تاریخ انتشار:1403/12/22 - 13:21 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 207082

 

 

محمد تاجیک : منوچهر شاهسواری در بخشهایی از مصاحبه خود با بهناز شیربانی در روزنامه شرق انجام داده و حرفهای جالبی درباره سریال در پناه تو زده است .

به گزارش سینماسینما ، منوچهر شاهسواری گفته : در مورد «در پناه تو» معمولا حرف نمی زنم. دلیل اولش این است که فکر می کنم دومین یا سومین سریال من است و اولین سریالی است که از یک ایده مرکزی آن درون دفتر آغاز شد و به مرور توسعه پیدا کرد و تبدیل شد به این سریال و تا این لحظه آنچه در دفتر ما انجام شده، خوب یا بدش را کار ندارم، ولی همیشه ایده ها و فیلم نامه ها در درون خودمان طراحی شده است. سفارش نگرفتیم و فیلم نامه ای به ما پیشنهاد نشده. فیلم های سینمایی هم همین طور. اینکه کسی یا جایی پیشنهاد بدهد
این فیلم نامه است یا پول هست بیاید تولید کنید، اصلا تا امروز چنین کاری نکردیم. «در پناه تو» در واقع میلی بود که در من وجود داشت، بابت مفهوم تهیه کنندگی که تنه به تنه تالیف می زد. ایده جذابی که علیرضا طلب زاده که تازه سربازی را تمام کرده بود، داشت و به واسطه بهرام دهقانی به من معرفی شد. نشستیم گپ زدیم و دیدیم که ایده جذابی است و یک گفت وگوی مفصل کردیم. تجربه حضور در دانشگاه را در آن مقطع علیرضا نداشت؛ چون تازه از سربازی آمده بود و این تجربه را ما داشتیم. البته بعد برخی دیگر از دوستان به مشاوره دعوت شدند و به مرور طی چند ماه در واقع به طرح جذابی رسیدیم و بعد طی ملاقاتی که من با دکتر حسین سلیمی که آن زمان مسئولیت گروه فیلم و سریال شبکه دو را داشتند و الان استاد برجسته دانشگاه هستند و چند سال پیش رئیس دانشگاه علامه طباطبایی بودند و از همان زمان هم آدم دقیق، خوش فکر و خوش خلق بودند.
باعث شد بین ما رفاقت و گفت وگویی دربگیرد و از دل آن گفت وگو «در پناه تو» درآمد. آن زمان سریالی برای شبکه دو می ساختم و زنده یاد حمید لبخنده در آن بازی می کرد. فکر کنم آخرین باری که بازی کرد و جلوی دوربین رفت همان سریال «جاده» بود. آن زمان هم ۱۶ میلی متری می ساختیم. در مسیری که به شمال می رفتیم که بخشی از فیلم آنجا گرفته می شد، درباره «در پناه تو» حرف زدیم و وقتی به تهران برگشتیم بالاخره متن را حاضر کردیم و علیرضا طالب زاده زحمت اصلی فیلم نامه را کشید. به دلیل رفاقت و محبتی که با حمید لبخنده داشتیم، به او پیشنهاد کارگردانی سریال را دادیم و او هم مشتاقانه پذیرفت و خیلی منضبط و دقیق بود. همیشه مدادهای تراشیده شده بدتر از خود من داشت. مهم ترین بخش سریال بازیگرانش بود. ما برای این بخش بیش از شش، هفت ماه وقت صرف کردیم.
بنای ما این شد که بازیگرانی در سریال حضور داشته باشند که تا به حال جلوی دوربین نرفته اند. قید دیگری هم درباره بازیگران داشتیم؛ اینکه تا جایی که ممکن است از بین دانشجویان هنر باشند و حتما دانشجویان هنرهای نمایشی در اولویت بودند. عمده بچه ها از بخش بازیگری و کارگردانی از ادبیات نمایشی بودند. فقط پارسا پیروزفر بود که از بخش هنر های تجسمی به ما پیوست. بازیگر دیگری هم از کانال دیگری به ما پیوست. اصرار من این بود که حتما از بچه های دانشگاه استفاده کنیم. هنوزم این یکی از اصولم در کارهایی که انجام می دهم هست. بالاخره این خانواده ها بچه هایشان دانشگاه می روند و هنر و سینما می خوانند و موظف هستیم به این وجه بها بدهیم. به وجه کشف استعداد هم واقف هستم، اما معتقدم تمام انرژی را در بخش آکادمیک بگذاریم، اگر نشد به سراغ منابع دیگر برویم. ضمن اینکه از این مسیر، سلامت بیشتری به لحاظ کاری حاصل می شود و اخلاق حرفه ای در این مواقع بهتر کار می کند. «در پناه تو» در ۴۶ قسمت ساخته شد که البته شما ۲۴ یا ۲۶ قسمت دیدید.
من هنوز «در پناه تو» را ندیدم. جزء اولین سریال هایی بود که آن زمان ماهواره نبود، اما می گفتند در نقاط مرزی ایران این امکان وجود داشت که آنتن هایی را به سمت خارج از ایران بگردانید و تلویزیون های دیگر را هم ببینید. گزارشی وجود داشت که در زمان پخش «در پناه تو» همه آنتن ها به سمت تلویزیون ایران برمی گشت. اینکه ما کمی موضوع لباس و حجاب را تبدیل به یک امر زیبایی شناسانه کردیم برای مردم جالب بود. چادری که سر لعیا زنگنه می بیند، چادر مادرم بود و همه تلاش مان را کردیم و فکر می کردیم یک کار بزرگ و مهم می کنیم. نه بزرگ به ابعاد مالی، کار دلی. ترکیب سعید پورصمیمی، خدا نگهش دارد و هزار ساله باشد، ثریا قاسمی و ایرج راد با جوان ها ترکیب جالبی از بازیگران مقابل دوربین را تشکیل داد.
البته داود رشیدی که هیچ وقت جلوی دوربین نرفت، محبوبه بیات که هیچ وقت جلوی دوربین نرفت و یک بخش هایی که رفتند اما هیچ وقت پخش نشد؛ چون ما در دو سه مرحله ممیزی خوردیم. بخشی از فیلم نامه را گفتند دیگر حق ندارید بگیرید. بخشی را در پخش از ما گرفتند و بخشی در پخش مجدد حذف شد. یادم هست که ۱۱ قسمت آماده شد و هر پنجشنبه مدیر وقت شبکه می دید و توافق می کردیم که حالا این پخش شود. من علاقه مند بودم ۴۶ قسمت آماده شود و بعد پخش شود. سیستم های مونتاژ هم وضعیت خاصی داشت و در سازمان صدا وسیما مونتاژ می کردیم و برادرم سعید تدوین می کرد. من هیچ وقت این سریال را ندیدم؛ چرا که آن ۱۱ قسمت کلا شد کمتر از سه قسمت و ما دیگر فاصله این پخش تا پخش بعدی نمی دانستیم نسخه بعدی چیست و بعد به لحاظ اقتصادی برای من صدمه سنگینی داشت.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

 

آخرین ها