تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۲/۱۱ - ۰۹:۲۰ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 111474


حبیب احمدزاده :دیروز  در روستای گرمه خروسی برای مردم و بچه ها جشن گرفته شد .
اما این دوتا ویلچر در عکس آخر این گزاش داستان دارد . یک مدت پیش بود که حمید فرخ نژاد یکصد و خورده ای ویلچر ، وقف بیمارستانها و آسایشگاههای معلولین و سالمندان و نیازمندان در خانه مانده آبادان و خرمشهر کرده بود و چون به سردار مکی اعتماد مطلق داشت ، ایشان را متصدی تقسیم کرده بود ، آقا مکی هم با دقت اول گروههای شناسایی خودش را تک به تک در منازل فرستاده و پس از تایید صحت ادعا ، بتدریج به آنان ویلچرها را در سطح منطقه اهدا میکرد .
دست بر قضا در قضیه سیل ، خانواده ای که دارای دو فرزند معلول ، که در روستای گرمه خروسی شادگان زندگی می کردند ، حاضر به ترک خانه و کاشانه که هر لحظه آب در پیرامونش بالا و بالاتر میرفت نبودند .
حدود ساعت یک شب سردار به سروقتشان میرود و علت اصرار بر عدم ترک را میپرسد و مادر خانه میگوید من با این دو بچه معلول کجا بروم که قدرت حرکت ندارند . سردار مکی همان نیمه شبی گاز ماشین را از این روستا در شادگان گرفته و خود را به آنبار باقیمانده ویلچرها در ابادان رسانده و دو ددستگاه ویلچر را در صندوق ماشین شخصی خود انداخته و سریعا به شادگان برمیگردد . خلاصه با اهدا این دو ویلچر ارسالی حمید فرخ نژاد ، مادر معلولان هم با پسرانش همان شب حادثه ، حاضر به تخلیه خانه میشو ند . از اتفاق روزگار در برگشتن از جشن امروز این دو برادر را در منزلشان زیارت کردیم . انان با پایین آمدن سطح آب و رفع خطر بعد از دو هفته به خانه برگشته بودند . انان سردار را شناخته و هردو برای اقا مکی دست تکان دادند ، پیاده شدیم و داستان را که فهمیدیم این عکس را به یادگار با انان گرفتیم .
بله حمیدجان ویلچر هایت چه کردند
تو نیکی میکن و در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد باز

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها