نشست «وضعیت نقد در سینمای ایران» برگزار شد.
به گزارش سینماسینما به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، در چهاردهمین برنامه «دوشنبههای سینما» که بهصورت زنده در صفحه اینستاگرام خانه هنرمندان ایران برگزار میشود، دوشنبه ۲۷ مرداد نشست «وضعیت نقد در سینمای ایران» برگزار شد. خسرو دهقان، پرویز جاهد و نوید پورمحمدرضا مهمانان این برنامه بودند و کیوان کثیریان مدیریت نشست را بر عهده داشت. بخش دوم گزارش این نشست را میخوانید:
نمیتوانیم عنصر تاثیرگذاری را نادیده بگیریم
در بخش سوم این نشست نوید پورمحمدرضا درباره روند تبدیل شدن به یک منتقد گفت: آغاز حرکت و شروع کردن به نوشتن و رسیدن به جایگاهی که منتقد نامیده میشود، تا حدی به شیفتگی به فیلمها برمیگردد؛ یعنی فیلمها را دوست دارید و آنها را بارها و بارها تماشا میکنید. برخی ممکن است به همین سطح اکتفا کنند و تصمیم بگیرند بر اساس همین شیفتگی و فهم شروع به نوشتن کنند. در نوشتههای اولیه آنها شور و اشتیاقی نیز میبینیم و ممکن است در مواجهه با فیلمها پیشنهادات خوبی نیز ارائه و گفتگوی خوبی با فیلمها برقرار کنند. اما اگر نظریه و دانش به معنای ساینس را خیلی جدی نگیریم و نخواهیم از جهان فیلمها خارج شویم، از حدی فراتر نخواهیم رفت.
وی ادامه داد: خصوصا از دهه ۱۹۷۰ به بعد، یعنی زمانی که سینما و مطالعات سینمایی تبدیل به یک رشته دانشگاهی شد، قضیه جدیتر هم شد. از این زمان به بعد دانستن زیباییشناسی، تسلط به تاریخ هنر و نگاه دقیقتر به سینما اهمیت بیشتری پیدا میکند. فکر نمیکنم منتقدی که صرفا با تماشای فیلمها بخواهد نقد بنویسد، بتواند عمری طولانی داشته باشد و احتمالا جایی ته خواهد کشید. از جایی به بعد باید علاقه به فیلمها را گره زد به نظریات و مطالعه و کتابها و اینها را به موازات هم پیش برد. این لطف یک منتقد به دیگران نیست، بلکه مسئولیت اوست وگرنه درجا خواهد زد و در اشتیاق اولیه میماند. اشتیاق باید به دانش و نظریه وصل شود.
این مدرس سینما در پاسخ به سوال کثیریان درباره تاثیر احتمالی آکادمیک بودن نقد بر میزان مخاطبان گفت: در غرب وقتی به مجلات و روزنامهها نگاه میکنیم، هر کدام درون یک سنت معنا دارند؛ نویسندگان نمیتوانند به مخاطب فکر نکنند چون کار را از جایی سفارش گرفتهاند. مجلات معرف سنتهای مختلفی هستند و مخاطبهای مختلفی نیز دارند. اگر برای مجلاتی مینویسیم که مجله تخصصی سینما نیستند اما مخاطب سینمایی هم دارند، طبعا مخاطب عامتر را در نظر میگیریم. در این حالت باید زبان را تنظیم کنیم و زیاد پای نظریه را وسط نکشیم؛ جهان کوچکتر و خودمانیتر میان خودمان بهعنوان منتقد با فیلم برقرار کنیم. من اعتقاد دارم که مینویسم که دیگران بخوانند و متوجه شوند چه پیشنهادی روی میز میگذارم؛ نه اینکه مینویسم تا دیگران آنرا نفهمند. پس طبعا به مخاطب توجه میکنم. ولی زمانی که برای یک مجله تخصصیتر مینویسم باید به نظریهها مسلط باشم.
پورمحمدرضا اضافه کرد: در کشورهای دیگر از دههها قبل منتقد بر اساس سنتهای نوشتاری تصمیم میگیرد که در کدام مجله بنویسد، اما در ایران چندان سنتهای نوشتاری نداریم و معیار برای انتخاب مجله همان تخصصیتر یا عمومیتر بودن آن است. وقتی برای مخاطب عمومی مینویسیم نه اخلاقیست و نه حرفهای که بخواهیم حرفهای پیچیدهای بزنیم که هیچکس از آن سر در نیاورد. در واقع صرفا تولید مهم نیست بلکه مصرف این متنها هم مهم است و وقتی پای مصرف در میان باشد، گونهشناسی مخاطب نیز اهمیت پیدا میکند و باید بر اساس مخاطبشناسی متن را سر و سامان دهیم.
این منتقد سینمایی ادامه داد: در سطح نخست وقتی منتقد تصمیم میگیرد درباره یک فیلم بنویسد، فیلم او را مجاب به نوشتن کرده است. پس گفتگوی ابتدایی یک منتقد پیش از آنکه بخواهد به فیلمساز یا مخاطب فکر کند، با خود فیلم است. من فقط درباره فیلمهایی میتوانم بنویسم که با آنها وارد گفتگو شوم و به خودم و فیلم و رابطهمان پاسخ میدهم. فیلمهایی که مسیر گفتگو را مسدود میکنند فیلمهای من نیستند. در سطح دوم به مخاطب فکر میکنم و اینکه نوشته قرار است کجا چاپ شود. چون میخواهد متن بیشتر خوانده و پیشنهاداتم بیشتر دیده شود و احتمالا تاثیرگذار باشد. در سطح سوم نیز میتوان به فیلمساز یا عوامل سازنده فیلم اعم از فیلمنامهنویس و بازیگر و فیلمبردار و.. فکر کرد.
وی افزود: ممکن است در نوشته به نکتهای درباره سبک دوربین یا الگوی مونتاژ فیلم اشاره شده باشد و جالب خواهد بود اگر تدوینگر فیلم هم این نوشته را بخواند. در ایران در زمینه خیلی ضعف داریم و این ضعف از دو سمت است. نمیتوانیم توپ را به زمین کارگردانهای ایرانی بندازیم و با کلیگویی بگوییم آنها کتاب نمیخوانند یا اهل مطالعه نیستند. در دوران اینترنت حوزه نفوذ متنها گستردهتر شده است اما در این گستردگی خیلی چیزها گم میشوند. خیلی اوقات میبینیم متنی درجه یک نوشته شده است و پیشنهاد فوقالعادهای در مواجهه با یک فیلم یا جهان فیلمساز روی میز میگذارد اما متن تنها و بیدفاع میماند و گم میشود و هیچوقت به دست فیلمساز نمیرسد. دلیلش هم این نیست که فیلمساز نمیخواهد متن را بخواند؛ در فضای اینترنت ایران لینکهای اصلی در اختیار سلبریتیهاست، پس تا حدودی دور از ذهن است که دامنه نفوذ متن یک منتقد آنقدر باشد که به دست فیلمساز و عوامل فیلم برسد.
پورمحمدرضا ادامه داد: شاید راهحل جلوگیری از تنهایی نوشتهها و بیتاثیر بودن متنها از مسیر «کیورتورهای پیشتاز فرهنگ فیلم اینترنتی» بگذرد؛ یعنی کسانی که بلندگوی اینترنت هستند فالوئرهای فراوانی دارند و میتوانند به یک متن تنها که حقیقتی در آن وجود دارد صدا دهند. به این ترتیب هم خوانندگان چنین متنی گستردهتر میشود و هم کمک میکند که متن به دست دستاندرکاران سینما برسد. یعنی به دست کسانی که با سینما مواجهه تئوریک ندارند بلکه سینما برایشان بیشتر پراکتیکال است. در فرهنگ فیلم اینترنتی اینستاگرام چندان اهمیتی ندارد و در غرب فیسبوک و توییتر چنین کاری را انجام میدهند. فراموش نکنیم که نویسندههای فرهنگ فیلم اینترنتی اساسا یا پولی نمیگیرند یا مبلغ آن ناچیز است. تنها اشتیاق آنها برای نوشتن این است که پیشنهاداتشان دیده شود و به مرور تاثیر بگذارد. اگر حتی چنین اتفاقی برای متنهای آنها نیفتد، با بازنشستگی زودهنگام نویسندگان جوانی مواجه خواهیم شد که بهدلیل سرخوردگی، نوشتن در مورد سینما را کنار میگذارند.
این منتقد سینمایی اضافه کرد: وقتی راجع به نقد صحبت میکنیم و از ساحت آکادمیک به ساحت ژورنالیستی میآییم، نمیتوانیم عنصر تاثیرگذاری را نادیده بگیریم. اگر منتقدی نوشته ژورنالیستی بنویسد و بگوید تاثیرگذاری برایم اهمیتی ندارد، یا صادق نیست یا خودش را دستکم میگیرد. باید به تاثیرگذاری اهمیت داد چون اگر متن دیده شود میتواند سلیقه مخاطبان را شکل دهد. شاید مخاطبان برای پیشنهادات خلاقانه که راه تازهای میگشایند اصالتی قائل شوند و بگویند فلان منتقد بدون حب و بغض نظرش را با مخاطب در میان میگذارد.
وی درباره اهمیت پژوهش در نقد گفت: گاهی اوقات از ما میپرسند که شما چرا خودتان فیلم نمیسازید؟ البته که منتقد هم میتواند فیلم بسازد همانطور که یک کارگردان میتواند نقد بنویسد؛ اما فراموش نکنیم که اینها دو ساحت مجزا هستند؛ غایت یک منتقد این نیست که فیلمساز شود بلکه این است که تبدیل به یک محقق یا نظریهپرداز شود، یعنی در عین منتقد بودن آکادمیسین هم باشد. منتقدی که مسیر پژوهش و آکادمی را جدی میگیرد، لزوما تابع فیلمها هم نخواهد بود. منتقد-محقق صرفا درباره فیلمها نمینویسد، بلکه میتواند راجع به ماهیت دوربین بنویسد و مثلا از ادراک متفاوت ناشی از بکار بردن لنز تله در سینما بگوید. کارگردان بر اساس ملاحظات یا محدودیتهایش از لنز تله استفاده میکند اما از منتقد-محقق است که انتظار میرود ادراک متفاوت ناشی از بکار بردن آن بنویسد. چنین موضوعی هم به این فیلم یا آن فیلم یا یک کارگردان خاص محدود نیست و اینجاست که اساسا به خود مدیوم سینما فکر میکنیم. دانشجویی که سر کلاس کارگردانی مینشیند تا کار را یاد بگیرد و هنوز تفاوت لنزها را نمیداند، با خواندن چنین متنهایی میتواند به تفاوت تجربه ادراکی بکارگیری لنزهای مختلف پی ببرد و بر این اساس تصمیم بگیرد که از چه لنزی استفاده کند.
پورمحمدرضا افزود: مسیر نقد همانقدر که از میان فیلمها عبور میکند، در شکل آکادمیکش از مسیر سینما عبور میکند و سینما چیزی جدای از فیلمهاست. اگر چنین چیزی را بپذیریم، آگاه و مجهز بودن به دانش سینمایی و شناختن خود سینما و عناصر سازندهاش به منتقد کمک خواهد کرد. اگر نگاه بینارشتهای داشته باشیم از یک طرف از سینما شناخت خواهیم داشت و از سوی دیگر به رابطه سینما با روانکاوی و ایدئولوژی و نشانهشناسی آگاهیم. همه اینها کمک میکند که در قامت یک منتقد آکادمیک بنویسیم.
وی ادامه داد: اگر به یک منتقد آکادمیک یا آکادمیسین سینمایی تبدیل شدیم، سوال اینست که چطور میتوانیم پارهای از این مفاهیم را به عرصه عمومی بیاوریم و مخاطبان را با آنها آشناتر کنیم. این هنری است که کسی مانند رابین وود داشت؛ او به تمام کلان نظریههای دهه ۱۹۷۰ مجهز بود و مثلا میتوانست مفاهیم روانکاوی را به میزانسن در سینما وصل کند و به یک معنا به نظریه فروید عمومیت ببخشد. در ایران نیز تلاشهایی صورت گرفته است اما این کاریست که برای ما ضرورت دارد. این همان چیزی است که میتواند سلیقهها را ارتقا ببخشد و نشان دهد که نقد فیلم صرفا تعریف کردن خلاصه فیلم یا در میان گذاشتن قضاوت نویسنده با مخاطب نیست و میتواند لایههای پیچیدهتری را برای مخاطب باز کند. جنبش ترجمه در ایران کمک کرد که ما متوجه پیچیدگیهای سینما و اشکال پیچیده نسبت خودمان با سینما بشویم.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- در برنامه «خط فرضی» مطرح شد؛ هنرمند اگر جهانبینی داشته باشد خفه نخواهد شد
- «ناف» در سینماتک خانه هنرمندان ایران
- در پانصد و سیوهشتمین برنامه سینماتِک خانه هنرمندان ایران مطرح شد؛ نسلی که ائتلاف سکوت را میشکند
- «نگاه سکوت» در سینماتک خانه هنرمندان ایران
- در سینماتک خانه هنرمندان ایران مطرح شد: «عمل کشتن»؛ روایتی از کشتار کمونیستها توسط گنگسترهای اندونزی
- «عمل کشتن» در سینماتک خانه هنرمندان ایران
- آراپیک باغداساریان و نگاه خیره اولیس در سینماتک خانه هنرمندان ایران
نظر شما
پربازدیدترین ها
- وقتی زن تبدیل به «ناموس» میشود/ نگاهی به فیلم «خورشید آن ماه»
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- گفتوگو با محمد مقدم درباره سینمای مستند/ فیلم مستند، جهانی است ساختگی؟
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- حضورهای بین المللی فیلم کوتاه تامینا
- گلدن گلوب اعلام کرد؛ وایولا دیویس جایزه سیسیل بی دمیل ۲۰۲۵ را میگیرد
- درباره «قهوه پدری»؛ قهوه بیمزه پدری
- «کارون – اهواز» در راه مصر
- اختتامیه جشنواره «دیدار» ۱۷ دی برگزار خواهد شد
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «مجمع کاردینالها»؛ موفقیت غیرمنتظره در گیشه و جذب مخاطبان مسنتر
- مدیر شبکه نسیم توضیح داد؛ مهران مدیری، جنابخان، فرزاد حسنی و چند برنامه دیگر
- تاکید بر سمزدایی از سینما و جشنواره فجر/ علیرضا شجاع نوری: ادغام جشنوارهی ملی و جهانی فجر سیاسیکاری بود
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ جادوی «شرور»؛ داستانی از دوستی، تفاوتها و مبارزه با تبعیض
- برای پخش در سال ۲۰۲۵؛ پسر شاهرخ خان برای نتفلیکس سریال میسازد
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «گلادیاتور ۲»؛ بازگشتی باشکوه به کُلُسیوم و سنت حماسههای سینمایی
- اعلام نامزدهای چهلمین دوره جوایز انجمن بینالمللی مستند/ محصول مشترک ایران و انگلیس در شاخه بهترین مستند کوتاه
- اصغر افضلی و انیمیشن «رابینهود» در تازهترین قسمت «صداهای ابریشمی»
- جایزه جشنواره آمریکایی به پگاه آهنگرانی رسید
- چهل و سومین جشنواره فیلم فجر؛ از فرصت ثبت نام فیلمها تا داوری عوامل بخش نگاه نو
- نمایش بچه / گزارش تصویری
- اهمیت «باغ کیانوش» در سینمای کمدی زدهی این روزها
- برای بازی در فیلم «ماریا»؛ نخل صحرای پالم اسپرینگز به آنجلینا جولی اهدا میشود
- اکران فیلم علی زرنگار از اواخر آذر؛ «علت مرگ: نامعلوم» رفع توقیف شد
- مانور آمادگی همراه اول برای رویارویی با بحران؛ تمرینی برای پایداری ارتباطات
- بررسی هزینه و درآمد تولیدات ۳ سال اخیر؛ حساب کتاب فارابی جور است؟
- در اولین روزهای اکران بینالمللی؛ «گلادیاتور۲»، ۸۷ میلیون دلار فروخت
- اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم فجر معرفی شدند
- نامزدی ۲ جایزه آمریکایی برای «دوربین فرانسوی»
- «شهر خاموش» بهترین فیلم جشنواره نوستالژیا شد
- فروغ قجابگلی بهترین بازیگر جشنواره ریچموند شد
- «تگزاس ۳»؛ کمدی از نفس افتاده یا موفقیت تکراری؟
- روایتی از سه نمایشنامه از محمد مساوات روی صحنه میرود
- «کارون – اهواز» در مراکش