تاریخ انتشار:1400/02/07 - 14:14 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 154744

سینماسینما، ابراهیم عمران

دو بازیگری که امسال برنده اسکار شده اند در دو فیلمی ایفای نقش داشته اند که به نحوی می تواند مابازاء زیادی در دنیای امروز داشته باشد.  فرانسیس مک دورمند در  «سرزمین کوچ‌نشین‌ها» ( آواره ها) می تواند داستان زنی در هر گوشه از جهان باشد. یا قصه مردی. تفاوتی در اصل موضوع ندارد. بیکاری و مسائل بعد از آن نقطه اشتراک هر جامعه ای می تواند باشد‌. و در این بین اگر زن باشی که وضع به مراتب بدتر خواهد شد. مک دورمند با آن میمیک منحصر به فرد چهره اش، فریاد بی عدالتی مالی در جهان است. فریادی که پس و پیش آن می تواند تصمیم های غلط و نادرست اقتصادی و به تبع آن پیامدهای نابهنجار اجتماعی و روحی باشد. سرزمین آواره های اقتصادی که لاجرم این جغرافیا به مکان خاصی نشانه نمی‌رود. آنچه در این بین محمل گفتگوی جهانی می‌شود و نه هزار عضو اکادمی اسکار را ترغیب می کند بازی این بازیگر را ببینند و در آن غور کنند، جهان شمول بودن وضعی است که مک دورمند و سایر بیکاران دارند. و چه مدیومی بهتر از سینما برای نشان دادن بحران های بزرگ اقتصادی. هر چند نشانه های سینمایی چنین کاری بیشتر مورد توجه اعضای آکادمی اسکار است؛ ولی سینما مگر می تواند یک وجه داستان را پوشش دهد و به جزییات امر بی توجه ماند؟ به هر حال اسکاری که بازیگر  «سه بیلبورد در ابینگ میزوری» به خانه اش برد؛ اسکار رنج کشیده های کل گیتی است که در چهره او نمایان شد. جایزه ای که می تواند توجه تصمیم گیران اقتصادی را بیشتر به تبعات گزینه های شان، جلب کند. و اما شاهکار دیگر بازیگری در بازی سر آنتونی هاپکینز رخ می نماید که مشکلی را آنچنان رئال و باور پذیر، نشان داد که می تواند برای هر فردی رخ دهد. آری آلزایمری که توان آن را دارد که در سنین میانسالی و کهن‌سالی گریبانگیر خانواده ها شود. و دست بر قضا این فیلم نیز موضوعی جهان شمول دارد. و به مکان و جغرافیای خاصی تعلق ندارد. هاپکینز با چهره ای درخور، رفته رفته مغلوب این بیماری می‌شود و برگ ریزان خاطراتش آغاز. و نیک می دانند خانواده هایی که با این بیماران سرو کار دارند این فیلم از چه می‌گوید. جدا از اینکه در ورطه ناباوری بیفتد و بسان برخی فیلم ها از آن ور بام سقوط کند. به باورم دیدن فیلم «پدر» برای همه لازم است. چه آنانی که هنوز چنین فردی در پیرامونشان ندارند و چه خانواده هایی که دست به گریبانند با این بیماری. و سینماست که می تواند برای دقایقی هر چند تلخ این آسیب روحی را به نحوی پوشش دهد که هم وجه غالب سینمایی اش حفظ شود و هم بارقه ای از دمیدن امید و شاید بهبودی. دو فیلمی که می تواند در سراسر جهان مخاطب داشته باشد و این بار نه مخاطب خاص و پیگیر سینما بلکه طبقات مختلف اجتماع. و اینجاست که جادوی هنر هفتم هژمونی خویش را سیطره می‌دهد بر کل دنیا. و اسکار می تواند به بهتر دیده شدن رنج و محنت جهانی یاری رساند. سرزمین هایی که می تواند آلزایمری های زیادی در خود داشته باشد. آواره و غیره آواره. دارا و ندار. مشهور و بی نام و این است قدرت سینمای مدرن امروز.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها