تاریخ انتشار:1403/09/25 - 20:51 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 203393

 فرزانه متین در اعتماد نوشت : 

 

«حواس تان به داستان ها و چگونگی روایت آنها باشد، قدرت آنها می تواند ما را به حقیقت برساند، اما در عین حال می تواند ابزاری برای گمراه کردن ما هم باشد.» این عبارتی است که در ابتدای فیلم توسط یک مجری گفته می شود و ما متوجه می شویم که با قصه ای رو به رو هستیم که سرشار از داستان های معتبر و نامعتبر است.

سریال سلب مسوولیت Disclaimer 2024 به نویسندگی و کارگردانی آلفونسوکوارون، برنده جایزه اسکار است.آلفونسو کوارون، یکی از کارگردان های بزرگی است که امضای وی پای فیلم هایش شناخته شده است.این کارگردان لاتینی تبار برای دو فیلم جاذبه و رما، برنده اسکار شد.او از بعد از ساخت رما، از سینما فاصله گرفت و سرانجام نامش با سریال سلب مسوولیت گره خورد و بیننده را وارد یک رئالیسم جادویی کرد.او که یکی از مطرح ترین فیلمسازان هالیوودی است با فیلمنامه روانشناختی که موتیف اصلی آن قضاوت است به تماشاگر این پیشنهاد را می دهد که این سریال را تا انتها ببیند و در مورد آن بیندیشد. سلب مسوولیت، یک مجموعه تلویزیونی ۷ اپیزودی محصول امریکا و انگلستان در ژانر درام، رازآلود، هیجانی و روانشناختی است که به تاز گی از اپل تی وی پلاس به اتمام رسیده است .

کیت بلانشت، کوین کلاین، ساشا بارون کوهن و لیلا جرج در این اثر به ایفای نقش پرداخته اند.این سریال با اقتباس از رمانی به نوشته رنه نایت در سال ۲۰۱۵ ساخته شده است. داستان در مورد کاترین دیونسکرافت با بازی کیت بلانشت که یک زن مستندساز موفق است که با رابرت، همسر دوست داشتنی اش در لندن، زندگی مرفه ای دارند که ناگهان روابط آنها به دلیل رازهای سر به مهر شده کاترین، دستخوش تغییرات می شود.

سلب مسوولیت، سریالی است که روی لبه تیغ راه می رود و روایت داستان غیرخطی است که برای سازنده یک ریسک محسوب می شود.شروع سریال در مراسمی برای تقدیر از کاترین به نمایش در می آید که مجری جملات کلیدی را به ما ارایه می دهد که شامل دو کد است: یک، مواظب فریب ها باشیم و دو، هشدار درباره قضاوت.بعد از یک شب خاطره انگیز، کتابی به نام«ضدبیگانه» با نام مستعار نویسنده به دست کاترین می رسد . وی با خواندنش، معتقد است که کتاب به گذشته او پرداخته است که پیش از آن، نسخه دیگر کتاب به دست نیکلاس، پسر ۲۵ ساله کاترین و رابرت رسیده و مدتی بعد به دست رابرت می رسد و از اینجا سریال وارد یک فاز معمایی و رازآلود می شود.

این رازها به دست استیون برگیستوگ، پیرمرد ۷۰ ساله ای رمز گشایی می شود که کاترین را مسوول مرگ پسرش در ۲۰ سال پیش می داند که همسرش نانسی نتوانست با مرگ فرزندشان، جاناتان کنار بیاید و بعد از یک بیماری سخت در سال ۲۰۱۱ از دنیا رفت.استیون درمانده تصمیم می گیرد دست نوشته های همسرش را به نام مستعار خود برای انتقام از کاترین چاپ کند، چرا که او را نه تنها مسبب مرگ پسرش، بلکه زنش می داند.از این رو این درام پر تعلیق، راز گذشته را به سطح باز می گرداند.

حالا این راز چیست که کاترین نمی خواهد از خودش در برابر این حجم از توهین ها دفاع کند.

نریشین در این سریال جذاب است گاهی از طرف پدر جاناتان و گاهی هم از طرف کاترین اما در نهایت این آشی است که نانسی آن را درست کرده و همه را به جان هم انداخته است.ما از قسمت دوم بیشتر از آنکه دچار شوک و تردید شویم، قضاوت می کنیم و خودمان را یک پا قاضی می دانیم، تنها با آنچه در کتاب نوشته شده یک طرفه، حکم صادر می کنیم بدون آنکه دفاعیه کاترین را بشنویم.اما داستان دچار یک چرخش ناگهانی در افکار ما می شود و سوالاتی را در ذهن ما ایجاد می کند.شاید کاترین مقصر نیست؟شاید کتاب توهمات یک زن مریض است؟شاید برای خانواده کاترین توطئه چیده اند؟راستی چرا از این ماجرا، چیزی در ذهن نیکلاس پنج ساله باقی نمانده است؟و ده ها سوال دیگر.

کاترین گول استیون را نمی خورد. او خود می داند چه شده و از اینکه رابرت اجازه دفاع از خود را نداده، ناراحت است، اما بیش از هر چیز کاترین مادری است که فقط به فکر پسرش است که اوردوز کرده و در بیمارستان بستری است. او حالا تبدیل به زنی قوی تر از قبل شده است.اپیزودها با سلطه و دقت بالایی ساخته شده و حالا نوبت کاترین است که در دو اپیزود آخر گیرا حاضر شود و واقعیت را از زبان او بشنویم، دو اپیزودی که به شدت تنش زاست و مخاطب را درگیر می کند.سلب مسوولیت، سریال ارزشمندی است که به ما می گوید بس است، دست از قضاوت بردارید هر داستانی، فقط یک راوی ندارد و قصه صرفا آن چیزی نیست که نانسی تعریف می کند او تنها با داشتن چند عکس از جوانی کاترین، داستانی سراسر دروغ را نوشته تا دل خود را آرام کند و برای مرگ پسرش، کاترین را مقصر بداند .کاترین قربانی همین قضاوت ها می شود.حالا در اپیزود۶، ۷ ما داستان غرق شدن جاناتان و مزاحمت هایش را برای کاترین و نیکلاس را از نگاه کاترین می بینیم.

متاسفانه با قضاوت یک جانبه خود متوجه خیلی از کدهای اشتباه داستان نانسی نشدیم.

هیچ کسی مانند والدین از شخصیت فرزندش اطلاع ندارد .جاناتان یک پسر سایکو و آزارگر بود که به قول استیون همیشه بخش منفی شخصیتش از سوی نانسی پنهان می شد و حالا باید به این پدر ایراد گرفت چون فرزندت مرده بدون هیچ گونه تحقیقی فقط با دست نوشته های همسرت نمی توانی یک زندگی را متلاشی کنی.

گسترش شخصیت ها به درستی درآمده است.در روایت ها، گنگ بودن مطرح نیست.در هر اپیزود، لایه هایی از اسرار باز می شوند.این سریال دست روی یکی از موضوعات آسیب پذیری چون تجاوز گذاشته؛ از این رو باید در این زمینه بیشتر مورد نقد و بررسی قرار گیرد.

فیلمنامه محکم و دارای چفت و بست است که علاقه مخاطب را به خود حفظ می کند و با تماشای آن تا آخرین ثانیه غرق داستان می شود.یکی دیگر از موفقیت های سلب مسوولیت، بازی های چشمگیر هنرپیشه ها از جمله کیت بلانشت است که برای اولین بار او را در قاب تلویزیون با بازی هوشمندانه مشاهده می کنیم.ما با کیتی رو به رو هستیم که اضطراب و ترس را به خوبی نشان می دهد که گویی بر لبه پرتگاه ایستاده است.کوهن در نقش همسر کاترین بازی خوبی دارد و سرخوردگی را به خوبی نشان می دهد و سرانجام با بازی درخشان استیون روبه رو هستیم که در هر سکانس تغییر حالت و چهره می دهد و به عنوان مردی مرموز و ناشناخته در صحنه تلویزیون خود را معرفی می کند، فردی که نقش کلیدی دارد.از این رو شخصیت پردازی ها عالی است.ترکیب بازیگران قوی و کارگردانی هنرمندانه یک سریال هیجان انگیز و سرشار از مفاهیم قابل تامل و روانشناختی را ارایه داده است. در انتها باید گفت ما باید از همان ابتدا در مواجهه با هر داستانی به نحوه روایتش مشکوک باشیم و قاطعانه نظر ندهیم.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

 

آخرین ها