
به گفتن نیست. یا اتفاق میافتد یا نه. از روی کاغذ هم شروع میشود. کاش خیلی پیش از اینها بدهند بخوانیم. دیگرانی بخوانند. فیلمنامه، خودش راه زیادیست. پر از نشانه و المان است. خودش گِرا میدهد که ساختن آن، کارِ نادرستیست. همین که همه چیز را جا داده باشی در حدود صد دقیقه یعنی که بهتر است رهایش کنی در کشویی بماند و بیخیال ساخت جهانی باشی که حتی روی کاغذ هم زیاد است. اما نمیخواهند بشنوند. یا شاید که خودشان ملاک و معیار خودشان را دارند. هر چه بوده و هست من نمیدانم اما خروجی بد شده است. فیلم از هیچ جا شروع نمیشود. فیلم از دل یک مصیبت میافتد به مصیبتی دیگر. حتی آنجا که وقت خوشی و شادی کاراکترهاست ریز به ریز غصه و فلاکت میبارد از سر و روی فیلم. با پریناز ایزدیاری مثل همهی ایزدیارهای دیگر، جدا از آن چند بازی خوبی که از او سراغ داریم. و محسن تنابندهای که همچنان ته لهجهی مازنیاش یاد سریال پایتخت را زنده میکند و در اینجا بازیاش مرهون گریم و کوچکی-بزرگی چشمها و کج شدگی دهان به دلیل لخته خونی مانده در سرش از تصادف است. فکر میکنید تمام میشود این سیر مسلسلوار بدبختی؟ نه. هیچ وقت تمام نمیشود. زن و مردی که در خانهای محقر و زهوار در رفته حتی به روز خوششان و حال دلبری برای هم، دچار آب گرفتگی و دعوای با صاحبکار و نوعی بی حاصلی هستند. که حتی همانجا کافی است که بگویی این خانواده این است و حالا داستان را شروع کنی. اما داستان هیچ کجا شروع نمیشود. تا آخر در حال معرفی باقی میماند. روایتی تعریف میشود که برای خود روایت نیست برای این است که یک نفر میخواهد بعد از هر ماجرایی در مسیر فیلم بگوید تازه کجاش را دیدهای. فیلمنامه روی فقرگرافی سوار است و به شکل حیرتآوری آن را به همه چیز دیگر هم سرایت داده است. از تک به تک پلانها و دیالوگهای این فیلم پوچی میچکد. و از همهی اینها بدتر و نادرستتر کشیدن پای کودکی چند ماهه وسط فیلم است. او در اغلب سکانسها با پریناز ایزدیار همراه است و مدام بیقراری میکند. همراهی نادرستی که هم رمق روانی تماشاگر را میگیرد هم به لحاظ روایی کاربردی ندارد. ما قرار است بدانیم این زن کودکی دارد. میدانیم. دیگر مدام آوردن بچه با گذاشتن صدای گریه و ناآرامیاش چه کمکی قرار است به پیشبرد داستان بکند؟ بیشتر به نظر میرسد قرار بوده فیلمی برای ستاد مبارزه با مواد مخدر جامعهی هدفی را متنبه کند. و به مسئولان امر نشان دهد که همه دنبال مواد هستند، همه.
اگرچه سامان سالور یک فیلم دیگر به پروندهاش افزود اما همچنان با اغماض میشود فقط چند کیلو خرما برای مراسم تدفین را تنها فیلم قابل دفاع کارنامهاش دانست. فیلمی که شاید از زیست و جهان و جغرافیای نزدیکتری به فیلمساز میآمد یا سالور آن آدمها و روابطشان را بهتر میشناخت.
سه کام حبس آخرین ساختهی سالور ته تهاش میتوانست یک تلهفیلم مناسبتی باشد در ایام سوگواری. که حتی مخاطب آن هم اگر خودآزار نبود هزار بار یا کانال تلویزیون را عوض میکرد یا مدام از خودش میپرسید چرا نشستهای پای چنین غمنامهای. اکران چنین فیلمی روی پردهی جشنواره در حالیکه دست کم سه فیلم بیرون مانده فرسنگها از این فیلم بهتر بودهاند سوالهای بسیاری را یک بار دیگر زنده میکند.
منبع: ایران

برچسبها: جشنواره فیلم فجر ۹۸, سامان سالور, سه کام حبس, سی و هشتمین جشنواره فجر, سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- «مصلحت» به اکران آنلاین رسید
- فروش دو میلیاردی «سه کام حبس» در چهار روز
- پریناز ایزدیار و محسن تنابنده به شبکه نمایش خانگی میآیند
- هشدار یک فیلمساز درباره فراگیر شدن کمدیسازی در میان سینماگران
- «فسیل» بیش از ۱۳۶ میلیارد فروخت/ اختلاف میلیاردی در جدول فروش فیلمها
- ۱۰۵ میلیارد تومان؛ سهم گیشه سینماها در فروردین ۱۴۰۲
- اکران چهار فیلم جدید از ۳۰ فروردین
- انتشار یک گزارش عملکرد از سوی سازمان سینمایی؛ پروانه نمایش برای ۱۲۸ اثر غیرسینمایی و ۳۸ فیلم سینمایی در چهار ماه صادر شد
- با معرفی برگزیدگان و اهدای نشان ایسفا؛ سیزدهمین جشنواره فیلم کوتاه «سایه» به ایستگاه پایانی رسید
- اعلام اسامی هیات داوران و نامزدهای بخش رقابتی جشنواره فیلم کوتاه «سایه»
- بررسی حواشی آرای تماشاگران در جشنواره فیلم فجر
- معرفی آثار شرکتکننده در جشنواره فیلمهای ایرانی استرالیا
- پروانه نمایش یک فیلم صادر شد
- یا در اوج یا سوار بر موج/ بررسی حواشی نقدهای “روز صفر”
- قانون هست، اما نیست/ نگاهی به جایگاه قانون در فیلمهای جشنواره سیوهشتم فجر
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- راهیابی «گوسفند» به جشنواره «بوسان»
- «خانه دوست کجاست» در تازهترین قسمت سینماماجرا
- بیانیهی صنفی اعلام حداقل دستمزد نگارش فیلمنامه در سال ۱۴۰۴
- با حضور اما کورین و اولیویا کولمن؛ یوروس لین «غرور و تعصب» را میسازد
- نزدیک به ۷۲ میلیارد تومان فروش آنلاین سینمای ایران در نوروز ۱۴۰۴
- فرهاد آییش «ونگوگ» میشود
- راهیابی «پس از پدر» به جشنواره روسی
- ۱۱ فیلم اعلام شد؛ «منفعت آدام» بخش هفته منتقدان کن را افتتاح میکند
- فوت برنده جایزه نوبل ادبیات؛ ماریو بارگاس یوسا درگذشت
- واکنش نماوا به اظهارات حسن فتحی؛ کلیه تعهدات سریال «ازازیل» انجام شده/به دنبال ایجاد وفاق بین تهیهکننده و کارگردان هستیم
- مرگ بازیگر شرور سینما؛ نیکی کَت درگذشت
- دومین نمایشگاه «چند تکه آینه» با آثار تجسمی سینماگران این بار در شیراز
- با حکم رئیس سازمان سینمایی؛ حامد جعفری مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی شد
- نمایش و نقدِ «چاقوکشی» در سینما اندیشه
- آغاز داوری پانزدهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران
- تاریخ نمایش فیلم جعفر پناهی در فرانسه مشخص شد
- برای آرش کوردسالی/ «نفت» از آن سوی «دیوار»
- ای مرگ بیا که زندگی کشت مرا؛ سریال «ازازیل» و آغازی بر یک پایان
- با انتشار یک متن گلایهآمیز؛ حسن فتحی از «ازازیل» خداحافظی کرد
- فوت سازنده فیلم «اولین خون»؛ تد کاچِف درگذشت
- اولین عکس «استخوانسوز» رونمایی شد/ ادامه فیلمبرداری در تهران
- جشنواره ویزیون دو ریل در ایستگاه پایانی؛ جشنواره سوئیسی، ۲ جایزه به سینمای ایران داد
- پردازش سخن
- در پی اعلام خبرهایی از ساخت سریال تازه مدیری؛ ژوله و قاسمخانی همکاریشان را با تلویزیون تکذیب کردند
- آکادمی داوری اعلام کرد؛ اسکار بدلکاران به رسمیت شناخته شد
- تغییر موضع کارگردان «آواتار» نسبت به هوش مصنوعی
- خبرهایی از جشنواره کن/ نمایش یک فیلم اول در افتتاحیه و حضور فیلم اسپایک لی در جشنواره
- فیلمهای کن ۲۰۲۵ اعلام شد/ فیلم جدید جعفر پناهی در بخش مسابقه اصلی جشنواره کن
- درباره سریال معاویه؛ وقتی عربستان تاریخ خودش را هم تحریف می کند
- «داستانها و فیلمهای ابراهیم گلستان» منتشر شد