عبدالله عبداللهی_ در برهه تعطیلات نوروزی خبری منتشر شد مبنی بر اینکه اصغر فرهادی کارگردان ایرانی با روزنامه صهیونیستی هاآرتص مصاحبه کرده است. روابط عمومی فیلم فروشنده یکی دو روز بعد اعلام کرد که جناب فرهادی از هویت خبرنگار مطلع نبوده و به همین دلیل با اون به گفتوگو نشسته است. همان ایام در نوشته کوتاهی آوردم که اولاً با توجه به فضای گفتگو و بویژه سوالهای پایانی، ادعای عدم پیبردن به هویت صهیونیستی مصاحبهکننده بیش از آنکه اهانت به مخاطب باشد، توهین به ضریب هوشی مصاحبهشونده است!
در همان نوشته تاکید شد که هرچند نفس گفتگو با رسانهی یک رژیم جعلی که سالانه هزاران نفر از مردم بومی فلسطین را میکشد و بر روی کشتههای آنها خانههایی برای خود میسازد، فینفسه موضوعیت دارد، اما محتوای این دیالوگ و گفتوشنود درباره موضوع اسرائیل حتی اگر به جای یک روزنامه صهیونیستی با یک رسانه از گینهبیسائو هم انجام شده بود باز هم چیزی را عوض نمیکرد.
آقای فرهادی در آن گفتوگو علت دشمنی جمهوری اسلامی ایران با اسرائیل را به خدعه جمعی از سیاسیون برای خلق مشروعیت برای خود فروکاسته است. وقتی خبرنگار هاآرتص از او میپرسد: “مسئله ایران و اسرائیل را چگونه حل کنیم؟” فرهادی پاسخ میدهد: “سیاسیون نمیخواهند این مسئله را حل کنند چرا که خیلی چیزها را از دست میدهند. تنها امید من(برای حل این مسئله) به مردم است نه به سیاسیون”
خبرنگار صهیونیست به فرهادی میگوید”من امید کمی به مردم دارم” و فرهادی به گفته او میافزاید: “به دلیل اینکه آنها(مردم) تحت تاثیر سیاسیون و رسانهها هستند. سیاسیون ترس(از دیگری) را به منظور خلق مشروعیت برای خود تولید میکنند؛ آنها تاکنون موفق بودهاند، متاسفانه!”
بخشی از گفتوگوی اصغر فرهادی با خبرنگار هاآرتص
گشتوگذاری در برخی رسانههای بزرگ غربی نشان میدهد معالاسف حداقل از جناب اصغر فرهادی نگاه واقعبینانهتری به موضوع اسرائیل دارند. مثلاً رسانهای مانند بیبیسی که جزو بدسابقهترین رسانهها در دنیاست به نحوی که در کودتا علیه دولتهای نسبتاً مستقل در دنیا هم مداخله مستقیم کرده، به حکم قطعیت مسلم تاریخی، «حداقل» نمیتواند تاریخ را همچون آقای فرهادی باژگونه کند. بیبیسی در بخش مربوط به پروفایل کشورها، آنجا که درباره اسرائیل صحبت میکند اذعان میکند که بریتانیا در سال ۱۹۱۷ و پس از آنکه فلسطین را در نبرد با عثمانیها به تصرف درآورد، آن را به یهودیها حاتمبخشی کرد تا برای خود سرزمینی بسازند!
پروفایل اسرائیل در سایت بیبیسی انگلیسی؛ در تایملاین این سایت برای اسرائیل مشخصاً آمده است که در سال ۱۹۱۷ بریتانیا فلسطین را از دست عثمانی درآورد و آن را به یهودیان حاتمبخشی کرد!
اما در این سوی دنیا، اصغر فرهادی بیاعتنا به چنین اتفاق بزرگ تاریخی و توطئه عظیمی که برای غصب سرزمین یک ملت و حاتمبخشی آن به یک گروه و فرقه رخ داده، و از قضا همین مسئله مبنا و ریشه تمام دعواها و نزاعهای جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی است، میگوید که دعوای ایران و اسرائیل خدعه جمعی از سیاسیون است تا خود را مشروع جلوه بدهند!
نفرت اصغر فرهادی از جمهوری اسلامی به حدی است که او را از نظر وجدان اخلاقی برای قضاوت درباره موضوعات تاریخی و مسائل روز به سطحی پایینتر از رسانه یک رژیم خبیث کشانده؛ و به نظر میرسد پیش از هرچیز، مهمترین سوال پیش رو از جناب فرهادی بعد ازگفتگو با هاآرتص این باشد: “به اندازه بیبیسی هم وجدان نداری؟”
سپاس بی کران به هنرمند ایران زمین اقا فرهادی افتخار ایران زمین مانا باشی اقا فرهادی