پس از نمایش موفق فیلم “سال دوم دانشکده من” در چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم مسکو، نشریه روزانه فستیوال، یادداشتی به قلم ایگور ساویلیو دربارهی این فیلم منتشر کرد:
یک دانشجوی ممتاز در دام اعتیاد به دارو میافتد و پس از اینکه دچار حادثه ای میشود، دوستش برای مخفی نگه داشتن راز او از خانواده اش تلاش زیادی میکند.
همین موضوع باعث نزدیکی بیشتر دوستش به عشق مخفیانهی او میشود.
با اینکه برای بهبود حال او شانس زیادی وجود ندارد اما دوستش در مسیر یک عشق قدرتمند قرار گرفته که باید از آن مراقب کند…
این داستانی است که میتوانست در فیلم «سال دوم دانشکده من» اتفاق بیفتد اگر این فیلم در غرب ساخته میشد.
اما هیچکدام از اینها در سینمای ایران نمیتواند به راحتی اتفاق بیفتد، پس با اینکه داستان آوا و مهتاب تا حدودی از این منطق روایی پیروی میکند ولی تفاوتهای ویژه ای دارد.
این تفاوت به دلیل تاثیر آموزههای مذهبی بر رفتار، واکنشها و موقعیت هاست که باعث میشود تمام این رفتارها و موقعیت ها به اندازه ای محجوب و در لفافه به نظر برسند.
برای مثال یکی از نمونه های خوب این تظاهر به رعایت هنجارها در این فیلم زمانی است که مهتاب با رانندهی اتوبوس سلفی میگیرد که به نامزد و خانواده اش این اطمینان را بدهد که او به همراه بقیهی دانشجویان به تهران بازگشته است نه با ماشین یک مرد غریبه.
اما به دور از هرگونه قضاوت عجولانه ، یادآوری این نکتهی ارزشمند لازم است که وقتی مهتاب مضطرب، خودش را در موقعیت کاملا جدید و تقریبا ترسناکی مییابد، از خود شجاعت شگفت انگیزی نشان میدهد.
نامزد بداخلاق ، خانواده ، همکلاسیها، اساتید و مسئولین دانشگاه همگی به قدری با مهتاب ظالمانه رفتار میکنند که او مجبور است برای اینکه شخصیتش به طور کامل خرد نشود، با آنها مودبانه اما قاطع برخورد کند.
وقتی مهتاب در شهر اصفهان در کنار دوستش که در بیمارستان به سر میبرد میماند، این موقعیت باورپذیر و رئال به یک ترم تعلیق او از دانشگاه منجر میشود. کمیته انضباطی دانشگاه به مهتاب اتهام «بی احترامی به استاد» و همچنین به طرز پیچیده و نامعلومی اتهام «بیحجابی» در مکانهای عمومی میزند. در حالیکه دو دوست هیچوقت مقنعههایشان را درنیاوردند و هیچ کار خلافی انجام ندادند!
در طی این سفر تفریحی، آوا مشکلش را با مهتاب درمیان میگذارد: او عاشق علی است، کسی که مدتهاست جواب تلفنش را نمیدهد. برای همین او به طور خودسرانه به مصرف قرصهای ضدافسردگی روی میآورد. سو مصرف این دارو منجر به بروز مشکلاتی میشود و همین موضوع تحقیقات پلیس را در پی دارد. بازجویی در فضایی پر از سوظن، مهتاب را ناخواسته درگیر ماجراهایی میکند.
مهتاب تلاش میکند که علی را به عنوان پسرخاله اش معرفی کند و از طرفی وارد تلفن همراه آوا میشود و عکسها و مسیجهای او را پاک کند. (به این دلیل که خانوادهی آوا از رابطهی پنهانی اش با علی مطلع نیستند)
این دروغها در خلال قصه مدام بزرگ و بزرگتر میشوند. تنها کسی که مهتاب میتواند به او اعتماد کند خود آواست، با اینکه ممکن است عجیب به نظر برسد اما مهتاب به تدریج عاشق علی میشود.
این موضوع نه تنها ماجرا را پیچیده تر میکند بلکه باعث به وجود آمدن احساسات و غرایز متناقضی در وجود دختری که با اعتقادات مذهبی رشد کرده است، میشود. حتی ممکن است اینگونه به نظر برسد که مهتاب در تمام داستان برای همه چیز از پیش با نقشه و زیرکانه برنامه ریزی کرده است.
رسول صدرعاملی کارگردان فیلم، با نبوغ بینظیرش این موضوع را به شکل آرتیستیک و جذاب در خلال داستانی فرعی و جدا از شمایل کلی عشق و خیانت (از آنجاییکه میل درونی مهتاب، رفتن به سینما با علی بود اما از طرفی این اجازه را به خودش نداد) و اخلاقیات دگم و زیبایی شناسی مرسوم به نمایش گذاشته است. به این صورت که دوربین بیشتر اوقات از نمای بسیار نزدیک مهتاب را دنبال میکند و همیشه چسبیده به مقنعه اش است و یا نماهای لانگ شات از صورت مهتاب که هیچ احساس و تنشی را القا نمیکند.
غریزههای قدرتمند در این فیلم به وسیلهی بازی با نکات ظریف و موسیقی متن نشان داده میشود.
در این فیلم تنها یک قطره اشک میبینیم، که آن هم بسیار حیاتی و سرنوشت ساز خواهد بود!
در نهایت مخاطب حرفهای با تمرکز بر نکات ظریف و دقیق فیلم متوجه میشود که مهتاب در جدال با احساسات درونیاش، آیا از غریزه اش پیروی میکرده و یا از این شرایط پیچیدهی احساسی با وفاداری به دوست صمیمی اش، سربلند بیرون آمده است!
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- «زیبا صدایم کن»؛ نجواى مردى از دل باران
- «زیبا صدایم کن»؛ بذرِ امید
- «زیبا صدایم کن»؛ ملودرامی احساسی
- «زیبا صدایم کن»؛ یک رابطه پدر و دختری لطیف و انسانی
- چهارگانه صدرعاملی کامل شد/ عاشقانه آرام میان دو غریبه آشنا
- میان مردم و سینما فاصله افتاده است/ زنان را فراموش نکردیم
- صدور پروانه ساخت سینمایی برای پنج فیلمنامه
- یادداشت کیانوش عیاری درباره «جنگل پرتقال»؛ با ۶۰ هزار تومان، میلیونی لذت ببرید
- «آهو» و «جنگل پرتقال» به سینماها میآید
- آخرین تصمیمات خانه سینما در پی قتل داریوش مهرجویی و همسرش
- داوران بخش ملی و بینالملل جشنواره۳۵ فیلم کودک معرفی شدند
- همزمان با ولادت امام رضا (ع) منتشر شد؛ خاطرات صدرعاملی از عزت الله انتظامی و خسرو شکیبایی
- در نشست هفته جهانی موزه و میراث فرهنگی در موزه سینما مطرح شد: کیارستمی میگفت مدیون رزمندگان و جانبازان شیمیایی هستیم/ موزهها باید زنده بودن و زندگی را به جامعه منتقل کنند
- پوستر «جنگل پرتقال» رونمایی شد
- نشست رسانهای «جنگل پرتقال» برگزار شد/ رسول صدرعاملی: وقتی درباره زن زندگی آزادی مینویسیم، حواسمان به خودمان باشد
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- از استعفای اعتراضی جعفر پناهی تا تقابل با هیاتمدیره؛ پشت پرده اختلافات صنفی سینماگران
- تحلیل روانکاوانه فیلم «دوستداشتنی»؛ این رابطه دوست داشتنی نیست
- نمایش «برادران کارامازوف»؛ وفادار به روح اثر نه کالبد
- درباره کامران فانی و ترجمهای ناب/ مرغ دریاییِ فانی
- فیلم کوتاه «شامیر» نامزد بهترین فیلمبرداری جشنواره امریکایی شد
- درمان از نگاهی دیگر؛ وقتی سرطان، بازیگر صحنه زندگی میشود
- گاو خشمگین ۴۵ ساله شد
- «زیر درخت لور»؛ تصویری از انزوا و شکاف عاطفی
- «جستوجو در تنگنا»؛ انگار این همه چیزی باشد که از شهر و دیوارهایش به میراث بردهایم
- حمید طالقانی درگذشت
- فیلمـکنسرت «برندگان اسکار موسیقی» روی صحنه میرود
- معرفی برگزیدگان نوزدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت»
- آکادمی داوری اعلام کرد؛ فهرست نامزدهای اولیه جوایز اسکار ۲۰۲۶/ نامزدی فیلمسازان ایرانی در دو بخش
- با رای منتقدان مجله IndieWire؛ آخرین ساخته جعفر پناهی در میان بهترینهای ۲۰۲۵
- شورای بازبینی فیلمهای سینمایی موافقت کرد؛ صدور پروانه نمایش برای پنج فیلم سینمایی
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- «پیکار با پیکر»؛ پیکری در پیکار
- «غریزه»؛ عشق پرشور نوجوانی، عبور از ممنوعهها
- رابطه ظرف و مظروف
- «محکوم»؛ آغازی برای پایان
- میراثِ کودکی
- بازیگر «پاریس تگزاس» در فیلم تازه نادر ساعیور
- اکران نسخه مرمت شده یکی از فیلمهای مهم داریوش مهرجویی
- این فیلم انعکاس واقعیتهای زندگی آدمهاست/ لیلا حاتمی: حواس کسی به «قاتل و وحشی» نیست
- «ارس، رود خروشان» روایت فاتحان شهرهای رفته بر باد است
- اکران و نقد نمایندهی کانادا در اسکار در سینما اندیشه
- نگاهی به مستند «زیر درخت لور»؛ بیانیهای هنری درباره شکلی از رنج جمعی
- «پیکار با پیکر»؛ وقتی که سخن هرودوت بهانه فیلم میشود
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- یک جایزه و دو تقدیر برای فیلمسازان ایرانی در جشنواره الیمپیای یونان





