تاریخ انتشار:1397/07/23 - 10:48 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 98261

منیژه حکمت که این روزها فیلم «جاده قدیم» را درباره‌ تجاوز روی پرده سینماها دارد، معتقد است: در شرایط فعلی که هر هفته دو فیلم کمدی به چرخه‌ اکران سینماها اضافه می‌شود، امثال ما «محکوم به فنا هستیم!»

به گزارش سینماسینما، منیژه حکمت کارگردان و تهیه‌کننده سینما به تازگی در نامه‌ای خطاب به رییس سازمان سینمایی به شرایط اکران فیلمش اعتراض صریحی داشته و در پی این نامه مدیر اداره نظارت و ارزشیابی دستور فوری به بررسی این مساله در کارگروه اکران داده است. حکمت در گفت‌وگویی با ایسنا که پیش از انتشار این نامه انجام شده بود، درباره‌ی ساخته‌ی جدیدش و وضعیت تولید فیلم اجتماعی سخن گفته است که در ادامه این گفت‌وگو را می‌خوانیم.

با توجه به شرایط خاص اجتماعی، سیاسی جامعه و توجه ویژه به فیلم‌های کمدی آیا بهتر نبود فیلم را در شرایط دیگری اکران می‌کردید؟

هر چقدر که جلو برویم به نظرم شرایط سخت‌تر می‌شود اما آنچه که به نظرم بسیار غم‌انگیز است؛ ساز و کاری است که این روزها بر اکران فیلم‌ها حاکم شده است. اصلاً قصد ندارم، شعار بدهم اما مساله‌ای است که به عینه آن را لمس می‌کنم.

در واقع ساختاری را به وجود آوردند که عده انگشت شماری با بده بستان‌های عجیب، کاملا برسلیقه تماشاچی اثر می‌گذارند و در نوع انتخاب فیلم‌ها به تماشاگر خط‌دهی فکری می‌دهند. شورای صنفی نمایش و مدیران سینمایی در این فرایند بسیار دخیل هستند، این افراد با هم هماهنگ هستند و درحال کشاندن سینمای ایران به سمت ابتذال و ساده‌انگاری‌ هستند و متاسفانه تاکنون موفق هم عمل کرده‌اند.

این اتفاق بسیار دردناکی است که در نهایت باعث می‌شود ما از ساخت فیلم اجتماعی پشیمان شویم یا اینکه مجبور شویم، عضو  گروه‌ها و دسته‌های آنها شویم یا پخش فیلم‌مان را به آن گروه‌ها بسپاریم تا بتوانیم اثرمان را به نمایش بگذاریم و در غیر این صورت محکوم به فنا هستیم!

این روند هم کاملاً سیستماتیک و حساب شده عمل می‌کند و متاسفانه معلوم نیست از کجا دستور می‌گیرند. این اتفاق در تلویزیون هم وجود داشت، البته به مراتب وضعیت سینما، بدتر از تلویزیون است. تفکر پوپولیستی و باری به هر جهت در سینما حاکم شده است که نتیجه آن را در خارج شدن کالای فرهنگی از سبد کالای قشر متوسط جامعه ـ که حامی سینمای مستقل یا اجتماعی بودند ـ به وضوح می‌بینیم. برای اثبات چنین اتفاقی، ۱۰ سالن را به صورت رندوم بررسی کردیم تا بدانیم چه طیفی یا چه سن‌هایی به سینما می‌آیند؟! دیدیم که همه جوانان، دختر و  پسرها هستند و خانواده‌ها حذف شده‌اند.

دغدغه‌ی اکران مساله‌ی جدیدی نیست در این سال‌ها بوده است اما آیا اکنون به اوج آن دغدغه‌ها برای اکران رسیده‌ایم؟ زیرا مدتی می‌گفتیم سالن‌ها کم است، حالا که پردیس‌ها هستند.

اکنون شرایط بگونه‌ای است که تعدادی فیلم‌ خاص اکران می‌شوند و هیچ سدی هم جلویشان نیست و به راحتی حرکت می‌کنند که البته از تیتراژ آن فیلم‌ها مشخص می‌شود برای کدام ارگان یا سازمان هستند. شورای صنفی هم اکنون همزمان با اکران سه فیلم اجتماعی، به راحتی هر هفته دو کمدی در جدول اکران ما می‌گذارد.

این تناسبی که بین سینمادار و گروه‌های سینمایی که حاکم هستند، ایجاد شده و  گویا آگاهانه می‌دانند در حال انجام چه کاری هستند و این روند بسیار دردناک است. خوشحال می‌شدم که این سیستم اکران اگر رفتاری هم دارند براساس ناآگاهی یا منافع مادی باشد اما الان بر اساس منافع مالی نیست. نگاه من به مجموعه شرایط اکران براساس تفکر توطئه نیست و می‌توانم آنها را دانه به دانه نشان بدهم.

این مباحث را به دلیل اینکه فیلم من زیاد یا کم فروخته نمی‌گویم، این یک بحث کلان است. وقتی هم اعتراض می‌کنیم و به مدیران وزارت ارشاد می‌گوییم، آنها تایید می‌کنند و پاسخ می‌دهند از دست آنها هم خارج است. شورای صنفی هم همین پاسخ را می‌دهد، بنابر این این گروه‌ها یا با هم هماهنگ‌ هستند یا از دست آنها هم خارج است!

بااین حال باید مشخص شود چه کسی کلیت این سینما را می‌گرداند؟ الان وظیفه رسانه به عنوان رکن چهارم دموکراسی چیست؟ اگر شفاف سازی است، چرا دستش باز نیست؟ آیا کسی هست که تیتراژ فیلم‌ها یا پروانه مالکیت‌ها را بیند؟دیگر مصونیتی وجود ندارد. یا باید به آن گروه بپیوندی، حق بقیه را زیر پا بگذاری! یا اینکه کنار بایستی و ضایع شدن حق خود را ببینی. معتقدم این آژیر خطر قبلا به صدا درآمده بود و الان صدایش گوش آدم را کر می‌کند!

اگر من در شرایط مساوی با دیگران به میدان رقابت بیایم این شکست را هم می‌پذیرم اما اکنون شرایط مساوی نیست و شرایط کاملاً ناعادلانه و کثیف است، عده‌ای برای تماشا نشستند و کارشان را می‌کنند و به ما می‌خندند. ما هم گلادیاتورهای وسط میدان هستیم.

برگردیم به فیلم «جاده قدیم»، بحث تجاوز در فیلم «فروشنده» هم بود،نگرانی از تکراری شدن این موضوع نداشتید؟

اگر درباره‌ی تجاور هزاران فیلم هم ساخته شود باز هم کم است. این موضوع، مسئله اجتماعی است و کمپین‌هایی مثل «me too» که به تازگی در کشورهای اروپایی و آمریکایی راه افتاده است، در همین راستاست. بنابر این هرچقدر روی این مباحث کار شود و فیلم ساخته شود، باز هم جامعه به آن نیاز دارد. این بحث‌ها باید در جامعه باز شود. خشونت مدام در حال بازتولید است بنایراین باید برای آن کار فرهنگی انجام شود و سینما به عنوان مهمترین مدیا وظیفه سنگنی بر دوشش است، حالا می توان از هر زاویه به آن نگاه کرد تا دیگر کسی جرات حرکت خشونت آمیز نداشته باشد.

فیلم را برای تشکل‌های خاص زنان هم اکران کردید؟

فیلم در حال اکران است و حالا تشکل‌ها باید خودشان جلو بیایند. من در بخش خصوصی کار کردم و یک ریال هم پول دولتی نگرفتم. بنابر این پشت گرمی من همین نیروهایی دغدغه‌مند است. تعدادی از آنها آمدند و فیلم را دیدند و یادداشت هم گذاشتند. مثلا خانم مولاوردی در جشنواره فیلم را دیده بود اما اینکه یک حرکت اجتماعی تاثیرگذار و رو به جلو داشته باشیم تا فضایی باز شود رخ نداده است.

این جامه مثل گرداب در حال چرخیدن به دور خودش است. این احساس خطر برای یک جامعه است که خشونت به شکل‌های مختلف بدون هیچ قبح و حریمی خودش را به طور کامل نشان می‌دهد و کسی هم دیگر دغدغه ندارد و کسانی که باید دغدغه‌مند باشند و از آن حمایت کنند، وجود ندارند.

و در نهایت اگر بخواهیم به یک جمع‌بندی برسیم متوجه می‌شویم که ابتر باقی مانده‌ایم و فیلمسازهای اجتماعی باید خانه‌نشین شوند.

خانم حکمت در این سال‌ها سایه فیلم سینمایی «زندان زنان» همچنان بر شما سنگینی می‌کند و همه شما را با آن فیلم می‌شناسند. اگر می‌خواستید الان دوباره آن را بسازید، آن فضاهای حاشیه‌ای وجود داشت؟ و با توقیف چند ساله مواجه می‌شدید؟

مطمئنم که فیلم حتما توقیف می‌شد و اگر هم به اکران دست پیدا می‌کرد با توجه به فضایی که الان وجود دارد، بلاهایی را به سرم می‌آوردند که اصلا فروش نداشته باشد.

 اکنون بعد از سال‌ها فیلمی ساخته‌اید که باز هم درباره معضلات زنان و انواع التهابات آنها است. آیا باز هم شما می‌خواستید فضا را به همین سمت ببرید؟

من هر وقت خواستم، سوژه‌ای را شروع کردم و خیلی روشن آن را انجام دادم و به این فکر نمی‌کردم که آن را به کدام سمت می برم. حتی به سانسور شدن آن هم فکر نمی‌کنم. الان مسئله من خشونت عریان و این پنهان کاری‌ها است. در دوران تاریخی خاصی قرار داریم و با توجه به حرکت رو به جلو که جامعه و فضای مجازی دارد در حال خطرناک‌تر شدن هم هست. من این خطر را از ۱۰ سال پیش احساس کردم و تحقیقات این فیلم را ده سال پیش انجام دادم و مراحل ثبت فیلمنامه در خانه سینما هم مشخص و موجود است.

شما چند سال هم درگیر مجوز گرفتن آن بودید و آیا تغییرات زیادی نیز روی آن صورت گرفت؟

من زیاد درگیر گرفتن مجوز نشدم و فیلم هم تغییر نکرد، در مقطعی بیمار شدم که کار به تعویق افتاد.

از ابتدا قرار بود مهتاب کرامتی این نقش را بازی کند یا گزینه دیگری هم داشتید؟

انتخاب بازیگر زن این فیلم کار سختی بود. شاید چهار، پنج سالی دنبال بازیگری بودم که بتواند این میانگین سنی را داشته باشد. بعد هم ارتباطی که در فیلم «صفر تا سکو» با مهتاب کرامتی گرفتیم، باعث شد از او به عنوان بازیگر زن دعوت کنم.

بنابر این شما با ساخت این اثر می‌خواستید نشان دهید با حرف زدن مشکل حل می‌شود؟

بله. زیرا این مشکل حدود ۹۰ درصد جامعه را به شکل‌های مختلف در بر می‌گیرد، تا حرف نزنیم مشکلی حل نمی‌شود.

آیا در همه شهرها سینما دارید؟

نه. سینمای شهرستان در اختیار گروه‌های خاصی است. همان گروه‌هایی که اینجا برای اکران فیلم اراده دارند، سینمای شهرستان‌ها را هم در اختیار دارند و سینمای شهرستان هم جرأت نمی‌کند و باید با قدرت‌ها کنار بیاید. بنابراین اکران سراسری هم نداریم، فقط تهران و چند شهرستان مثل اصفهان، شیراز و مشهد، فیلم را نمایش گذاشتند.

موضوع خشونت علیه زنان شاخه‌های مختلفی دارد. آیا خشونتی بوده است که بخواهید درباره آن فیلم بسازید اما با توجه به ممیزی‌ها این اتفاق نیفتاده است؟

 نه من هر آنچه به ذهنم رسیده و دغدغه‌ام بوده انجام داده‌ام. در این فیلم هم به سراغ زنی رفتم که مدیر است، خانواده دارد و قدرتمند است و یک زن حاشیه نشین نبوده است و نشان دادم حتی چنین زنی امنیت ندارد.

شما فکر می‌کنید در این شرایطی که توصیف کردید و هر روز هم در سینما در حال پیشرفت است، روزی برسد که منیژه حکمت هم برای ادامه حیات فیلم‌سازی‌اش، فیلم کمدی بسازد؟

من اصلا بلد نیستم فیلم کمدی بسازم. کمدی‌ترین سکانس سینمای ایران را هم دست من بدهید من بلد نیستم آن را بسازم. من بر اساس دغدغه‌هایم فیلم می‌سازم اما خوشبختانه یک پروانه ساخت خیلی خوب گرفتیم تا یک فیلم بسیار متفاوت با آقای مهراب قاسم‌خانی که طرحش از حدود چهار سال پیش در ذهن من بود، بسازیم.

ممکن است این فیلم به جشنواره فجر هم برسد؟

من دیگر در هیچ زمانی از عمرم در جشنواره‌ای دولتی شرکت نخواهم کرد. به غیر از «جاده قدیم»؛ تاکنون هیچ کدام از فیلم‌هایم در جشنواره حضور نداشتند.

پس چه شد که «جاده قدیم» را به جشنواره دادید ؟

یک اشتباه محاسباتی بود و بیشتر به خاطر خانم کرامتی که بازی خیلی خوبی در فیلم داشتند، گفتم نکند که حق او ضایع شود.

اگر بخواهید مخاطب‌های «جاده قدیم» را به سینما دعوت کنید،چه می‌گویید؟

من همه مشکلات شما را می دانم، لمس می‌کنم و می شناسم. اگر با دغدغه خانم ها فیلمی را می‌سازم انتظار حمایت دارم. هر چند می‌دانم بی‌حوصله، خسته‌اید و در روزمرگی زندگی می‌کنید. دوست دارم تاجایی که می‌توانید حامی ما باشند.

البته که اکران ما اصلا شرایط خوبی ندارد. حدود ۱۷ سالن برای اکران این فیلم وجود دارد و بیشتر در پردیس‌ها است و از لحاظ جغرافیایی در سطح شهر تهران پراکنده‌ای نداریم.

خانم حکمت شما از مدتی پیش ساخت مستند لالایی را شروع کرده بودید. آیا مراحل ساخت آن تمام شده است؟ و آیا قرار است ورژن سینمایی آن هم ساخته شود؟

بخش مستند آن تمام شده است و اکنون بخش سینمایی آن برایم مهم است. خوشحالم که جایزه نوبل امسال به «نادیا مراد» اهدا شد. این پروژه هم  ۸ سال پیش درباره‌ی خشونت جنسی در حوزه جنگ ساخته شده بود که در ایران و افغانستان و آلمان و ترکیه است و درباره‌ی  زنی است که قصد عملیات انتحاری دارد و از یک داعشی‌ باردار شده است.

خوشحالم از اینکه توانستم این موضوع را مطرح کنم. آقای شادمهر راستین فیلمنامه‌ی سینمایی آن را نوشتند اما برای ساخت آن نیاز به بودجه داریم.

مستند «لالایی» به تنهایی قابل نمایش نیست؟

این مستند چند منظوره ساخته شده است اما مستند، محوری برای فیلم سینمایی است.

منبع: ایسنا

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها