سینماسینما، آیدا مرادیآهنی: آنچه هولدن کالفیلد را هنوز در جهان ما زنده نگه میدارد، عبارت است از اینکه کنشهای تخریبی او، عاری از انگیزههای منسوب به شرارت است. با جهان پیرامونش میجنگد، چون نوجوانی یعنی مرزی که حواس نسبت به درک جهان حساستر است. مثل کسی که صداهایی را ورای صدای معمولی میشنود. هولدن در حال عبور از دنیای معصومیت کودکی به دنیای بزرگسالی است. باید چیزهایی را بگذارد و برود. دلیل آن همه بدخلقی ما در سالهای نوجوانی که یا شکل یاغیگری داشت یا افسردگی، نفرت از ورود به جهان جدید نبود؟ جهانی که روشنتر از پدر و مادرها، تعفن آن را درک میکردیم؟ مدینه فاضلهای که آنها از ما میخواستند مطابق قوانینش رفتار کنیم، تنها یک جهنم بیانتها بود که خودشان هم هیچ دل خوشی از آن نداشتند.
سینای «فصل بارانهای موسمی» روی همان مرز است. پدر و مادرش در مرحله جدایی از همدیگر، مثل دو کودک قهر کردهاند. و بهعنوان اولین رویارویی جدی سینا با جهان بزرگترها از او میخواهند رفتار کودکانه دنیایشان را بپذیرد. از او تقاضای مسئولیتپذیری دارند وقتی خودشان برای لجکردن با یکدیگر بزرگترین مسئولیتشان را در آپارتمان رها کردهاند. قواعد دنیای بزرگترها مجموع همین ضد و نقیضهاست. و او این را از روزی فهمیده که مجبور شده همه کاری بکند تا از بازی کثیف یک آدم بزرگ دیگر برود بیرون.
کارهای او برخلاف آنکه به چشم میآیند، برای لطمه زدن به این دنیا نیستند. او میفهمد که جهانی با وجود آدمهایی مثل مسعود را نمیتواند تبدیل به جای بهتری کند. در مقابل برای تبدیل دنیای خودش به محیطی آرامتر قدم برمیدارد. سعی میکند پول را جور کند و از این بازی وحشتناک بیرون برود. حتی اگر بهخاطرش مجبور باشد از شرایط احمقانه بزرگترها استفاده کند و از پدر و مادرش پول بگیرد. اگر برخلاف قوانین خانه و حتی ساختمان و عرف و… به دختری پناه میدهد، به این خاطر است که به گمانش دارد حباب کوچک امنی دور آن دختر میکشد. به موازات سینا دوستش را میبینیم که تن به قواعد بازی بزرگترها میدهد، و با مسعود معامله میکند. حالا از نظر سینا، دوستش هم مثل مسعود است و همه آنها آدمهایی هستند که مثل جهانشان قلابیاند. پس هیچوقت نمیتوانند به قوانین آن جهان وفادار باشند. برای آنکه مثل دیگران نشود، ترجیح میدهد اسباب خانه را بفروشد. او در هر مرحله یکی از قوانین دنیای بزرگترها را زیر پا میگذارد تا دنیای کودکی را حفظ کند. مثل شکاری از دستهای شکارچی کودکی میگریزد. اما بالاخره لحظهای میرسد که برای آخرین بار مقابل مسعود قرار میگیرد. میتواند پولها را بگذارد، یا دستکم مسعود را نجات بدهد. یا حتی میتواند بدون گفتن کلمهای -همانطور که اغلب ساکت است- از آنجا برود. اما برخلاف انتظار ما و خودش میایستد و همانطور با مسعود حرف میزند که زمانی او با سینا حرف میزده. آیا این اولین قدم او در دنیای جدیدی که تا حالا نفی میکرده، نیست؟ یا به معنای آن نیست که در مبارزه با دیگران کمکم شبیه آنها شده؟
شاید جواب این سوالها را وقتی میدهد که در مقابل حرفهای پدر و مادر به اتاق میرود. پشت دری که روی دنیای بزرگسالان و کودکان با هم بسته میشود.
ماهنامه هنر و تجربه
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- «علت مرگ: نامعلوم» بهترین فیلم جشنواره تورین شد
- سینمای مستقل و آینده سینمای ایران بررسی شد؛ سینمای مستقل آزادی، سلطه ناپذیری، عشق و ارزش زن را بازتاب میدهد
- ضرورت توجه به سینما مستقل در ایران بررسی میشود
- اعلام فیلمهای جشنواره ونیز؛ «شاهدِ» ایرانی در بخش افقها
- معرفی هیات داوران اولین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه عباس کیارستمی
- این هنر و تجربه آنتی ویروسی ست بر فیلم های به هرقیمت مسخره
- معرفی اعضای هیات مدیره انجمن تهیهکننده-کارگردانها
- به راحتی دروغ میگویید و ککتان هم نمیگزد/ پاسخ مجید برزگر به یادداشت روحالله سهرابی
- در گفتوگوی کیوان کثیریان با بهنام بهزادی و مجید بزرگر مطرح شد/ پروانه ساخت دیگر موضوعیت ندارد
- جشنواره فریبورگ و نمایش ۵ فیلم کوتاه ایرانی
- حمایت صندوق جهانی سینما از پروژه ایرانی
- تحقق آرزوی چندساله فعالان انیمیشن در هنرو تجربه
- «دانه سیاه» برگزیده جشنواره تاکومای آمریکا شد
- «علت مرگ: نامعلوم» نامزد چهار جایزه جشنواره بینالمللی شانگهای شد
- اکران دو فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان شارجه
نظر شما
پربازدیدترین ها
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ ۶ فیلمنامه پروانه ساخت سینمایی گرفتند
- درباره یک خبر بی نهایت وحشتناک و غم انگیز
- سومین جشنواره چندرسانهای میراثفرهنگی به پایان رسید/ برگزیدگان دو بخش سینما و تئاتر معرفی شدند
- فشار سیاسی و خروج یک فیلم از داوری آکادمی؛ موافقت اردن با درخواست آذربایجان برای خروج «سرزمین شیرین من» از اسکار
- پس از جنجال حرفهای مدیر جشنواره کمرایمیج؛ استیو مک کوئین رفت/ کیت بلانشت ماند
آخرین ها
- یادداشتی بر فلسفه دوستی بر پایه «چشمانت را ببند»/ در جستوجوی دوست
- دنزل واشینگتن از دنیای بازیگری خداحافظی میکند
- تاد هینز رئیس هیئت داوران جشنواره فیلم برلین شد
- پس از جنجال حرفهای مدیر جشنواره کمرایمیج؛ استیو مک کوئین رفت/ کیت بلانشت ماند
- ابوالفضل جلیلی مطرح کرد؛ حضور در کلاس بازیگری عامل موفقیت نیست
- نمایش بلندترین سکانس پلان سینمای مستند ایران در آمریکا
- کدام سینما واقعی تر است ؟
- پیدا شدن جسد یک بازیگر در خانهاش
- دیدار اصغر فرهادی با علاقهمندان فیلمهایش در استانبول
- فیلمی که اطلاعاتش مخفی نگه داشته شده؛ لوپیتا نیونگو به فیلم کریستوفر نولان پیوست
- «کتابخانه نیمهشب» روی صحنه میرود
- سه نمایش برای مستند «۹۹-۱۹» در یک هفته
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ ۶ فیلمنامه پروانه ساخت سینمایی گرفتند
- درباره فیلم جدید رابرت زمکیس/ «اینجا»؛ یک قرن را طی می کند، اما بدون حرکت دوربین
- سوینا منتشر میکند؛ نسخه ویژه نابینایان «مورد عجیب بنجامین باتن» با صدای مهدی پاکدل
- «پینگو» بعد از ۱۸ سال بازمیگردد
- جوایز اصلی فستیوال فیلم هانوی به «بی سر و صدا» رسید
- درباره یک خبر بی نهایت وحشتناک و غم انگیز
- نمایش وقتی الاغا عاشق میشوند / گزارش تصویری
- تریلر قسمت هشتم منتشر شد؛ «مامویت غیرممکن» با تام کروز پایان مییابد؟
- ستاره اسکندری: ساخت «خورشید آن ماه» مسئولیت اجتماعی من بود
- «سودابه»؛ فیلمی برخلاف ذائقهسازی مرسوم سینمای ایران
- سیزدهمین جشن مستقل سینمای مستند به شیوه «آکادمی» داوری میشود
- یادداشتی کوتاه در مورد تئاترِ ناصدا..
- درباره ساخته جدید علی عباسی/ امتحان نهایی «شاگرد»
- زندگینامه بیتا فرهی منتشر میشود
- هانس زیمر: خلق موسیقی برای فیلم «بلیتز» و چالشهای نوای جنگ جهانی دوم
- شکستِ دنباله «جوکر»؟ «جوکر: جنون مشترک» به نقطه صفر رسید
- فشار سیاسی و خروج یک فیلم از داوری آکادمی؛ موافقت اردن با درخواست آذربایجان برای خروج «سرزمین شیرین من» از اسکار
- رالف فاینز و ژولیت بینوش بار دیگر همبازی می شوند