تاریخ انتشار:1396/08/04 - 06:44 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 70552

محمد مهاجری در خبرآنلاین نوشت:

محمد – دیشب مهمان نذر فرهنگی دوست گرامی ام آقای اسدزاده بودم. نذری ای که داد،تماشای فیلم مستند “بزم رزم” بود.

ساعت هشت و نیم شب آن هم بعد از یک روز نسبتا خسته کننده، زمان دلپذیری برای سینمارفتن نبود اما دل به دریا زدم و با پسرم”طه” که او هم کوله به پشت از دانشگاه امده بود، روی صندلی راحت سالن سینمای “موزه سینما” نشستم.

خیلی اهل سینما نیستم و خیلی تر،اهل موسیقی. اما دیدن فیلمی مستند در باره موسیقی ،که توانست ۲ساعت تمام بدون حتی یک لحظه چرت زدن،تا آخر بکشاندم، مرا هم اهل سینما کرد و هم موسیقی.

“بزم رزم” برای من فیلم نبود. لحطه لحظه هایی که نشان می داد و قطعه قطعه نواهایی که پخش می کرد ، زندگی من بود بین سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۶۷٫ از این پس هر خاطره ای که از آن روزها یادم بیاید حتما بک گراندش تصاویر فیلم “بزم رزم” خواهد بود و موسیقی متنش،نواهایی که در “بزم رزم” شنیدم.

قبل از انقلاب بنا به تربیت خانوادگی ام – که بشدت از آن دفاع می کنم – اهل موسیقی و سینما نبودم . به همین دلیل اگر تقدیر چنان رقم می خورد که در روزهای نخست انقلاب ،جبر زمانه به سمت موسیقی کشیده شوم،حتما مانند همان آدمهایی می شدم که دشمن موسیقی بودند و در “بزم رزم” تیغ نقد، بر چهره آنها کشیده شد، بی آنکه حتی نماینده ای از آنها در “بزم رزم” از خود دفاع کند.حتی آقای شاهنگیان که نماد مدیرحکومتی موسیقی در اوایل پیروزی انقلاب است، از تصمیمات آن روزهای خود دفاع جانانه نمی کند. گاهی به نعل می زند و گاهی به میخ.

همه ۱۰ سالی را که در”بزم رزم” روایت می شود ریز به ریز شاهد و ناظر  حوادث بوده ام اما گواهی می دهم حتی یک لحظه از ۱۲۰ دقیقه ای را که در این فیلم روایت می شود،حس نکرده بودم. و بالاتر اینکه عمق شهامت امام در دفاع از موسیقی و نیز حمایت رئیس جمهور وقت(حضرت آیت الله خامنه ای) را از موسیقی و هنر نفهمیده بودم.

تقریبا همه اصحاب موسیقی را که در این مستند جلوی دوربین قرار گرفته اند، آدمهایی صادق و عاشق یافتم. هیچکدامشان دکمه تقوا را نبسته بودند و خودشان را به شریعت مداری نزده بودند. اما همه شان قربان صدقه معشوقی می رفتند بنام “میهن” و سجده می کردند بر سازهایی که هویت شان و شغل شان و موجودیت شان را ساخته بود.و می گفتندکه انگیزه شان رزمندگانی بودند که آینه دار غیرت ملی و دینی اند و بسیاری شان به  گُلشهادت نشستند.

یک ویژگی دوست داشتنی”بزم رزم” آن است که نوحه ها و نوحه سراهای دفاع مقدس را هم آورده است در متن فیلم. نه با آنها قهر نکرده که به زیبایی نشان داده است چقدر آن نوحه ها الهام بخش ساز به دستان و موسیقی سازان جنگ بوده اند.

بعد از فیلم،سیدوحید حسینی،کارگردان جوان فیلم را دیدم. به او تبریک گفتم. نمی دانم چندسال از دوران جنگ را زنده بوده، اما شمایلش نشان می دهد که جنگ و موسیقی جنگ را زندگی نکرده است و نقطه قوتش همین است که به خوبی حسی را که در  همه سلولهای آدمی همسن و سال من نهفته است برمی انگیزد.

بعد از پایان فیلم،پسرم طعنه اش را قورت نمی دهد:”بابا! صندلی سینما خیلی راحت بود،اما برعکس همیشه خوابت نبرد”. مشعوف تر از آنم که جوابی بدهم.

نذر آقای اسدزاده قبول!

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها