سالها پیش و در زمان جامجهانی، دلم میخواست یک بازی فوتبال را کارگردانی کنم؛ بازی تیمملی ایران با یک تیم دیگر. نه روال این کارگردانیهای معمول که پخش زنده است و وقایع را دنبال میکند
دلم میخواست صحنههایی از بازی را نشان ندهم و صحنههایی دیگر را که چندان به آنها توجه نمیشود، گزارش کنم. واکنش مخاطب مهم بود و اینکه چطور میشود همه این هیجان را به شکل دیگری نشان داد؛ شکلی اصیل و واقعی. دوست دارم بدانم چه صحنههایی میتواند تاثیرگذارتر باشد و چه صحنههایی هیجانانگیزتر. چون بازی فوتبال سراسر جذابیت است و اصلا تمام فوتبال همین است؛ هیجان.
برای آدمی که دنبالش میکند و پیگیر آن است، این هیجان و درام نهفته در یک بازی است که آن را جذاب میکند. تماشاگر، داستان اتفاقهایی را که در متن یک مسابقه ورزشی اتفاق میافتد، دنبال میکند. حالا این بازی میتواند فوتبال باشد یا ورزش دیگر. هر ورزشی، صحنه نمایش است و داستان. حتی مسابقات پینگپنگ هم میتواند جذابیتهای بصری خودش را داشته باشد و هیجان خاص خود را به مخاطبی که دنبال میکند، برساند. فوتبال جمعیتر است. روحیه جمعی دارد و همین روحیه جمعی است که اینطور تماشاگر را به دنبال خود میکشاند و اینطور مردم از آن استقبال میکنند و درگیر داستانش میشوند.
در همین داربی که گذشت، داستان تراژیکی دیدیم. داستان تراژیک از قهرمانی که تا لحظه آخر پیروز میدان بود، اما در دقیقه آخر با یک گل، همه آن پیروزی و قهرمانی را از دست داد. استقلال میتوانست قهرمان آن میدان باشد اگر نمیترسید و با یک گل زده به دفاع پناه نمیبرد. قهرمان اگر در همان زمین حمله میماند، شاید این بازی سرنوشت دیگری داشت.
آنطرف میدان هم، پرسپولیس قهرمان داستان خود بود و نشان داد که خواست برای رسیدن به پیروزی، برای رسیدن به یک گل، حتی در لحظات آخر هم جواب میدهد. فشار مداوم، بازیکنان استقلال را خسته کرد و در آن تلاش مداوم برای نگه داشتن پیروزی و گل زده، بالاخره مقاومتش در برابر آنهمه فشار شکست و از آنجایی که به جای حمله، دفاع را انتخاب کرده بود، یک انتخاب اشتباه و فشار تیم مقابل، تمام پیروزی را از این تیم گرفت. همین است که فوتبال، صحنه یک نمایش بزرگ میشود. نمایشی که دراماتیک است و حتی مثل همین بازی، میتواند با تراژدی و ناکامی بزرگ قهرمان تمام شود. فوتبال شبیه هر نمایش دیگری میتواند، داستانی برای زندگی باشد. میتواند قصهای باشد که در ۹۰ دقیقه روایت میشود و با کارگردانی مربی تیم و بازی بازیکنان، درسهای بزرگی به ما بدهد. درسهایی که میگوید زندگی، یک مبارزه بزرگ است. گاهی مثل تیم استقلال نباید ترسید و به لاک دفاعی فرو رفت یا مثل تیم پرسپولیس حتی در موقعیت شکست و در لحظههای آخر نباید ناامید شد و باید تلاش بیشتری برای رسیدن به موفقیت داشت.
فوتبال به ما یاد میدهد روحیه جمعی داشته باشیم. یاد میدهد از شکست نترسیم. درس پایداری در صحنه نمایش فوتبال، خود را نشان میدهد و با تمام اینها چه کسی میتواند بگوید که فوتبال، داستان ندارد و نمیتواند عنصر نمایشی خوبی برای پیوند مردمان یک جامعه و رسیدن به ارزشهایی باشد که همه داستانها، نمایشها و فیلمها در متن خود روایت میکنند. ما فقط باید ببینیم، گاهی شاد و گاهی غمگین شویم، هیجان داشته باشیم و در نهایت به داستانهای نهفته در آن فکر کنیم و درس بگیریم.
پینوشت: ناصر تقوایی برای شنیدن صدای آنطرف خط، وقت میگیرد تا صدای تلویزیون خانهاش را کم کند. آنطرف خط صدای استادیوم میآید و پایان بازی استقلال و پرسپولیس که از تلویزیون پخش میشود. کارگردان مهجور و باسواد، فوتبالدوست حرفهای است و همین است که بعد از داربی ۸۱ با تقوایی درباره فوتبال حرف زدیم .
منبع: اعتماد
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- در ژرفای اندیشهها و آرمانهای ناصرتقوایی/ برای رسم عاشقکشی و مرگ خاموشِ بزرگان
- طراحی در سینما در هفته طراحی تهران
- سیر تحول قهرمان و جبر محیط در سینمای ناصر تقوایی: از «صادق کرده» تا «ناخدا خورشید»
- وقتی درختان شهر در جشنواره شهر موضوعیت ندارد
- ترکیببندیِ بحران: واکاوی منطق قاب، نور و مونتاژ در نخستین فیلم تقوایی
- «ای ایران»؛ تابلوی یک ملت در قاب ماسوله
- محسن امیریوسفی: آقای تقوایی عزیز! شما هنوز هم ناخدای کشتی سینمای مستقل ایران هستید
- یادبود ناصر تقوایی برگزار شد/ خالق «کاغذ بیخط» غریب بود
- سیری در سینمای ناصر تقوایی/ سفری به آبهای آنسوی کرانهی رویا
- مطالبهگری، میراث تقوایی برای هنرمندان
- کانون کارگردانان سینمای ایران برگزار میکند؛ یادبود زندهیاد «ناصر تقوایی»
- خوانشی از نخستین فیلم ناصر تقوایی/ در ستایش سکوت و انزوا
- چالشهای حفظ حریم خصوصی، از ناصر تقوایی تا پژمان جمشیدی
- یادداشت «کیانوش عیاری» در سوگ ناصر تقوایی
- یادداشت بهرام بیضایی در یادبود ناصر تقوایی؛ آخرین درس
نظر شما
پربازدیدترین ها
- فوت خواننده پیشکسوت موسیقی نواحی گیلان/ ناصر مسعودی درگذشت
- نگاهی به فیلم «بیسر و صدا»؛ ایده خلاقانه، مسیر اشتباه
- حقایقی درباره بازمانده ساخته سیف الله داد/ماجرای توقیف فیلم بازمانده به دلیل حجاب!
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- «رابین هود»؛ افسانهی شیرین مرد شریف قانون شکن!
آخرین ها
- نگاهی به فیلم سینمایی «سامی»؛ دوربین به مثابه سمفونی برای سفری طولانی
- معرفی برندگان هیئت ملی نقد آمریکا ۲۰۲۵/ «یک تصادف ساده»؛ بهترین فیلم بینالمللی/ «نبردی پس از دیگری» ۵ جایزه گرفت
- ۱۵ اثری که برای فهرست اولیه اسکار فیلم بینالمللی شانس بالاتری دارند
- تأملی بر حضور نوری بیلگه جیلان در جشنواره جهانی فیلم فجر؛ داور غایب
- بیانیه کانون کارگردانان سینما درباره بازداشت سینماگران در مهمانی خصوصی
- واکنش رضا کیانیان به گزارش تاریخ سه هزار ساله زیر چرخ لودرها
- اعلام مستندهای دو بخش از نوزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»
- واکنش کانون کارگردانان سینمای ایران به حکم جعفر پناهی
- شروودِ تالار وحدت؛ جایی که ماهان حیدری قهرمانان آینده را پیدا میکند
- تورج اصلانی داور جشنواره ترکیهای شد
- سروش صحت و علی مصفا «بیآتشی» را روایت کردند
- سام درخشانی هم استعفا داد
- نمایش موزیکال «رابین هود» / گزارش تصویری
- حلقه منتقدان فیلم نیویورک منتخبان ۲۰۲۵ خود را اعلام کرد/ «نبردی پس از دیگری»، بهترین فیلم شد؛ پناهی، بهترین کارگردان
- جشنواره جهانی فیلم فجر۴۳؛ در ایستگاه پایانی «درس آموختهها» بهترین فیلم شد/ جایزه ویژه داوران به کارگردان ژاپنی رسید
- «خرگوش سیاه، خرگوش سفید» به چین میرود
- گاتهام ۳ جایزه به «یک تصادف ساده» داد/ «نبردی پس از دیگری» بهترین فیلم جوایز مستقل نیویورک شد
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- مصائب افزایش سن ، از جولیا رابرتز تا نیکول کیدمن
- تام استاپارد؛ نویسندهای که جهان را از نو صحنهپردازی کرد
- نگاهی به فیلم «پارتنوپه»؛ زیبایی از دست رفته
- توقیف سکوی پخش «بازمانده» پس از انتشار ویدیوی بدون مجوز
- «سمفونی باران» کلید خورد
- «ناتوردشت» به باکو میرود
- از جدال اندیشه تا لبخند روی ردکارپت
- گفت وگو با کارگردان مستند «مُک» به بهانه حضور آن در جشنواره سینما حقیقت
- «زوتوپیا ۲» رکورددار فروش جهانی سینما شد
- صدای بخش خصوصی را بشنوید؛ هوای آلوده با تعطیلی تئاتر تمیز میشود؟
- «رها» بهترین فیلم اول جشنواره گوا شد
- سنگرم اندازه همان کافه ام بود





