تاریخ انتشار:1398/06/15 - 20:51 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 120796

سینماسینما، نیوشا صدر

کتاب‌های گفت‌وگو معمولا هواداران خاص خودش را دارد. بسیاری بر این باورند که گفت‌وگو حقیقتی بیش از متن مکتوب در دل دارد، زنده‌تر است و خواهی ‌نخواهی زوایای پنهانی را آشکار می‌کند که در متن مکتوب همواره پشتِ خودآگاهی نویسنده محفوظ می‌ماند. شاید اندک حقیقتی در این ادعا نهفته باشد، اما این زوایای پنهان، بیش از آن‌که مربوط به روند کار و جزئیات خلق اثر باشند، به شخصیت مصاحبه‌شونده مرتبط‌‌‌‌اند و این شخصیت، در متن مکتوب هر نویسنده‌ای نیز بیش‌وکم رخ می‌نماید، گرچه قاعدتا با پوشیدگی بیشتر. در عین حال اطلاعات ثبت‌شده در گفت‌وگوها، از آن‌جایی که تنها مرجعشان حافظه است و حافظه انسان نیز همیشه میل به بازیگوشی و خلق و انکار دارد، شاید به اندازه متون مکتوبی که نویسندگان آن، سر حوصله و فرصت به سطرسطرش می‌اندیشند، عیار خاطره‌ها را می‌سنجند و تلاش می‌کنند چیزی را ثبت کنند که بعدها باعث شرمساری خودشان یا گمراه ‌کردن خوانندگانشان نشود، قابل استناد نباشد. اما به گمانم علتی دیگر در جذابیت گفت‌وگوها نهفته است؛ حین گفت‌وگویی پویا، به خاطر مواجهه دو یا چند دیدگاه، چیزهایی به زبان می‌آید که کمتر یک فرد در خلوتش به صرافت گفتن آن می‌افتد. نکاتی که به خواننده کمک می‌کند حفره‌های خالی را پر کند و به تصویری منسجم‌تر و در عین حال همه‌جانبه‌تر از فرد، اتفاق، اثر یا یک دوره زمانی برسد.

این همان حسی است که احتمالا پس از خواندن کتاب «رودررو با اصغر فرهادی» خواهید داشت. سال‌هاست فرهادی در مرکز توجه است. هنوز جوان است و به سن خاطره‌گویی و برملا کردن اسرار خودش و دیگران نرسیده است، پیوسته ساخته است و آن‌قدر بخت یارش بوده که بیش‌و‌کم آن‌چه می‌خواهد بسازد و بارِ حسرتِ نشده‌ها و ازدست‌رفته‌هایش اندک است، تماشاگران ایرانی و غیرایرانی تشویقش کرده‌اند، منتقدان ایرانی و غیرایرانی درباره خودش و فیلم‌هایش نوشته‌اند و گفت‌وگوهای فراوانی هم از او یافت می‌شود. پس با این حساب، این کتاب چه چیزی برای عرضه به مخاطبانش خواهد داشت؟

کتاب سرشار از جزئیات است. جزئیات مربوط به لحظه‌های خاص هر فیلم، پلان‌ها و سکانس‌های خاص، انتخاب بازیگران و دغدغه‌های فیلم‌ساز؛ جزئیاتی که معرف اندیشه سینمایی فرهادی‌اند و در عین حال معرف او به عنوان فیلم‌سازی متین و اندیشمند که خوب می‌شنود، برای اثبات چیزی دست‌وپا نمی‌زند و به‌خوبی می‌داند چگونه در سخن گفتن، درست مانند فیلم ‌ساختن با طمانینه روی لبه مرزها راه برود. به همین دلیل است که برای مثال در برابر پرسش مکرر میهن‌دوست در یک‌سوم ابتدایی کتاب، درباره نوستالژی نسبت به فیلم «سلطان قلب‌ها»، صرفا از علاقه به موسیقی آن می‌گوید و از بر زبان راندن کلمه‌ای در مدح یا ذم خود فیلم پرهیز می‌کند. این شیوه آشنای فرهادی در سخن‌ گفتن به دلیل گریز او از بیان صریح نظراتش نیست، به این دلیل است که درست مانند رویکرد مسلط او در آثارش، گستره وسیع‌تری را مدنظر قرار می‌دهد که با نفی و اثبات‌های تک‌خطی هم‌خوان نیست.

میهن‌دوست طی چند سالی که به ثبت این مصاحبه‌ها اختصاص داده است، ناگزیر، چیز دیگری را نیز ثبت کرده است و آن شیوه استدلال فرهادی، شیوه نگاهش به آثارش، بازیگرانش، همکارانش و به طور کل جهان پیرامونش در عبور از سال‌هایی است که یکی پس از دیگری برای او موفقیت به ارمغان آورده‌اند و قدم به قدم جایگاه او را در سینمای ایران و جهان محکم‌تر کرده‌اند. از سال‌های بسیار دور که فرهادی مجموعه «داستان یک شهر» را روی آنتن داشت، تا همین اکنون، نکته‌ای در گفت‌وگوهای او در مجلات و روزنامه‌ها و اکنون در همین کتاب، جلب توجه می‌کند؛ اندیشیدنش به نظرات مصاحبه‌کننده و اساسا آشکار بودن «اندیشه» در پس هر حرف‌ و نظر. اندیشه‌ای که تحمیلی و ضمیمه نیست، از آن دستِ رایج نیست که قصد به رخ کشیدنش را داشته باشد، اصراری ندارد پشتوانه عجیب و غریبی برای تک‌تک نماهایش بسازد، گاهی می‌گوید که یادش نمی‌آید فکری پشت این پلان بوده یا صرفا شرایط این‌گونه اقتضا کرده است. در عین حال، به شیوه متداول بسیاری از فیلم‌سازان، هرگز در پی تکریم نادانی نیست، هرگز تلاش نمی‌کند نشان دهد به هیچ‌چیز فکر نکرده و به دلیل نبوغ ذاتی خودش، یا بلاهت منتقدانی که در پی معنا ساختن از هیچ‌اند، فیلم به اثری قابل تامل بدل شده.

در این کتاب می‌توانید مرحله به مرحله با او پیش بروید و ببینید که هم‌چنان پاسخ‌گوست، هم‌چنان نسبت به تک‌تک پلان‌هایش احساس مسئولیت می‌کند، هم‌چنان حساسیت‌های انسانی و اجتماعی‌اش را حفظ کرده و هم‌چنان تلاش می‌کند با آن میزان پرهیزی که در شرایط فعلی ممکن و شدنی است، از فساد ذهنی که میوه شوم موفقیت در این سرزمین است، دور بماند.

خواندن کتاب «رودررو با اصغر فرهادی» برای دانشجویان و علاقه‌مندان به سینما یک ضرورت است، برای دوست‌داران فیلم‌های فرهادی قطعا خوشایند است و در کنار تمام این‌ها خواندنش برای نسل جوانی که موفقیت را بر حسب تجربیات روزمره‌شان با آب و رنگ و جنجال و جهل و سلطنت سلبریتی‌ها پیوند داده‌اند، معرف نوع دیگری از موفقیت است؛ موفقیتی از سر دانش و کوشش و احساس مسئولیت، موفقیتی که قابل احترام و ماندگار است و از غفلت و رخوت حاکم بر جهانِ این‌ روزهایمان می‌کاهد.

نسخه انتشارات چترنگ از این کتاب، با نسخه‌های قبل تفاوت‌هایی دارد. صد و اندی صفحه به نسخه‌های پیشین افزوده شده است و در عین حال آشکارا به لحاظ ویرایشی نسخه پاکیزه‌تری است.

ویراست تازه کتاب «رودررو با اصغر فرهادی» درسال ۹۸، در ۴۹۶ صفحه و در هزار نسخه از سوی انتشارات چترنگ به چاپ رسیده است.

منببع: ماهنامه هنروتجربه

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها