن عبور نکنیم.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها