«پشت در خبری نیست»؛ فیلمی خوش ساخت که مخاطب را عصبی می کند.
سینماسینما، مینو خانی:
چه کسی گفته «پشت در خبری نیست»؟ اتفاقا پشت در پر از خبر است، مثل وقتی که می گفتند در «غرب خبری نیست» و کلی خبر بود. می زنند، می شکنند، چاقو می کشند، فریاد می زنند، می خواهند خانه را به آتش بکشند، غش می کنند، گریه می کنند، گلاویز می شوند و… باز هم بگویم؟ همه اینها برای این است که زوجی (بهروز و لیلا) از هم جدا شده اند و دادگاه حضانت دختر (نازنین) را به مادر داده است. اما از آنجا که پدر از این جدایی ناراحت است، برخلاف حکم دادگاه، دختر را در جایی پنهان کرده و اجازه نمی دهد مادرش او را ببرد، چون «عسل بابایی است».
قصه از آنجا شروع می شود که دو تا دزد ناشی دست به سرقت مسلحانه می زنند. یعنی با تفنگ قلابی (فندک) از یک طلافروشی دزدی می کنند. بعد در حال فرار روی موتور، پلیس که به سرعت برق و باد سر رسیده، تعقیبشان می کند. مسلم است که در یک لحظه «حساس»، یک ماشین مانع حرکت پلیس می شود و این، به دزدها فرصت می دهد از دست قانون فرار کنند. بعد، دزدها با موتور به زمین می خورند و یکی از آنها (بهرام) مجروح و به بیمارستان منتقل می شود و دیگری (نادر) به خواهرش (پروین) پناه می برد. بالاخره فقط بعد از چند ساعت و بر اثر عنصر «تصادف» که همیشه به کمک می آید تا هر اتفاقی در فیلم موجه جلوه کند، به دست پلیس می افتد. چگونه؟ چون همچنان برای اینکه فیلمنامه به سرانجام برسد، عنصر تصادف کمک می کند و مادری که بچه اش را از او پنهان کرده اند، با مامور قانون (هادی) به خانه همسرش می رود و اتفاقا این خانه، همان خانهای است که دزد فراری در آن پناه گرفته است. باز بر حسب تصادف، نامزد مامور همان خواهر دزد است. یعنی دزد و مامور قانون زیر یک سقف هستند. دیگر بقیه ماجرا کاملا قابل پیش بینی است.
شبنم عرفی نژاد که در دهه ۸۰ تجربه همکاری با مهدی فخیم زاده، کیانوش عیاری و انسیه شاه حسینی را در کارنامه اش دارد، برای اولین بار در سال ۱۳۸۸ پشت دوربین رفت و فیلم داستانی «پشت در خبری نیست» را ساخت که به دلایل نامعلوم تا امروز فرصت اکران نداشته است. هر چند عرفی نژاد در گفت وگوهایش اشاره کرده که حضور کیانوش عیاری در حد بازنویسی فیلمنامه بوده است، نمی توان تاثیر سینماگران مذکور بر فیلم عرفی نژاد را نادیده گرفت. بهعنوان نمونه، می توان به پلیسبازی های «فخیم زاده ای» در موضوعات پلیسی، بهخصوص با رویکردی میان شوخی و جدی اشاره کرد. یعنی غیر از حالوهوای کلی متاثر از فیلم های پلیسی این سینماگر، باید به هادی اشاره کرد که مامور ساده لوحی است که حرکتها و لحن حرف زدنش چیزی میان شوخی و جدی است و البته بهخوبی از عهده ایفای نقش مامور ساده لوح قانون برآمده است.
در اینکه فیلم خوشساخت است، کثیف و شلخته نیست و بازی های روان و باورپذیری دارد، شکی نیست. اما مسئله مهم، آن همه عصبانیت و فریاد است که در لابه لای فیلم گفته می شود از «عشق و مهربانی» است. یعنی بهروز که از سوی لیلا متهم به بیماری اعصاب است و باید قرص هایش را بخورد، عاشق همسر و دخترش است که از او جدا شده اند. اتفاقا خصوصیت بارز او که رفتارهای خشونت آمیز می کند، چاقو می کشد و می خواهد خانه را به آتش بکشد، مهربانی است. این را هم پروین چند بار می گوید و هم نرگس خانم (پیرزنی که در طبقه بالا زندگی می کند و پروین پرستار اوست) به لیلا تاکید می کند: «نباید با مامور می آمدی، باید با مهربونی باهاش صحبت کنی، اینطوری لج می کند.» و وقتی لیلا به توصیه نرگس خانم با نرمی با بهروز صحبت می کند، اتفاقا او در را به روی لیلا باز می کند و دلش می خواهد با او درددل کند و حرف های «سوراخ سمبه ای» می زند. یا وقتی پلیس در کلانتری با مهربانی و ملاطفت با او حرف می زند، بهراحتی اقرار می کند دخترش را کجا پنهان کرده است.
ضمن اینکه آن همه «تاپ تاپ بالا و پایین رفتن شخصیتها از پله ها» که دوربین هم با سرعت به دنبال آنها می رود، سرگیجه ایجاد می کند و بر تاثیر منفی ناشی از عصبانیت و فریادها می افزاید؛ بهخصوص که در سینمایی با سیستم صدای دالبی، تاثیر این «تاپ تاپ ها» بیشتر می شود و همین، مخاطب را خسته و عصبی می کند. بهخصوص که از نیمه های فیلم بسیاری از صحنهها دو بار تکرار می شود. یعنی وقتی پلیس وارد ماجرا می شود و همه شخصیت های داستان مجبور می شوند به کلانتری بروند و مورد بازجویی قرار می گیرند، باعث می شود یک سری از اتفاقات از منظر شخصیت های مختلف فیلم روایت شود و این یعنی تکرار صحنه های داد و فریاد، یعنی تاثیر منفی بر مخاطب، یعنی پرداخت داستانی که حلقه گمشده اش عشق و محبت یا ابراز آن است، تبدیل به فیلم خشنِ پرخاشگر شده است.
نمی دانم در شرایطی که جامعه ایران یا حداقل تهران روزبهروز پرخاشگرتر می شود، باید فکر کنیم که «پشت در خبری نیست» بازتابی از جامعه امروز ماست و با عصبانیت آن کنار بیاییم یا نه؟ یعنی آیا باید فکر کنیم که فیلمنامه نویس و کارگردان تجربه زیستی خود یا دیگران را به تصویر کشیده اند تا یکی از قطعات پازل شرایط زندگی امروز را بازتاب بدهند و به این ترتیب خودمان را بهخاطر این همه عصبانیت راضی کنیم؟ ولی می دانم دلم می خواهد مثل نرگس خانم به کارگردان محترم تاکید کنم این روزها «نازنین» همه ما گم شده است، برای پیدا کردنش با «مهربانی» سخن بگوییم، با «آرامش» قدم برداریم.
ماهنامه هنر و تجربه
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- سرنوشت نامعلوم سریال کیانوش عیاری/ چرا تلویزیون ۸۷ متر را گردن نمیگیرد؟
- نشست «بررسی ارتباط میان کتاب و سینما»؛ کیانوش عیاری: نمیدانم اگر سینما نباشد باید چه کار کنم؟
- نگاهی به کارنامه فیلمسازی کیانوش عیاری
- «بودن یا نبودن» و تبدیل خشونت به امید/ عیاری نمونهای از عیار شرافت در سینمای ایران است
- عیاری یک شگفتی در سینمای ایران است/ کیارستمی و عیاری پیش از هنر سینما، خود را کشف کردند
- در نشست نقد و بررسی «شبح کژدم» در موزه سینما مطرح شد؛ قدرت و توان بازیگر نباید دیده شود/ فیلمهای عیاری دارای حدیث نفس شخصی است
- در نشست نقد و بررسی «آبادانیها» مطرح شد؛ نقش عیاری در زبان سینمایی و تحول آن بسیار موثر است/ «آبادانیها» عدالت اجتماعی را وارد سینما کرد
- نمایش و بررسی «شبح کژدم» در موزه سینما
- بزرگداشت کیانوش عیاری در موزه سینما برگزار شد/ کیانوش عیاری: نمیتوانم از سینما دل بکنم/ راز ماندگاری عیاری در تعهد به انسانیت و سینما است
- نسخه مرمت شده «آبادانیها» در موزه سینما
- کیانوش عیاری: «۸۷متر» از شبکه یک روی آنتن میرود
- بزرگداشت کیانوش عیاری و افتتاح گنجینه این فیلمساز در موزه سینما
- گفتوگوی سینمایی نسلها/ نگاهی به مستند «موج نو»
- زنگ تفریح یک فیلمساز چیرهدست/ نگاهی به فیلم «ویلای ساحلی»
- آیا رضا عطاران رکوردهای فروش ۱۴۰۲ را میشکند؟
نظر شما
پربازدیدترین ها
- با حضور ۵۰۰ هزار تماشاگر در پنج هفته اتفاق افتاد/ استقبال غیرمنتظره فرانسویها از «دانه انجیر معابد»
- چند کلمه دربارهی فساد و فحشا و ابتذال و «کیک محبوب من»
- «آنها مرا دوست داشتند»؛ گوشهنشینانِ فراموش شده!
- نگاهی به فیلم «کیک محبوب من»/ عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد
- اعضای شورای پروانه فیلمسازی سینمایی معرفی شدند
آخرین ها
- «دانه انجیر معابد» در میان نامزدهای جایزه بهترین فیلم اروپا
- نشست خبری اپرای عروسکی مولوی / گزارش تصویری
- جشنواره فرانسوی به «کشیم عاشق» جایزه داد
- رایان رینولدز و هیو جکمن در یک فیلم غیرمارولی همراه میشوند
- درباره نمایش و اجرای متفاوت «قلاده ای برای یک سگ مرده»
- موسیقی نمایش آوای پارسی / گزارش تصویری
- اکران مردمی فیلم شبگرد / گزارش تصویری
- «آنها مرا دوست داشتند»؛ گوشهنشینانِ فراموش شده!
- بدون حضور جانی دپ؛ دو فیلم جدید از «دزدان دریایی کاراییب» سال آینده تولید میشود
- چند کلمه دربارهی فساد و فحشا و ابتذال و «کیک محبوب من»
- معرفی داوران و آثار راهیافته بخش «هنرهای نمایشی» جشنواره چندرسانهای میراثفرهنگی/ اعلام برنامه بخش بینالملل
- نمایش «آخرین کوسه نهنگ» در جشنواره اسپانیایی
- جایزه طلای جشنواره ژاپنی به «زمین بازی» رسید
- برگزاری نخستین بوتکمپ مدیریت محصول آکادمی همراه اول
- درباره «بازنده» / لبه تاریکی
- نقدی به مدل فیلمسازی در ایران/ سینما بدون ساختار مشخص و قوانین دقیق
- «قهوه پدری» مهران مدیری از در شبکه نمایش خانگی
- «تَرَک عمیق» دو جایزه جشنواره بارسلون را گرفت
- گزارشی از گیشه سینماها؛ «زودپز» صدرنشین فروش فیلمهای هفته گذشته
- ۲ فیلم جدید در راه اکران سینماها
- پیوستن رضا بابک و شیرین اسماعیلی به «با خشم به گذشته نگاه کن»
- با یک کمپین کوچک برای فیلم ایستوود؛ کمپانی برادران وارنر «هیئت منصفه شماره۲» را وارد اسکار میکند
- پیمان معادی بازیگر فیلم جنایی هالیوودی شد
- «نادره رضایی» معاون هنری وزیر ارشاد شد
- اعضای شورای پروانه فیلمسازی سینمایی معرفی شدند
- از ۱۶ آبان؛ «خورشید آن ماه» ساخته ستاره اسکندری آنلاین اکران میشود
- حضور همراه اول در نمایشگاه کیشاینوکس با هدف گسترش فرصتهای جدید سرمایهگذاری
- ادعای سازندگان پربازدیدترین سریال تاریخ نتفلیکس؛ چالشهای فصل دوم «بازی مرکب» جذابتر است
- تهیهکننده سینما مطرح کرد: کوچ سینماگران حرفهای به پلتفرمها و فیلمهایی که تعطیل میشوند
- «فصل فرار اسبها» آماده نمایش شد