سینماسینما، کامیار محسنین
صنعت سینما تنها در زمانی توان پاسخگویی به نیازهای جامعه را دارد که شناختی درست و دقیق از جریانهای تولید و طیفهای مخاطب داشته باشد. در سایه این شناخت، میتوان با رویکردی واقعی به هزینه و درآمد، عرضه و تقاضا و البته حبس سرمایه و بازدهی مالی، مسیری درست را برای بهرهگیری از بودجههای حکومتی و جذب سرمایههای داخلی و خارجی تبیین کرد.
در دهه اخیر، صنعت سینمای امروز ایران با دو پدیده نگرانکننده روبهرو شده است: اولی کمبود سالنهای نمایش در قیاس با نرخ تولیدات سالانه که با توجه به رشد فناوری و عدم نیاز به بودجههای آنچنانی، دیگر از سلطه نظارت به در آمده است و دومی عدم برنامهریزی مناسب در اکران که مسببی بوده تا بهرغم وجود ظرفیتهایی مناسب، ضریب اشغال صندلیهای موجود در سطحی نویدبخش نباشد.
برای حل این مشکل، اولین قدم ارایه تعاریفی از جریانهای سینمای ایران و شناسایی مخاطبان هر جریان است.
جریانهای موجود را شاید بتوان در شاخههای زیر تعریف کرد:
۱- جریان گونههای بومی شده
شاید تنها گونهای که در این دسته به شکلی شاخص قابل ذکر است، کمدی باشد. محصولاتی که کمیتی قابل ملاحظه در جریان تولید سالانه را در اختیار دارد و در مواردی متعدد، به صرفِ حرکت ممتد در مرزِ خطوطِ قرمزِ عرفی در فضایی هزلآلود، بینندگانی پرشمار را در داخل کشور، جذب سالنهای سینما کرده، به خنده میاندازد. به این ترتیب، فیلمهای کمدی و زیر شاخه رمانتیک کمدی، فارغ از آنکه از ایدههایی نو نشأت گرفته باشند یا از نمونههایی خارجی گرتهبرداری شده باشند، به گریزگاه مخاطبانی تبدیل میشوند که برای گذران اوقات فراغت و گریز از واقعیت، پس از تحمل خستگی روزمره، برای مدتی محدود، به سالن سینما پناه میبرند، دستهای از مخاطبان که در گیشههای جهان تعیینکنندهاند و سالن سینما را محلی برای اندیشه و تامل برنمیشمارند. فیلمهایی از این دست، به سه دلیل مهم در جذب مخاطب بینالمللی ناکام میمانند؛ دشواریهای موجود در انتقال شوخیهای غیرقابل هضم کلامی، عدم وجود پیشفرض درخصوص خطوط قرمز عرفی در ایران و کمبود ایدههایی اصیل در خلق شوخیهای بصری و موقعیتهای کمدی.
بنابراین در عمده موارد، مخاطبان اینگونه، بینندگان ایرانی – اعم از شهروندان و مهاجران- هستند که البته عمده مهاجران، به یمن نبود کپیرایت و سرقت گسترده در کانالهای اینترنتی و شبکههای تلویزیونی فارسی زبان، بدون بازگشت ذرهای سرمایه به ایران، از این خوان گسترده بهرهمند میشوند. با این وجود، همین جریان، بخشی قابلتوجه از گردش مالی صنعت سینمای ایران را تضمین میکند.
توجه به نکاتی در تجربیات سایر سینماهای ملی در جریان شناسایی مخاطب هدف الزامی است، چون محصولاتی که حتی ممکن است به سادگی انگ سخیف و مبتذل بخورند، میتوانند در جریان تولید فراگیر در توسعه صنعتی پویا و رو به رشد، از اهمیتی قابل ملاحظه برخوردار باشند.
برای نمونه همین که در اواخر دهه سی میلادی، با توجه به خستگی مفرط معدنچیان و امکان به خواب فرو رفتن ایشان در سالنهای نمایش، مسئولان سینمای بریتانیا تشویق برای تولید طرحهایی کمدی، بدون پیرنگهای فرعی قابل ذکر داستانی، در شکل جُنگهایی مملو از موقعیتهای تکراری و شوخیهای نازل کلامی، را آغاز کردند و این رویه را برای چند دهه مدنظر قرار دادند. بدیهی است این آثار کم هزینه در جذب گروهی از مخاطبان و در نتیجه، تضمین گردش مالی سینما در بریتانیا، نقش غیر قابل انکاری داشتهاند.
۲- جریان تطبیق گونههای سینمایی
سینمای ایران، در دورههای زمانی مختلف، تلاش کرده است سایر گونههای سینمایی -از وحشت و اکشن تا وسترن و نوآر- را نیز به نحوی بومیسازی کند، اما در اغلب اوقات، در این مسیر با شکست مواجه شده و از ادامه راه منصرف شده است. نمونههای موفق این جریان، بیش از آنکه به سینمای مسلط متعلق باشند، در حوزه صنعت سینمای هنری شکل گرفتهاند یعنی در حوزهای که کارگردان با تکیه بر رویکردها و اندیشههای تکین خود، چالشی منحصربهفرد را در تطبیق گونههای سینمایی و نه بومیسازی آن به انجام میرساند. چنین تجربههای موفقی بیشتر از آنکه به عنوان مفری برای واقعیت گریزی مدنظر قرار گیرند، در حلقههای علاقهمندان جدی سینما در داخل و خارج از کشور محبوب شدهاند و هر از چند گاه، به عنوان کشفی جدید، در جشنوارههای بینالمللی و تماشاخانههای هنری، فرصتی برای عرض اندام در مجامع فرهنگی بینالمللی پیدا کردهاند.
این جریان جز نمونههایی انگشتشمار، در گیشههای داخلی به توفیق قابل ملاحظهای دست نیافته، اما در زمان اختصاص سینماهایی خاص به فیلمهای ضد جریان برای مدتی طولانی، ظرفیتهای فوقالعاده خود را بروز دادهاند. چنین تجربههایی در جریان اکرانهای موفق در گروه هنر و تجربه در سالهای اخیر به چشم خورده است.
۳- جریان رسانهای و تبلیغاتی
جریانی که در دهههای اخیر، سهم عمدهای از سرمایهگذاری حکومتی را به خود اختصاص داده و بهرغم برخورداری از تمامی تسهیلات در جریان اکران و تبلیغات، در عمل، در اغلب اوقات، در جذب مخاطب داخلی نیز ناکام مانده است. به واقع، حضور مسوولانی که سینما را صرفا در مقام رسانه و ابزاری برای گسترش اهداف تبلیغاتی باز میشناسند و جز از نمونههایی از جریان مسلط سینمای امریکا مثال نمیآورند، مسببی شده است که تولید این دست محصولات به یکی از جریانهای پرهزینه و کمبازده در سینمای ایران تبدیل شود و با پیروی از این پندار که «هدف وسیله را توجیه میکند»، بخشی مهم از ظرفیتهای موجود از میان رود. همین جریان که دلبستگی خاصی به فیلمهای تبلیغاتی امریکایی دارد، در پی شکستهای متوالی در جذب مخاطب، با تنگ نظری، درصدد اتهامزنی به جریانهای موفق در داخل و خارج از کشور بر آمده و بهکرات، با استفاده از حربههای تهدید و تحدید، کوشیده هر جریان دیگری را به محاق بکشاند.
محصولات این جریان، بهرغم بهرهبرداری از حمایتهای ارگانی در خرید بلیت، به دلیل گرفتاری در گرداب تناقضاتی آشکار، امکان جذب مخاطب را ندارند، تناقضاتی که در انگارههایی دوگانه خودنمایی میکند. برای مثال، تداوم شعار مبارزه با ابرقدرتها از لحظه پیروزی انقلاب و تفاخر مداوم به ادعای حضور ایران در میان ابرقدرتهای نظامی در سالهای متاخر، تناقضی را به وجود میآورد که قهرمانان فیلمهای تبلیغاتی را توخالی و غیر قابل باور جلوهگر میکند. تناقض تصویر ارایه شده از جامعه کنونی با پیشفرضهای بیننده عاملی دیگر برای عدم پذیرش اینگونه محصولات از سمت مخاطب است. حذف مضیقه اقتصادی از دیدگاه مخاطب داخلی با واقعیات جامعه انطباق ندارد و کلیت مفهوم قهرمان ایرانی با آنچه هر روزه، رسانهها در خارج از کشور به مخاطب القا میکنند، تفاوتهایی عیان دارد. وقتی به این مجموعه، شعارهای مستمر کلامی در متن دیالوگها اضافه میشود، این دافعه بیشتر هم میشود.
در نتیجه، عمده بودجه حکومتی، به دلیل کژفهمیهای موجود و ناشی از نگاه انتزاعی به الگوهای هالیوودی، صرف پروژههایی میشود که در غیاب مخاطب داخلی و خارجی، صرفا در بیلان کاری سازمانهای مسوول جایی برای عرض اندام پیدا میکند.
۴- جریان فیلمهای آیینی
فیلمهایی که انتظار میرود به لحاظ اشتراکات فرهنگی، زبانی یا اعتقادی در برخی مناطق، به ویژه در کشورهای همسایه، مخاطبانی را جذب کنند و در عمل، به دو جهت، کارایی لازم را در جذب مخاطب بینالمللی ندارند:
الف- عدم توجه به عنصر سرگرمی در حالی که بازارهای منطقهای، در تسخیر موزیکالهایی با رقص و آواز هندی و ملودرامهای عاشقانه ملهم از فرمولهای قدیمی مصری هستند و در جریان مذاکرات فروش حقوق، بیشتر توقع عرضه فیلمهای ایرانی با حضور خوانندگان زن پیش از انقلاب را دارند.
ب- حساسیت بیشتر به حضور فیلمهای ایرانی با گرایشهای اعتقادی و آیینی پس از اوجگیری تنشهای منطقهای در حالی که زمانی، دستکم محصولات تلویزیونی که بر گرفته از قصص قرآنی بودند، در برخی کشورهای اسلامی، امکان پخش پیدا میکردند. در موقعیت کنونی، حتی با تکیه بر نام کارگردان نامآشنا و ارزشهای بالای تولید، سینمای ایران در زمان سرمایهگذاری بر چنین مضامینی، تضمین چندانی برای بازگشت سرمایه ندارد.
در این شرایط، با عنایت به عدم توفیق چنین تولیداتی در بازار داخلی، شاید بتوان توجه به آموزههای انسانی و اخلاقی در زیر لایههای اثر را جایگزین مناسباتی پرخرج و کم اثر کرد.
۵- جریان فیلمهای بومی
فیلمهایی که با تکیه بر علاقهمندی گروههایی خودانگیخته و عاشق سینما، بدون هیچ حمایتی، با بهرهگیری از نیروهای بومی تهیه میشوند و میتوانند به واسطه اصالت و تجربهگرایی، در اکران داخلی، گروههای خاص مخاطبان هنری و آیینی را جذب کنند و در جریان بازاریابی بینالمللی، در مسیر مناسب جشنوارهای قرار گیرند.
این آثار علاوه بر آنکه اسنادی زنده از فرهنگ، گویش و جغرافیای محلی به جای میگذارند، راهی باز میکنند که قومیتهای بزرگ و خلاق تمام پهنه سرزمین ایران، مرزهای خیال و واقعیت را در وادی روایات و حکایات، رویاها و کابوسها و همچنین تصویرها و رنگبندیهای خاص خود درنوردند و گستره سینمای ایران را توسعه دهند. پس این آثار این قابلیت را دارند که سدی در برابر تجزیهطلبی ایجاد و راههایی برای آینده سینما ایران را ترسیم کنند.
شایان توجه است که حمایت از آموزش سینما و تولید چنین آثاری در استانهای مختلف در انجمن سینمای جوانان ایران پیگیری میشود، اما به نظر میرسد در زمانی که یکی از استعدادهای کمنظیر بخواهد قدم به حوزه سینمای حرفهای بگذارد، ساز و کار موجود در وهله اول، او را ترغیب به مهاجرت به پایتخت و دوری از خاستگاههای اصیل و سینماییاش میکند.
۶- جریان فیلمهای واقعیتنما
مجموعهای از فیلمهایی که در گونههای مختلف سینمایی تولید میشوند و دستکم در ظاهر، دغدغههایی جدی برای نمایش واقعیتهای ملموس در سطح جامعه دارند، فراگیرترین جریان تولید در سینمای ایران به حساب میآیند و در مواردی متعدد، جذب مخاطب جدی سینما در داخل و خارج از کشور را تضمین میکنند. این جریان که در داخل کشور به فیلمهای اجتماعی موسوم شده است، به دلیل عدم برخورداری از مشخصههای ژنریک در ابعاد روایی، دیداری، شخصیتپردازی و موقعیتسازی، گونهای سینمایی را شکل نمیدهد، بلکه دلیل مهم وجودی را در حجم عمدهای از آثار سینماگران مولف ایرانی تعریف میکند. با توجه به اینکه در سینمای جهان (به آن مفهوم نظری که در مقابل جریانهای مسلط سینمایی قرار میگیرد)، حل مساله به شیوه مبتذل و تحملناپذیر فیلمهای مسلط امریکایی، مبتنی بر باور به وجود قهرمان و منجی ملی، جایگاهی ندارد، این جریان انتقادی، به شکلی بنیادی، به ترسیم مشکلات و دغدغههای اجتماعی از دیدگاهی یگانه اصرار میورزد. با عنایت به ضرورت توجه به حقوق بشر در جشنوارههای سینمایی، مجموعهای گسترده از چنین فیلمهایی در هر رویدادی در سراسر دنیا به نمایش در میآید که شاید در میان آثار انتخابی، نمایندگان سینمای ایران محافظهکارانهترین نمونهها باشند. شاید در بسیاری موارد، عدم وجود ظرفیتی به اسم آستانه تحمل و الزام به برخوردهای شدید سلبی، واکنشهای داخلی مسببی برای توجه بیشتر به برخی از این فیلمهای محافظهکارانه در خارج از کشور باشند و شاید هنوز مسئولان در نیافته باشند که میتوانند از حضور این جریان در تمام جهان به عنوان شاخصی برای وجود آزادی بیان بهره بگیرند… با این وجود، این جریان انتقادی زمینهساز بروز تعداد قابلتوجهی از شاهکارهای تاریخ سینمای ایران بوده است، توفیقی که شاید به واسطه عدم واقعبینی سازندگان درباره تعادل میان تعداد مخاطبان احتمالی و هزینههای تولید، آنچنانکه باید و شاید، امتداد نیابد.
۷- جریان فیلمهای هنری
فیلمهایی که در شکل، روایت یا ساختار دیداری بدعتگذارند، ظرفیتهایی نو در زبان سینما را آشکار میکنند و در مواقعی، راهکارهایی جدید را به فیلمسازان جهان پیشنهاد میکنند. سینمای نوین ایران تاکنون با روایاتی ساده و انسانی در دل تصاویری مستندگونه، پیرنگهای مبتنی بر گسترش شبکهای از دروغ و همچنین حرکات ممتد و به ظاهر بدون قطع دوربین در تسلسلی دوار، در دهههای اخیر، بر جریان تولید در سینمای جهان تاثیر گذاشته و فیلمهایی را به یادگار گذاشته که در ابعاد ملی و بینالمللی، گذر زمان را تاب آورده و مخاطبانی فراتر از حد انتظار را جذب خود کرده است. جالب است که در کشورهای مختلف جهان -حتی در ایالات متحده- بخشی از سرمایهگذاریهای دولتی در این حوزه انجام میشود که راهگشای آینده سینما محسوب میشود و در ایران، همیشه بودجه بیشتر به سمت مضامینی تاریخ مصرفدار میرود.
۸- جریان فیلمهای کودک و نوجوان
مهمترین اتفاقی که از زمان تاسیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، به رشد و نمو سینمای نوین ایران کمک کرد و درنهایت، به تثبیت آن در داخل و خارج از کشور منجر شد، سینمای کودک و نوجوانی بود که براساس شکل و روایتی ملی به وجود آمده بود. این جریان که همچنان مخاطب بینالمللی دارد و در داخل کشور، باتوجه به ظرفیتهای موجود در آموزش و پرورش، توان جذب تماشاگرانی پرتعداد را دارد، به واسطه عشق بیحد و حصر سیاستگذاران سینمای ایران به فیلمهای انگلیسی زبان جریان مسلط و گرتهبرداری از آن و به این واسطه که سیاستگذاران نمیدانند هیچکس در هیچ جای دنیا علاقهای به تماشای نسخهای ایرانی از هری پاتر ندارد، تضعیف شده و به سوی نابودی رفته است. این جریان، در صورت بازگشت به ریشههای اصیل خود، با هزینههای کنترل شده تولید، میتواند گرههای بسیاری را در صنعت سینمای ایران بگشاید. اما نکته آخر، تناسب میان هزینههای تولید و تعداد احتمالی مخاطب است که آینده سینما را تضمین میکند. با رجوع به آمار تماشاگران و صندلیهای موجود و با مطالعه در باب احتمال ناچیز برای موفقیت بینالمللی فیلمهایی که قطع تعریف شده در چارچوب سینمای ملی را فراموش میکنند، رهنمودهای مداوم فیلمسازان نام آشنا -در مقام ذینفعان اصلی فرآیند تولید- برای افزایش بودجه جهت ساخت فیلمهای سینمایی، نیازمند تاملی بیشتر است.
منبع: اعتماد
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- جایزه طلای جشنواره ژاپنی به «زمین بازی» رسید
- اندر احوال کشتیشکستگان سینمای ایران/ عصر فراموشی
- درباره اوضاع آشفته این روزهای سینمای ایران و چند توصیه
- «در آغوش درخت» راهی شارجه امارات شد
- اکران سیار «در آغوش درخت» آغاز شد/ تازهترین فیلم پرفروش اجتماعی سینماها
- «در سایه سرو» برای سومین بار به آکادمی اسکار معرفی شد
- انیمیشن ایرانی نامزد «گل طلایی» چینی شد
- «در سایه سرو» از جشنواره ایتالیایی جایزه گرفت
- راهیابی ۳ فیلم کانون به جشنواره بینالمللی کودکان لکنوی هند
- ۵ انیمیشن ایرانی در اسپانیا نمایش داده میشود
- جشنواره پویانمایی تهران در ایستگاه پایانی
- معرفی داوران مسابقه ایران سیزدهمین جشنواره پویانمایی تهران
- سفر در میدان خطر/ نگاهی به فیلم «آدمکش» ساخته دیوید فینچر
- معرفی آثار بخش بینالملل جشنواره پویانمایی تهران
- راهیابی دو انیمیشن به جشنواره فیلم ژیرونای اسپانیا
نظر شما
پربازدیدترین ها
- وقتی زن تبدیل به «ناموس» میشود/ نگاهی به فیلم «خورشید آن ماه»
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- گفتوگو با محمد مقدم درباره سینمای مستند/ فیلم مستند، جهانی است ساختگی؟
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- حضورهای بین المللی فیلم کوتاه تامینا
- گلدن گلوب اعلام کرد؛ وایولا دیویس جایزه سیسیل بی دمیل ۲۰۲۵ را میگیرد
- درباره «قهوه پدری»؛ قهوه بیمزه پدری
- «کارون – اهواز» در راه مصر
- اختتامیه جشنواره «دیدار» ۱۷ دی برگزار خواهد شد
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «مجمع کاردینالها»؛ موفقیت غیرمنتظره در گیشه و جذب مخاطبان مسنتر
- مدیر شبکه نسیم توضیح داد؛ مهران مدیری، جنابخان، فرزاد حسنی و چند برنامه دیگر
- تاکید بر سمزدایی از سینما و جشنواره فجر/ علیرضا شجاع نوری: ادغام جشنوارهی ملی و جهانی فجر سیاسیکاری بود
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ جادوی «شرور»؛ داستانی از دوستی، تفاوتها و مبارزه با تبعیض
- برای پخش در سال ۲۰۲۵؛ پسر شاهرخ خان برای نتفلیکس سریال میسازد
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «گلادیاتور ۲»؛ بازگشتی باشکوه به کُلُسیوم و سنت حماسههای سینمایی
- اعلام نامزدهای چهلمین دوره جوایز انجمن بینالمللی مستند/ محصول مشترک ایران و انگلیس در شاخه بهترین مستند کوتاه
- اصغر افضلی و انیمیشن «رابینهود» در تازهترین قسمت «صداهای ابریشمی»
- جایزه جشنواره آمریکایی به پگاه آهنگرانی رسید
- چهل و سومین جشنواره فیلم فجر؛ از فرصت ثبت نام فیلمها تا داوری عوامل بخش نگاه نو
- نمایش بچه / گزارش تصویری
- اهمیت «باغ کیانوش» در سینمای کمدی زدهی این روزها
- برای بازی در فیلم «ماریا»؛ نخل صحرای پالم اسپرینگز به آنجلینا جولی اهدا میشود
- اکران فیلم علی زرنگار از اواخر آذر؛ «علت مرگ: نامعلوم» رفع توقیف شد
- مانور آمادگی همراه اول برای رویارویی با بحران؛ تمرینی برای پایداری ارتباطات
- بررسی هزینه و درآمد تولیدات ۳ سال اخیر؛ حساب کتاب فارابی جور است؟
- در اولین روزهای اکران بینالمللی؛ «گلادیاتور۲»، ۸۷ میلیون دلار فروخت
- اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم فجر معرفی شدند
- نامزدی ۲ جایزه آمریکایی برای «دوربین فرانسوی»
- «شهر خاموش» بهترین فیلم جشنواره نوستالژیا شد
- فروغ قجابگلی بهترین بازیگر جشنواره ریچموند شد
- «تگزاس ۳»؛ کمدی از نفس افتاده یا موفقیت تکراری؟
- روایتی از سه نمایشنامه از محمد مساوات روی صحنه میرود
- «کارون – اهواز» در مراکش