حسین سلطان محمدی
در اجتماع امروز، هیچ عنصری، عامل مطلق در بروز وقایع نیست و در ساختاری ارگانیک یا انداموار، هر عاملی، نقش طبیعی خودش را دارد و نمیتوان برای فرار از قصورهای موجود، همه نگاهها و خطابها و اقدامات را به سمت یک گوشه و یک عضو این جامعه، سوق داد و او را موظف به جبران دانست. فرقی نمیکند که موضوع موردنظر، از اقتصاد برآمده یا بهداشت یا فرهنگ یا امور دفاعی و امثالهم. در هر موقعیتی، شرایط و عوامل چندوجهی هستند و هم سهیم در نتیجه حاصله. این روزها از دو موضوع و واکنش قضایی به آن، میتوان دریافت که عوامل دخیل در رویداد به صورت جامع دیده نشده است.
نخستین موضوع، خبر احضار مدیر شبکه سه سیما به داداگاه به عنوان عامل تسبیب در مرگ نوجوانی که گفته شده متأثر از وقایع مجموعه تلویزیونی «پنج کیلومتر تا بهشت» پخش شده در ماه رمضان سال ۱۳۹۰، خودکشی کرده است. دراینجا چند نکته مطرح است. ابتدا اینکه مبتنی بر گزاره یادشده در سطور بالاتر، هیچ تحلیل جامعی نمیتواند تلویزیون را قدرت مطلق برای چنین اقداماتی بداند و تلویزیون ما هم ایضا نمیتواند عامل مطلق و اثرگذار یک رویداد باشد که اگر چنین می بود، دست کم اجتماع امروزی ما باید در سعادت و معنویت بهتری دیده میشد و اینهمه نگرانی از آسیب های اجتماعی و البته آسیب های زندگی مدرن و آغشته به ماشین و بیگانگی انسان از انسانیت، نمیداشتیم. واقعیت این است که، اجتماع ایرانی همانند هر جامعه دیگری، علاوه بر تلویزیون، از ارتباطات فردی و جمعی، از تربیت خانوادگی و نظارت و حضور فعال والدین، از حضور هزاران روحانی در مراکز دینی و البته وجود پایگاههای بسیج و معلم مدرسه و کارشناس تربیتی و … و حتی موقعیت های سرگرمی و تفریحی و اوقات فراغت بسیاری بهره مند میشود. در جایی که اینهمه عنصر حضور دارند، سخت است بتوان پذیرفت که یک نوجوان ۱۲ ساله، در حوزه تأثیر هیچ کدام نبوده و صرفا با دیدن صحنه های یک مجموعه تلویزیونی، به نتیجه «خودکشی» رسیده است. اگر حاصل حضور انسان در اجتماع و در دایره و حوزه تأثیر اینهمه عوامل اندیشه ای، رسیدن به خودکشی باشد، باید برای چنین اجتماعی نگران بود و از آن ترسید و باید برای اصلاح امور چنین ساختاری اقدام کرد. تلویزیون ما مؤکدا و به اذعان همه و البته شواهد عینی در حوزه زندگیمان، اینهمه نفوذ ندارد که چنین نتیجه ای حاصل شود. که اگر چنین میبود، باید برای تقویت چنین ساختار قدرتمندی اقدام کرد و نگذاشت دائما از منظر بودجه و روایت و عناصر روایتآفرین آن، در تهدید و تحدید قرار گیرد. اما این نمی تواند اصل ماجرا باشد و به نظر میرسد پنج سال بعد از وقوع آن حادثه، تنها علت در صدور چنین حکم احضاری، تأمین مالی خانواده متوفی است به بهانه دیه، که برای اینهم قوه قضائیه، طبق روال میتوانست اقدام کند و خسارت مورد ادعا را از بیت المال، یعنی همان جائی که بودجه تلویزیون هم از آنجا گرفته میشود، تأمین کند و ناگهان بعد از پنج سال، مدیر فعلی شبکه را به دادگاه نکشاند. اگرچه احضار مدیر فعلی هم نشان میدهد که خیلی نمی تواند ادعای وکلای خانواده و خانواده متوفی، از سوی دادگاه جدی گرفته شده باشد، که اگر چنین می بود، مانند روزنامه ها که با انتشار یک مطلب، کل ساختار رسانه را به تعطیلی می کشانند، باید شبکه سه سیما را تعطیل کرد، که اینهم امری محال است. در این ماجرا، فارغ از بحث رسانه ای، ابتدا و از منظر حاکمیتی، قوه قضاییه و قاضی یا بازپرس مورد مراجعه، باید شأنیت رسانه حاکمیتی را حفظ میکردند و خودشان موضوع را به نقطه نهایی میرساندند و جوری رفتار نمیکردند که ساختار رسانه ای حکومتی، در مظان چنین اتهام نوظهوری قرار گیرد. این تلویزیون، خصوصی نیست. اما خلاصه کلام، این موضوع را باید به صورت مثالی به این خانواده مصیبت دیده گفت که؛ «پدر، مادر! فقط ما متهم نیستیم» و البته به بازپرس و قاضی دادگاه محترم. عناصر دیگر و از جمله خود شما هم باید پاسخگوی سهم خود در بروز چنین رخداد ناراحت کننده ای باشید. ما رسانه ای ها برای ثبات اجتماعی که در آن زندگی میکنیم فعالیت داریم و نه برای فروپاشی و نابودی آن.
موضوع دوم، داستان «جشن حافظ» است؛ هم از جهت اتفاقات آن، هم از جهت بازتاب هایش و هم از جهت اقداماتی که به بهانه آن رخ داده است. رویدادی سینمایی، به روال همیشه برگزار شده است و برای چنین مجلسی، مجوزهای لازم گرفته شده و اصول و قوانین، قطعا گوشزد شده است. اما اکنون هرازچندگاهی، بهانه ای برای طرح آن دیده میشود و تازه ترین آن، خبر شکایت حوزه علمیه و نیروی انتظامی از مسئولان این جشن است. نیروی انتظامی که بخصوص در حوزه کنسرتهای موسیقی و گاه، جشنواره های هنری و بخصوص سینمایی، حضور فعال و از موضع «امر به معروف» و در مواردی خاص «نهی از منکر» دارد، چرا برای این جشن به وظیفه مستمر قانونی خود در پیشگیری از وقوع بزه و جرم ادعایی اقدام نکرده است؟ درست است که در عکسهای منتشر شده از این مراسم، بعضا پوشش های بانوان در حالتی نامتعارف دیده شده است، اما در تولید چنین تصویری که مورد اتهام شده است، عکاسان و همکاران رسانه ای باید مورد مؤاخذه قرار گیرند که حرمت هنرمندان را نگه نداشتند و به جای تبلیغ مثبت در جهت تداوم فعالیت آنان و عدم بروز اشکال اجتماعی برای آنان و در مظان اتهام قرار ندادنشان، با انتشار این تصاویر دردسر آفریدند و اکنون خود آنان فارغ از مسئولیت اجتماعی و رسانه ای و به دور از برخورد اداری در زمینه منع از انتشار چنین تصاویری، دور از دایره بررسی بوده و هویت و اصالت هنرمندان به زیر سؤال برده شده است. اعتراض محترمانه «مهران غفوریان» نسبت به مسئولیت عکاسان در نگرفتن عکس از موقعیتی که عامدانه رخ نداده، اعتراض بجایی است. اما در زمینه شکایت حوزه علمیه باید گفت، همین علما و مانند آنان به ما آموخته اند که خداوند ستارالعیوب است و انسان باید بنا بر ویژگی پروردگار و البته سیره پیامبر(ص) که با چنین رویهای زیسته اند، چنین رفتاری داشته باشد. میگویند زمان یکی از معصومان(ع)، شخصی نزد ایشان آمد که زنا کرده ام و وی اورا برگرداند که به خانه برو. بار دیگر آن شخص آمد و همان جرم را اعتراف کرد و باز هم برگردانده شد و تنها بعد از اعتراف سوم، حکم به مجازاتش داده شد. در دو نوبت نخست، آیا غیر از این بود که بنا بر ستارالعیوب بودن، این امر نباید علنی اظهار میشد؟ حالا شکایت این علما از منظر ستارالعیوبی، از که باید باشد؟ از هنرمندی که در دوربین عکاسان و با نگاه نه چندان ناصواب، با آن تصاویر، شده اند در اندازه «شیطان رجیم»؟ نگارنده به یاد دارد که در سالهای دور و تقریبا در سالهای آغازین دهه هفتاد و در اختتامیه جشنواره فیلم فجر در تالار وحدت، از مرحومه جمیله شیخی عکسی گرفتم برای رسانه ای که در آن کار میکردم. این هنرمند فقید گفت، اگر میخواهید عکسی بگیرید خبر دهید تا ظاهرم را مرتب کنم چون ما در منظر دیگرانیم و ممکن است مسئله ای پیش آید. خب، این رویه ای است که همه دست اندرکاران رسانه باید رعایت کنند. شکار لحظه، به معنای گرفتن لحظه ای ویرانگر و نابودکننده نیست. ما رسانه ای ها با همین هنرمندان و سایر عناصر خبرآفرین در تعامل و زندگی هستیم. برخورد احساسی و ناگهانی و بی مسئولیت دست اندرکار و دبیر سرویس یا سردبیر رسانه ای که آن تصاویر دردسرساز را منتشر کرده، نباید هنرمندان را به جایگاه متهم قضایی و مجرم بکشاند. اینجا هم مانند مورد تلویزیون باید گفت، فقط ما در این رویداد درگیر نبودیم، عناصر دیگری هم باید پاسخگوی وظایف انجام نداده خود باشند، چه نیروی انتظامی، چه کارشناسانی که دائم برای این هنرمندان دم از عفت و غیرت میزنند و کلمات نابجا و اتهامات ناروا را منتسب کرده اند و چه رسانه هایی که ایجادکننده این غائله ناصواب بوده اند. هیچ هنرمندی در هیچ سرزمینی، تیشه به ریشه هویت فرهنگی خودش نمیزند. در بررسی ها باید همه عوامل را درنظر گرفت.

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- بیست و سومین جشن حافظ برگزیدگانش را شناخت/ تقدیر از یک عمر فعالیت هنری مرتضی عقیلی
- «برگهای افتاده» در سینماتک برج آزادی
- جایزه یک عمر فعالیت هنری به بهزاد فراهانی اهدا میشود
- خود را دریابیم/ مرثیهای برای هنرمندان
- مهر آمد، سینما هم میآید؟!
- معرفی برگزیدگان جشن حافظ
- اعلام نامزدهای بخش سینمای بیست و یکمین جشن حافظ
- زمان برگزاری بیستویکمین جشن حافظ اعلام شد
- اعلام نامزدهای بخش مستند بیستمین جشن حافظ
- آغاز به کار هیئت داوران بیستمین جشن سینمایی و تلویزیونی حافظ
- «نمایه»/ برداشتهای غلط و محاسبات غلط در اکران!
- رفیق بازی، سطح جشن خانه سینما را پایین آورد/جشن حافظ مثل چراغ خواب است
- «نمایه»/ سینما دربرابر ما!؛ به بهانه ماجرای اکران فیلم «رحمان ۱۴۰۰»
- «نمایه»/ سینما در کنار ما یا در مقابل ما؟!
- مجمع الجزایر یا کشور واحد؟!
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- جایزه بزرگ اسکار کسبوکارهای خاورمیانه به همراه اول رسید
- دو تصویر از تاریخ دوبله ایران
- جشن ۱۹ سالگی کانون ادبی زمستان برگزار شد؛ اهدای مدال سال به شهره سلطانی و مهدی یغمایی/ ایرج مهدیان تجلیل شد
- «مسیح پسر مریم» مینی سریال شد
- معرفی نخستین برندگان جشنواره برلین؛ جایزه بزرگ بخش مسابقه نسل به فیلم ایرلندی رسید
- در برنامه «خط فرضی» مطرح شد؛ خستگی از ما به نسل بعد از ما منتقل شده/ در زیر زمین، شهر دیگری وجود دارد
- نگاهی به سریال تاسیان؛روزی روزگاری ایران
- معرفی پلتفرمهای هوشمند سلامت همراه اول بهعنوان اپلیکیشنهای برگزیده
- انتقاد سازندگی از گفتوگوی کمال تبریزی با ایسنا/ داوران بر اساس مصلحت رای دادند نه کیفیت
- وداع با صدای ماندگار دوبله؛ بدرقه منوچهر والیزاده به خانه ابدی/ دوبلوری بدون جایگزین
- لوئیس بونیوئل فیلمساز در تبعید و صدو بیست و پنج سالگی
- فوت یک هنرمند پیشکسوت؛ عبدالرضا فریدزاده درگذشت
- شاهپور هنوز هست
- فیلمی در نوبت عید فطر به اکران اضافه نمیشود/ اسعدیان: پیشنهاد شورای صنفی نمایش برای بلیت، بیشتر از ۱۰۰ هزار تومان بود
- از دنیای عجیب، اما نه چندان عجیب سینما/ کارگردانانی که نمیتوانند اجاره خانهشان را بدهند
- با دستور وزیر ارتباطات، پروژههای ارتباطی همراه اول در روستاهای استان قزوین افتتاح شد
- جشنواره علیه جشنواره
- جایزه تجلی اراده ملی جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- گامی دیگر در جهت حذف سینما از سبد خانوادهها/ افزایش قیمت بلیت؛ ضربه مهلک به سینمای ایران
- مدیرعامل بهمن سبز: چه کسی بلیت ۲۲۰ هزار تومانی پیر پسر را میخرد؟!
- انتقاد صریح کمال تبریزی و علیرضا رییسیان از بهرام رادان
- اعطای تندیس «سازمان سبز برتر» به همراه اول
- پنجمین دوره «طرح پژوهانه همراه» با حمایت از دانشجویان نخبه کلید خورد
- نگاهی به سریال «جانسخت»؛ منتظر غافلگیری بمانیم یا نه؟
- کنسرت نمایش «ژن زامبی» از فردا میآید/بلیت ۵ روز اول به پایان رسید
- «نبض» روی میز تدوین
- نسخه ویژه نابینایان «مادیان» با صدای رعنا آزادیور منتشر میشود
- منوچهر والیزاده درگذشت
- ۱۲ نقشی که برنده اسکار شدند اما قرار بود به بازیگران دیگری داده شوند
- آیا باید از اینفلوئنسرها ترسید؟