سینماسینما، زهرا مشتاق
یکی از اهالی سینما در پستی اعلام کرده که اگر کسی بعد از سی سال کار زندگی آسوده ای نداشته باشد، مشکل از بی دست و پایی خودش است. ضمن احترام به نظر ایشان، باید گفت این نگاه در یک جامعه طبقاتی و پرشکاف معنایی ندارد. من آدم های بسیاری دیده ام که تمام عمر مثل بولدوزر کار کرده اند و هیچ دستاورد دندان گیری نداشته اند. حقوق معلمی گرفته اند. حقوق کارمندی. حتی آدم های تحصیل کرده ای که به قدر دانش و تخصص خود، درآمد که نداشته اند هیچ، جایگاه شان در اجتماع آنچنان که در شان و اندازه آنها بوده، تعریف نشده. در زندگیشان پول های قلمبه و برند و اساسا هیچ چیز لاکچری نیامده. فرصت و توانی برای سفرهای آن چنانی و عمل های زیبایی و بریز و بپاش هم نداشته اند. ته تهش سفره ابوالفضل بوده. آنهم نه سفره های از ما بهتران حاجی پسند با سخنران سلبریتی. از همین معمولی ها. در حد امام زاده معصوم و سه راه آذری به پایین. اصلا چرا راه دور برویم. در همین سینمای خودمان، سینماگران فرهیخته ای داریم که نه تنها قدر ندیده اند، که هرگز طرز فکرشان این نبوده که با سی سال که چه عرض کنم، چهل سال بار خودشان را ببندند و بروند. یعنی نگاه و اندیشه آنان به زندگی چنین نبوده. من فیلم سازان خیلی با شعور و مهمی می شناسم که سال هاست که خانه نشین هستند. در همین سینما کسانی هستند که صورتشان را با سیلی سرخ نگه می دارند. چون به جای آنها کسانی در سینما و جاهای دیگر جولان می دهند که آنجا حق و سهم شان نبوده و نیست. اما چه می شود کرد که در این روزگار که انگار قحط الرجال، یعنی دوره نبود آدم های بزرگ است که نیست؛ پرندگان ناچیز به جای عقاب نشسته اند. نمی دانم چرا در تمام این مدت تصویر نوبر کردانی روسری آبی و طوبا در زیر پوست شهر جلوی چشمم است. به خصوص طوبای نازنین با تمام رنج هایش که مقابل دوربین فیلمبرداری می گوید کاش شما بیایید از قلب آدم فیلم بگیرید.
این روزها تجمع های اعتراضی زیادی برگزار می شود. تجمع کارگران، معلمان. همه آنها سال های طولانی، خیلی طولانی کار کرده اند و خیلی زحمت کشیده اند. اما هرگز از دسترنج خویش چنان که باید و شایسته بهره ای نبرده اند. و خدا می داند که دست و پا چلفتی یا به عبارت محترمانه، بی دست و پا نبوده اند. به قول یک ترانه قدیمی زندگی ها جور وا جوره…
اصلا چرا راه دور برویم. در همین حرفه خودمان مثال بزنیم. زندگی هنرورها، دستیاران فیلم، آنهایی که دوره های طولانی بیکاری های اجباری داشته اند. فیلمنامه هایشان رد شده یا نتوانسته اند کاری بسازند. خب به نظرتان جدا از وجهه هنری و جایگاه اجتماعی، از کجا آورده اند بخورند، بپوشند، خرج زن و بچه بدهند یا اگر زن بوده اند و سرپرست خانوار چطور به تامین معاش پرداخته اند. روزهای پایان سال، در همین خانه سینما تصاویر غمناکی می توانید ببینید. از همکاران خودمان در صنف های مختلف که برای دریافت سبد غذایی صف می کشند. اسم هایی می بینید که باور نمی کنید. و خدا می داند که همه شان دو برابر سن شما زحمت کشیده اند. خود من که از سن خیلی خیلی کم دارم کار می کنم، تمام داشته ام یک خانه معمولی در وسط شهر است. تازه ماشین هم ندارم. و باز چرا راه دور برویم. در همین سینما آنها که می نویسند فکر می کنید چقدر حق التحریر برای نوشته شان می گیرند که بتوانند رنگ به رنگ برای خودشان بریزند و بپاشند. اینجاست که باید گفت زندگی ما، زندگی بعضی ها.

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- بیشعوری، سلبریتیسالاری و رفتار تکانِشی
- سلبریتیکراسی و سلبریتی حکومتی
- معیار انتخاب بازیگر در سینما (بخش اول)
- سلبریتی های ما و سلبریتی های آنها
- آیا سلبریتی ها مالیات می دهند؟/استدلال های بی اساس برای فرار از مالیات
- آیا از مرگ سلبریتی ها ناراحت می شویم؟
- «سلبریتی نداشته باشی کارت تمام است»/آفات و مزایای تئاترهای چند صد هزار تومانی
نظر شما
پربازدیدترین ها
- انتقاد صریح کمال تبریزی و علیرضا رییسیان از بهرام رادان
- مرگ ناگهانی و غم انگیز بازیگر خردسال فیلم یه حبه قند
- از دنیای عجیب، اما نه چندان عجیب سینما/ کارگردانانی که نمیتوانند اجاره خانهشان را بدهند
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- صحبتهای رئیس هیئت داوران جشنواره برلین/ همه فیلمها سیاسیاند
آخرین ها
- جایزه بزرگ اسکار کسبوکارهای خاورمیانه به همراه اول رسید
- دو تصویر از تاریخ دوبله ایران
- جشن ۱۹ سالگی کانون ادبی زمستان برگزار شد؛ اهدای مدال سال به شهره سلطانی و مهدی یغمایی/ ایرج مهدیان تجلیل شد
- «مسیح پسر مریم» مینی سریال شد
- معرفی نخستین برندگان جشنواره برلین؛ جایزه بزرگ بخش مسابقه نسل به فیلم ایرلندی رسید
- در برنامه «خط فرضی» مطرح شد؛ خستگی از ما به نسل بعد از ما منتقل شده/ در زیر زمین، شهر دیگری وجود دارد
- نگاهی به سریال تاسیان؛روزی روزگاری ایران
- معرفی پلتفرمهای هوشمند سلامت همراه اول بهعنوان اپلیکیشنهای برگزیده
- انتقاد سازندگی از گفتوگوی کمال تبریزی با ایسنا/ داوران بر اساس مصلحت رای دادند نه کیفیت
- وداع با صدای ماندگار دوبله؛ بدرقه منوچهر والیزاده به خانه ابدی/ دوبلوری بدون جایگزین
- لوئیس بونیوئل فیلمساز در تبعید و صدو بیست و پنج سالگی
- فوت یک هنرمند پیشکسوت؛ عبدالرضا فریدزاده درگذشت
- شاهپور هنوز هست
- فیلمی در نوبت عید فطر به اکران اضافه نمیشود/ اسعدیان: پیشنهاد شورای صنفی نمایش برای بلیت، بیشتر از ۱۰۰ هزار تومان بود
- از دنیای عجیب، اما نه چندان عجیب سینما/ کارگردانانی که نمیتوانند اجاره خانهشان را بدهند
- با دستور وزیر ارتباطات، پروژههای ارتباطی همراه اول در روستاهای استان قزوین افتتاح شد
- جشنواره علیه جشنواره
- جایزه تجلی اراده ملی جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- گامی دیگر در جهت حذف سینما از سبد خانوادهها/ افزایش قیمت بلیت؛ ضربه مهلک به سینمای ایران
- مدیرعامل بهمن سبز: چه کسی بلیت ۲۲۰ هزار تومانی پیر پسر را میخرد؟!
- انتقاد صریح کمال تبریزی و علیرضا رییسیان از بهرام رادان
- اعطای تندیس «سازمان سبز برتر» به همراه اول
- پنجمین دوره «طرح پژوهانه همراه» با حمایت از دانشجویان نخبه کلید خورد
- نگاهی به سریال «جانسخت»؛ منتظر غافلگیری بمانیم یا نه؟
- کنسرت نمایش «ژن زامبی» از فردا میآید/بلیت ۵ روز اول به پایان رسید
- «نبض» روی میز تدوین
- نسخه ویژه نابینایان «مادیان» با صدای رعنا آزادیور منتشر میشود
- منوچهر والیزاده درگذشت
- ۱۲ نقشی که برنده اسکار شدند اما قرار بود به بازیگران دیگری داده شوند
- آیا باید از اینفلوئنسرها ترسید؟