سینماسینما، آریو همتی
«پیرپسر» به کارگردانی و نویسندگی اکتای براهنی بنا بر مقولهبندی ساختاریک، یعنی سینمای پیشا ساختارگرا، ساختارگرا، پسا ساختارگرا و فراساختارگرا در نوع سینمای فراساختارگرا و در ادامه مسیر فیلمهای «دونده» امیر نادری، «بادکنک سفید» جعفر پناهی، «طعم گیلاس» عباس کیارستمی، «فروشنده» اصغر فرهادی و… قرار میگیرد. این دسته از آثار برخی وجوه فراروی از نگرههای قالبیک را در خود به شکل درونی شده به مخاطب ارائه میدادند. «پیرپسر» با حفظ و همراهی ابعاد ثابت معنایی خویش، معناهای متغیر و متفاوت متعددی را نیز مال خود میکند. برای همین گروههای زیادی با دستهبندیهای مختلف در جامعه: سرمایهدار، طبقه متوسط و پایین، مشاغل مختلف از فرهنگی تا خدماتی و..، پایتختنشین ،شهرنشین و روستانشین، زن و مرد، پیر و جوان و گروههایی با عقیدهها و آیین مختلف و همچنین قومیتهای مختلف به آن گرایش پیدا کردهاند.
این وجه مانند شعر باشکوه حافظ در تاریخ ادبیات ما که گروههای مذهبی، تصوف، تا مشاغلی با سطوح مختلف و جماعتی از هر طبقه اجتماعی و اقتصادی به آن گرایش دارند، وجهی مهم و در واقع جنس سومی از تمام آنها را با خود داراست. آینهگی خاصی که در زیرلایههای فیلم نهفته میتواند بازتاب طیف متنوعی از جامعه ما باشد به شکلی که هر کس صورت خویش را در آن بازیابی می کند.
اگر با این فیلم به مثابه یک «کلمه ـ پدیدار» رو به رو شویم آنگاه بهتر میتوانیم مولف ـ اینجا فیلمساز مولف – را به عنوان آفرینشگر اثر بیشتر درک کنیم که به چگونگی افزودن به ژنوم کلمه در ابعاد متغیر معنایی بار اضافه کرده و آن را با اعتبارتر، با ارزشتر، هنریتر و البته پربارتر به طیف مخاطب متنوع خود باز میشناساند.
بنا بر سوژههای بیستگانه فرائیستی، میتوانیم فیلم «پیرپسر» را در رده روان سوژه گرایان قرار بدهیم و البته در میان بزرگانی که در روان سوژگی دارای نظر هستند مانند فروید، یونگ، آدلر، لاکان و… «پیرپسر» در ذیل روان سوژه گرایان گرایش کارل گوستاو یونگ قرار میگیرد. ناخودآگاه جمعی و مقوله تفاوتساز پدر ـ پسر از شاهنامه تا نادر شاه و تا جهان امروزینه، بازی عجیبی با روانگاه مخاطب ایرانی برای بیرون کشیدن کلیدواژههای مربوط به پسرکشی از نهانگاه خویش به خودآگاه راه میاندازد و ما را به شناختن هیولاهای درونمان هم مشتاقتر میکند و هم از شناختن آن هراسان میشویم. برونههای آرام و شیک و تشخص یافتهی نیمهی کمعمق آگاهی ما یکباره در تلاطم بیانتهای جهان درون، فرو میریزد و ما با گستاخی هر چه بیشتر آنچه را که از ما بعید بوده و در ما بروز و ظهور یافته را، مییابیم.
زوج تفاوتساز حامد بهداد و حسن پورشیرازی از باشکوهترین جلوههای تفاوت سازی در تاریخ سینمای ماست که تنها نمونههای برابر با آن را در زوج تفاوتساز احمدرضا احمدی و علی نصیریان در «پستچی» داریوش مهرجویی و سوسن تسلیمی و داریوش فرهنگ در «شاید وقتی دیگر» بهرام بیضایی میبینم. اگر «پستچی» صحنه درخشش بازی جنونآمیز علی نصیریان و «شاید وقتی دیگر» صحنه درخشش بازی جنون آمیز سوسن تسلیمی است، اینجا در «پیرپسر» حسن پورشیرازی تمام فیلم را مال خود کرده است و مخاطب صحنههای بازی جنونآمیز او را با جان لمس میکند.
سوژه شناور فرائیستی، با قرار گرفتن کاراکتر های رعنا، علی، غلام و رضا در جایگاه سوژه در کمک کردن به ارتباط مخاطب به کنشها و واکنشهای کاراکترها، موفق عمل میکند. اینکه ما جهان را از نگرگاه هر کدام از آنها میتوانیم ببینیم و هر کدام از آنها را به مثابه ساحتهای متنوع درون برونی انسان به ما هو انسان درک میکنیم به نوعی به شخصیتهای کلیشهزدا و شخصیتپردازی اصولی این کاراکترها توسط براهنی بر میگردد.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- «دو زن» در آینه مکتب نقد عمیقگرا/ تصویری ماندگار از زنان
- «فروشنده» در آینه مکتب نقد عمیقگرا / فیلمی که مخاطبانی فراگیر دارد
- «لیلا» در آینه مکتب نقد عمیقگرا
- «پیرپسر»؛ پیرمرد پرحاشیه
- درباره فیلم «پیر پسر»؛ پدر خانه را ویران کرد
- «پیر پسر» قاچاق شد/ پرداخت خسارت سنگین در انتظار منتشرکننده فیلم
- «پیرپسر»؛ سفری وارونه در اساطیر و روان انسان
- مقایسه غلام باستانی در «پیرپسر» با هری لایم در «مرد سوم»
- «پیرپسر»؛ شتاب کردم که آفتاب بیاید، نیامد
- نقد «پیرپسر»/ خانه، بازیگر برگزیدهی این نماست!
- جمعبندی نقدهای اروپایی و آمریکایی بر «پیرپسر»/ فیلم براهنی زیر ذرهبین مطبوعات و منتقدان خارجی
- نگاهی به «پیرپسر» و تطابق آن با جهان سینمای کیارستمی/ اول به پیرامون، بعد به دوردستها
- «پیرپسر» و جذابیتهای پنهان
- تطبیق جهان تاریکِ داستایفسکی و جهان تاریکترِ براهنی
- یک چالش عجیب در پایانبندی یک فیلم؛ تنش بین سازندگان «پیر پسر» و «قاتل و وحشی» بالا گرفت
پربازدیدترین ها
- فوت خواننده پیشکسوت موسیقی نواحی گیلان/ ناصر مسعودی درگذشت
- نگاهی به فیلم «بیسر و صدا»؛ ایده خلاقانه، مسیر اشتباه
- حقایقی درباره بازمانده ساخته سیف الله داد/ماجرای توقیف فیلم بازمانده به دلیل حجاب!
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- «رابین هود»؛ افسانهی شیرین مرد شریف قانون شکن!
آخرین ها
- نگاهی به فیلم سینمایی «سامی»؛ دوربین به مثابه سمفونی برای سفری طولانی
- معرفی برندگان هیئت ملی نقد آمریکا ۲۰۲۵/ «یک تصادف ساده»؛ بهترین فیلم بینالمللی/ «نبردی پس از دیگری» ۵ جایزه گرفت
- ۱۵ اثری که برای فهرست اولیه اسکار فیلم بینالمللی شانس بالاتری دارند
- تأملی بر حضور نوری بیلگه جیلان در جشنواره جهانی فیلم فجر؛ داور غایب
- بیانیه کانون کارگردانان سینما درباره بازداشت سینماگران در مهمانی خصوصی
- واکنش رضا کیانیان به گزارش تاریخ سه هزار ساله زیر چرخ لودرها
- اعلام مستندهای دو بخش از نوزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»
- واکنش کانون کارگردانان سینمای ایران به حکم جعفر پناهی
- شروودِ تالار وحدت؛ جایی که ماهان حیدری قهرمانان آینده را پیدا میکند
- تورج اصلانی داور جشنواره ترکیهای شد
- سروش صحت و علی مصفا «بیآتشی» را روایت کردند
- سام درخشانی هم استعفا داد
- نمایش موزیکال «رابین هود» / گزارش تصویری
- حلقه منتقدان فیلم نیویورک منتخبان ۲۰۲۵ خود را اعلام کرد/ «نبردی پس از دیگری»، بهترین فیلم شد؛ پناهی، بهترین کارگردان
- جشنواره جهانی فیلم فجر۴۳؛ در ایستگاه پایانی «درس آموختهها» بهترین فیلم شد/ جایزه ویژه داوران به کارگردان ژاپنی رسید
- «خرگوش سیاه، خرگوش سفید» به چین میرود
- گاتهام ۳ جایزه به «یک تصادف ساده» داد/ «نبردی پس از دیگری» بهترین فیلم جوایز مستقل نیویورک شد
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- مصائب افزایش سن ، از جولیا رابرتز تا نیکول کیدمن
- تام استاپارد؛ نویسندهای که جهان را از نو صحنهپردازی کرد
- نگاهی به فیلم «پارتنوپه»؛ زیبایی از دست رفته
- توقیف سکوی پخش «بازمانده» پس از انتشار ویدیوی بدون مجوز
- «سمفونی باران» کلید خورد
- «ناتوردشت» به باکو میرود
- از جدال اندیشه تا لبخند روی ردکارپت
- گفت وگو با کارگردان مستند «مُک» به بهانه حضور آن در جشنواره سینما حقیقت
- «زوتوپیا ۲» رکورددار فروش جهانی سینما شد
- صدای بخش خصوصی را بشنوید؛ هوای آلوده با تعطیلی تئاتر تمیز میشود؟
- «رها» بهترین فیلم اول جشنواره گوا شد
- سنگرم اندازه همان کافه ام بود





