تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۱۲/۱۰ - ۰۲:۴۴ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 47346

حمیدرضا صدر
حمیدرضا صدر_ می‌دانستیم در دورانی که همه زیر آوار سیاست له شده‌اند یکی از شخصیت‌های کلیدی مراسم خواهد شد.

او حتی اگر جایزه نمی‌گرفت هم یکی از بازیگران نقش اول شده بود. اسکار ٢٠١٧٧ که با سیاست آغاز شده بود با سیاست هم به پایان رسید… پرده مراسم با نیش و طعنه سیاسی بالا رفته بود. روث نگا اتیوپی‌تبار – نامزد اسکار بازیگر زن در فیلم «لاوینگ» برای نقش میلدرد لاوینگ زن سیاه آمریکایی که به جرم ازدواج با یک مرد سپیدپوست زندانی شد و سال ١٩۶٧ راهی دادگاه عالی شد – حین ورود روبان آبی روی جامه سرخش را نشان دوربین‌ها داد. روبانی برای به‌رخ‌کشیدن پیوندش با «اتحادیه آزادی‌های شهروندی آمریکا». روبان‌های آبی بر سینه کارلی کلاس، لین مانوئل میراندا و بیزی فیلیپس هم خودنمایی کردند. آوا دوورنی مستندساز زنی که برای فیلم «سیزدهمین» نامزد دریافت جایزه شده بود پیش از مراسم تصویر تی‌شرتی که نام تریوون رویش نوشته بود را در دنیای مجازی پخش کرد. تریوون مارتین همان پسر هفده‌ساله سیاه‌پوستی بود که سال ٢٠١٢ با گلوله کشته شد.
جیمی کمل مجری مراسم جان کنده بود شوخی‌هایش طعم سیاست بگیرند: با ارسال زنده توییت برای ترامپ، با به‌زبان‌آوردن جمله «٢٢۵ کشور که از ما متنفرند این مراسم را تماشا می‌کنند»، با تشکر از آنهایی که به ایزابل هوپر بازیگر فرانسوی اجازه ورود به آمریکا داده‌اند… حتی برخی تبلیغات پخش‌شده حین مراسم سیاسی بودند: تبلیغ هتل‌های زنجیره‌ای هایات با آواز «آن چه اکنون دنیا بدان نیاز دارد عشق است» روی تصویر زن موطلایی برابر یک زن محجبه در یک قطار.
در چنین بستری اولین رباینده اسکار – آلساندرو برتولاتزی ایتالیایی برای چهره‌پردازی – آن را به «همه مهاجران» تقدیم کرد و آخرین کسی هم که بالا رفت – وارن بیتی – با برزبان‌آوردن جمله «…فیلم‌های نامزدشده نشان دادند به تنوع نژادی و آزادی در سراسر جهان احترام گذاشته‌ایم»، دایره را کامل کرد. بیانیه گال گارسیا برنال پیش از معرفی بهترین انیمیشن‌ها تکان‌مان داده بود؛ «به‌عنوان یک مکزیکی، یک آمریکای لاتینی، یک کارگر مهاجر و یک انسان علیه برپایی هر نوع دیواری هستم که بخواهد ما را از هم جدا سازد…». ما از اینکه ماهرشالا علی بازیگر سیاه‌پوست، اسکار بازیگر مرد نقش مکمل را گرفت تعجب نکردیم، همین‌طور از جایزه بهترین مستند کوتاه که به اثری درباره سوریه تعلق گرفت، همان فیلمی که فیلمبردار سوریه‌ای‌اش اجازه ورود به ایالات متحده را دریافت نکرده بود.
ما برای دومین اسکار اصغر فرهادی دورخیز کرده بودیم. همان اسکاری که اکنون فرهادی را جلوتر از از آلفرد هیچکاک قرار داد. هیچکاک پنج بار – برای ربکا، قایق نجات، طلسم‌شده، پنجره عقبی و روح – نامزد شد و جایزه‌ای به چنگ نیاورد، همین‌طور کینگ ویدور و رابرت آلتمن. فدریکو فلینی، سیدنی لومت و استنلی کوبریک هم سه بار نامزد شدند و دست خالی ماندند… ولی بیانیه فرهادی ورای همه اینها برای‌مان تلاشی برای تبیین «سیاست» شده بود. «سیاست» که برای ما ایرانی‌ها ترکیب منفی داشته و سیاه. آمیخته بوده به نگرانی، دل‌آشوبی و ترس. در ادبیات‌مان آن را مترادف با «حیله‌گری» و «زیرکی» و همین‌طور «مجازات» و «شکنجه» دانسته‌اند و کنار واژه «سیاس» قرار داده‌اند. همان واژه‌ای که با ترکیب «پلیتیک» لزوما بار منفی نداشته. هم یک فعالیت بوده و هم با امور جاری گره خورده، هم آن چیزی بوده که دولت انجام داده و هم آمیزه‌ای بوده از منازعه و راه‌حل پایان‌دادن به همان منازعه. جمله‌های فرهادی از زبان انوشه انصاری با تأکید بر واژه‌های «ما»، «دشمنان ما»، «ترس»، «غیرانسانی» و «مشترکات انسانی» آمیزه‌ای بودند از همه اینها.

منبع :شرق

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها