دیالوگهای «جاودانگی» عامدانه به سمت نوعی شعر و شعار حرکت کرده.
سینماسینما، سحر عصرآزاد:
فیلم «جاودانگی» با اجرای یک فرم و ساختار آشنا و خردهقصههایی که به اضطرار موقعیت در امتداد هم قرار گرفتهاند، برای ایجاد جذابیت و همراه کردن مخاطب در طول زمان ۱۴۵ دقیقه با مشکلاتی روبهروست.
مهدی فرد قادری پس از ساخت چندین فیلم کوتاه با دغدغهمندی نسبت به تجربههای متفاوت و جدید، اولین فیلم بلند خود را با ساختار یک پلان سکانس بلند که از ابتدا تا انتهای فیلم ادامه دارد، ساخته است.
«جاودانگی» با تکیه بر تجربههای قبلی این فیلمساز جوان چند ویژگی از پیش تعیینشده دارد که شکل گرفتن فیلم را تبدیل به یک چالش بزرگ کرده؛ هرچند چالشی جدید در سینمای ایران و جهان نیست.
فیلمساز با انتخاب لوکیشن قطار، مسافرانی از هر قشر و سن و ساختار پلان سکانس، از ابتدا محدودیتهایی را در روایت و اجرا برای خود قائل شده و بر همین اساس کلیت کار را به گونهای طراحی کرده تا این قرار اولیه در کلیت اثر لحاظ شود.
وقتی قرار نیست دوربین از واگنهای یک قطار مسافربری خارج شود، آن هم قطاری که دچار توقف شده و مسافران و کارکنان آن، همه در یک حالت بینابینی به گونهای محصور و ناگزیر و گرفتار شدهاند، میتوان انتظار داشت که در پسِ لایه رویی قصه که تنها یک خط اولیه برای پیگیری کاراکترهای مختلف است، مفهوم و تمی نمادین و استعاری مورد نظر فیلمساز بوده است.
به این ترتیب است که با وجود نشانههای واقعگرای موجود، فیلم تبدیل شده به چکیدهای از مفاهیم، پیامها، شعارها و آموزهها برای یادآوری به مخاطب که ظرافتی در ارائه ندارند؛ نه یک فیلم داستانگو که معیارها و نشانههای دیگری دارد.
پس نباید انتظار داشته باشیم با یک قصه سروشکلدار و چیزی فراتر از یک نخ تسبیح روبهرو باشیم؛ هرچند این نخ تسبیح هم جابهجا دچار ازهمگسیختگی است و سرک کشیدن به هر یک از کوپهها و درواقع قصههای کوتاه، برآمده از منطق دراماتیک خاصی نیست. چراکه گذر کاراکترها از کنار هم که تمهید عبور از یک موقعیت به موقعیت بعدی است، بهراحتی میتواند با موقعیتی دیگر جایگزین و جابهجا شود، بدون آنکه اتفاق خاصی بیفتد، یا روند قصه مخدوش شود.
همچنین اعلام حضور گاه و بیگاه گروه فیلمبرداری که بازیگران را طی مسیر راهنمایی کرده و به آنها تذکراتی میدهند، یادآور این نکته است که با قصهای پیشرونده سروکار نداریم، بلکه ارجاع به پشت صحنه فیلم و تحلیل و تفسیر برآمده از این موقعیت بینابینی و جهان چیدهشده به مثابه پشت صحنه فیلم زندگی است که اهمیت دارد.
با چنین دغدغهمندی و ایدهای که فیلمساز برای ساخت فیلم خود انتخاب کرده، ساختار پلان سکانس و تلاش برای ثبت مجموعهای از رویدادهای معمولی و جزئی در طول ۱۴۵ دقیقه، کمک کرده که فرم و محتوا با هم همساز باشند. اما فرم و محتوایی که بدون آنکه ویژگی خاص و منحصربهفردی داشته باشند، باید مخاطب را به آنچه در پس همین اتفاقات جزئی قرار دارد، هدایت کنند. بماند که این فرم روایی بر اثر استفادههای مکرر و ناکارآمد، کارکرد خود را از دست داده و نهتنها بداعت و تازگی برای مخاطب ندارد، بلکه اهمیت و ضرورت آن به جهت بهترین فرم برای بیان مفاهیم مورد نظر، جای تحلیل و بسط دارد.
در مرحله بعد وقتی به موقعیت و قصه هر واگن و درواقع کاراکترهای طراحیشده برای همجواری و تلاقی خردهداستانها با هم توجه میکنیم، به نظر میآید بیش از شخصیتپردازی ظریف و جزئینگرانه، این تیپهای قالبی هستند که کار را پیش میبرند. از پیرمرد ناامید، خواهر و برادر مادر ازدستداده و دختر و پسر جوان امروزی تا شوهر عاشق و زن افلیج، خانواده متدین، زن حامله و شوهر عاشق و…
درواقع میتوان برای هر کوپه و کاراکترهای آن چند ویژگی قالبی در نظر گرفت که یک بحران متداول و آشنا را بین آنها رقم زده و ماجرا در همین محدوده تکراری، کشوقوسی قابل انتظار دارد؛ آن هم نه از وجه درونی، بلکه به شکل بیرونی که با دیالوگهای شعاری، دعوا و برخوردهای فیزیکی نمود پیدا میکند.
دیالوگهای فیلم از دیگر مواردی است که عامدانه با فاصله گرفتن از بافت رئال به سمت نوعی شعر و شعار و پیام دادنهای مستقیم حرکت کرده که متاسفانه با اجرای ضعیف اکثر بازیگران دافعهبرانگیز است. نمونه اغراقشده آن هم جمله کلیدی – بخوانید شعاری- «من… احساس جاودانگی میکنم» است که آنقدر نچسب و ناکارآمد توسط بازیگران در موقعیتهای مختلف – به تناسب شرایط مورد نظر – با کلمات مختلف کامل و ادا شده، که مخاطب را دلزده میکند.
ملودی ترانه «مرا ببوس» هم چنین کاربرد کلیشهای و بدون ظرافتی در هر قصه پیدا کرده که کاملا مشخص است تنها برای مرتبط و همراستا شدن این موقعیتها به شکل تحمیلی وارد کار شده است.
قرار است گسستی که در میانه این روند اتفاق میافتد، به شکلی نامحسوس مخاطب را در یک ساختار دایرهای قرار دهد و دوباره به نقطه آغاز بازگرداند تا تداعیکننده دور تسلسل باطل رویدادهای طراحیشده باشد که این تمهید هم نتوانسته لایهای ویژه و جدید به کار اضافه کند. جز آنکه رعایت همه این جزئیات و تطابق پیدا و آشکار با الگوی «ماهی و گربه»، به شکلی اجتنابناپذیر مخاطب را وادار به قیاس میکند؛ قیاسی که همان امتیازات بالقوه دست زدن به این چالش بر بستری جدید را کمرنگتر کرده و تحلیل دیگری برای مخاطب خود باقی نمیگذارد.
بازی بازیگران فیلم هم ازجمله سویههای سوالبرانگیز اثر است که دشواری ثبت یک پلان سکانس ۱۴۵ دقیقهای، نمیتواند کاستی و ناهمگونی آنها را جوابگو باشد. بازیهایی چنددست و ناهمخوان که به کلیت فیلم لطمه وارد کرده و قابل چشمپوشی نیست.
«جاودانگی» فیلمی است که به جهت فرم و ساختار حرف تازهای برای گفتن ندارد و مفهوم و تم درونی اثر نیز به واسطه این ساختار به بیان و تصویری بهتر و دقیقتر نرسیده است. به همین دلیل هم نقاط ضعف و کاستیهای آن به واسطه کمرنگ شدن نقاط قوت اولیه، بیش از هر چیز جلب نظر میکند.
ماهنامه هنر و تجربه
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- این هنر و تجربه آنتی ویروسی ست بر فیلم های به هرقیمت مسخره
- به تو هم سخت میگذرد؟/ نگاهی به فیلم «منطقه تحت نظر»
- «روزهای عالی»؛ روزمرگیهای یک نظافتچی تنها
- در «یک سهشنبه کوتاه» مطرح شد: عوامل با فیلم کوتاهیهای کار اول سخت همکاری میکنند
- هفتمین برنامه «یک سهشنبه کوتاه» در خانه هنرمندان ایران
- آنچه در سینما خطرآفرین بوده سانسور عقیده است/ در سینما گرهی افتاده که مدام هم کور میشود/ هیچکس نمیتواند زنان را از تاریخ سینما حذف کند
- تحقق آرزوی چندساله فعالان انیمیشن در هنرو تجربه
- زنی که سوخت اما خاکستر نشد/ تحلیل کاراکتر زن در فیلم «لیلا»
- «آزادی» در مستندات یکشنبه و «صفحه اول» در سینماتک خانه هنرمندان ایران
- «وقتی که دارکوبها میروند» بررسی شد؛ همگی به دنبال منجی از بیرون هستیم!
- «وقتی که دارکوبها میروند» در مستندات یکشنبه خانه هنرمندان ایران
- «مادران میدان مایو» در مستندات یکشنبه خانه هنرمندان ایران
- در سینماتک خانه هنرمندان ایران مطرح شد؛ حضور فعالانه مخاطب در مواجهه با چالشهای کاراکتر
- در نشست نقد و بررسی «سینهما رکس» عنوان شد؛ آبادانیها بعد از آتشسوزی سینمارکس هنوز به مرحله بازیابی عاطفی نرسیدهاند
- در خانه هنرمندان ایران به نمایش درمیآید؛ روایت سوختن یک سینما و آدمهایش در «سینهما رکس»
نظرات شما
پربازدیدترین ها
- حتی نام ایران او را به گریه میانداخت/ داور زنده زنده دق کرد
- عشق و پساعشق/ چند نکته درباره فیلم سینمایی «نبات» به کارگردانی پگاه ارضی
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- به بهانه برنامه «جعبه سیاه»؛ کفن و آگهی فوت لیاقت چه کسانی است؟
آخرین ها
- غولی که دنیای سرگرمی را میبلعد/ آیا درآمد نتفلیکس در سال جدید بیشتر از ۴۰ میلیارد دلار میشود؟
- نشریه ورایتی پیشبینی کرد؛ انیمیشن ایرانی نامزد جایزه اسکار میشود
- مراسم رونمایی و اکران فیلم مستند «آواز باد» / گزارش تصویری
- به بهانه سریال «زخم کاری»/ فقط خشونت است و حرص و آز
- فوت برنده جوایز اسکار، کن و سزار؛ برتراند بلیه درگذشت
- نشان ویژه «روابطعمومی پیشگام در کاربرد هوش مصنوعی» به همراه اول اعطا شد
- «جن زدگان» ایبسن روی صحنه تئاتر شهرزاد میرود
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ مجوز ساخت سینمایی برای ۶ فیلمنامه صادر شد
- صداپیشه «مهمونی» به «۱۰۰۱» پیوست
- تنها یک فیلم کوتاه، سهم سینمای ایران در برلین؛ فیلمهای جشنواره برلین ۲۰۲۵ اعلام شد
- جوایز سینمایی لومیر اهدا شد؛ ۵ جایزه به «امیلیا پرز» رسید/ «دانه انجیر معابد» بهترین محصول مشترک اروپا شد
- به بهانه تبلیغات «کیولین» و «بنمانو» در سریال «قهوه پدری» مهران مدیری؛ جایی که برندها به قلب داستان میرسند
- هتتریک دیزنی در ۲۰۲۴/ فروش «موآنا ۲» از مرز یک میلیارد دلار گذشت
- نمایندگان جدید وزارت ارشاد در شورای صدور مجوز ساترا معرفی شدند
- «تاری» در راه لهستان
- نکوداشت خسرو سینایی برگزار شد؛ سینماگری که فردگرا و خودنما نبود
- مراسم جوایز «جوی» برگزار شد/ هاپکینز، فریمن و دیگر ستارهها در عربستان
- هوشنگ مرادی کرمانی: هیچ وقت مُهر سیاسی نخوردم و نمیخورم
- آغاز به کار نخستین نمایشگاه «اهواز پترواکس» با حضور همراه اول
- جزئیاتی درباره «۱۰۰۱ قاب»؛ قصه شهرزاد و هزار و یک شب در جشنواره برلین
- ویژگیهای تفکری که سینما را از بنبست و سکون نجات داد
- «خائن کشی» آنلاین میشود
- مستند «در میان امواج» و روایتی زنانه از جنوب ایران
- جوآن پلورایت درگذشت
- معرفی داوران دو بخش چهل و سومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر
- شهرام میراب اقدم درگذشت
- «عزیز»؛ عاشقانهای با طعم آلزایمر/ مجید توکلی: شورای پروانه ساخت منحل شود
- انجمن منتقدان آثار چهل و سومین جشنواره فیلم فجر را داوری میکند
- یک برنده اسکار، رئیس هیات داورانِ جشنواره فیلم کوتاه عباس کیارستمی شد
- انتشار فراخوان نخستین جشنواره نمای باران
این خانم محترم ، فیلمه به این خوبی را میکوبند چون کارگردان این فیلم منتقد مسئولین گروه هنروتجربه هستند و فیلم بسیار بد و ضعیف چاله را ستایش میکنند چون کارگردان آن فیلم ، تمجید هنروتجربه را کرده است …. به اینکار نقد نمیگویند بلکه قلم فرسایی و قلم فروشی است