سینماسینما، حمید باباوند:
چند نکته دربارهی «رد خون»
۱٫ فاصله هفت ساله داستان دو نیمروز و خلاصه روایت پیشینی آن نشان میدهد که سازمان مجاهدین خلق توانسته است ارزشهایش را حفظ کند اما بر خلاف آن در داخل کشور همهی نیروهای متمرکز گذشته، با فاصله گرفتن از آرمانهای جمعی؛ به دنبال حفظ منافع فردیشان هستند. «کمال» بعد از گذشت هفت سال همچنان بعد از هر اشتباه پشت فعالیت گذشتهاش پنهان میشود ـ میگوید من موسی خیابانی را زدم ـ و البته در کمال ناباوری؛ حرکت جمعی را به نفع خودش مصادره میکند.
فاصله گرفتن نیروهای انقلابی از اهداف اولیهشان و ثبات قدم دشمنان آنها یکی از خاصترین نکات در فیلم «ماجراینیمروز: رد خون» است. به هم پیوستن افراد انقلابی بیش از آن که بر محور اندیشهشان باشد؛ بر مدار ارتباطات خونی جلو میرود. آیا فصل کشته شدن آیتالله زاده در خانه تیمی و ماموریت کمال برای دادن خبر به او را در ماجرای نیمروز به یاد دارید؟ همانجا که کمال تندخوییاش را ناگزیر کنار میگذارد؛ همانجا که رویههای معمول کنار میرود و سیستم اطلاعاتی و عملیاتی ناگزیر میشود؛ برای دفاع از خودش در موضع ضعف قرار میگیرد. همان جا که حامد ـ جوانترین عضو گروه ـ حتی از ورود به اتاق آیتالله ترس دارد. این تصویر چند ثانیهای در فیلم ماجرای نیمروز در فیلم رد خون کامل میشود و حالا خود کمال نیز در تک تک لحظات این ارتباط خونی را از هر ارزشی، مهمتر میداند.
تقابل ارتباط و روش و منش افشین و کمال از این سو و عباس زریباف در آن سوی میدان تصویری با تباین رنگ و نور بالا ـ High Contrast ـ خلق میکند. افشین در هر فرصتی ماموریتش را رها میکند تا ردی از همسرش بیاید یا رد او را پاک کند اما عباس در تک تک لحظات الویتش ماموریت سازمان است.
۲٫ تصاویر خشنی از رفتارهایهای اعضای سازمان مجاهدین خلق به نمایش در میآید اما در هیچ کدام آنها تعرضی به خانمها و کودکان صورت نمیگیرد. تمام افرادی که توسط آنها به دار آویخته شدهاند، لباس نظامی به تن دارند؛ در نقطه مقابل وقتی که از این سو یکی از افراد تصمیم میگیرد؛ جنازهای را به دار بیاویزد؛ پیکر زنی را به دار میکشد. فراموش نمیکنم که به دار آویختن پیکر کشتهشدگان رفتاری است که برای ایجاد رعب و وحشت به کار گرفته میشود و زمانی به کار میآید که مهاجمان میخواهند قدرتشان را به رخ بکشند. چرا رزمندگان و مدافعان خاک کشور باید از این حربه استفاده کنند؟ به نظرم این هم از آن اتفاقهای عجیب فیلم است.
۳٫ سازمان مجاهدین خلق حتی پیش از انقلاب با نیروهای انقلابی فاصله و درگیری داشت. نمونههای آن در خاطرات زندانیهای دوران پهلوی کم نیست. تا جایی که در جریان جشن ورود رهبر انقلاب؛ با تاکید شهید مرتضی مطهری حتی به آنها اجازه شرکت داده نشد. موضعگیری رسمی سازمان مجاهدین خلق پاسخ نه به رفراندوم جمهوری اسلامی بود و همین باعث شد که در انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری به مسعود رجوی اجازه نامزدی داده نشد. سازمان از همان روزهای اول درگیریهای مختلفی با جمهوری اسلامی و سیاستهایش داشت؛ حالا «ماجرای نیمروز: رد خون» مدعی شده است که افراد سازمان در شروع جنگ به جبههها رفته و به عنوان رزمنده مشغول خدمت شدهاند! این جعل تاریخی احتمالاً باید واکنشهای زیادی را از سوی نهادهای مدیریتی جنگ داشته باشد.
۴٫ اگر امروز نام سعید شاهسوندی را در فیلم به خاطر داشته باشید و در ویکی پدیا به دنبال آن بگردید؛ می بینید که در کنار نام او تنها یک نام برجسته وجود دارد: «سعید حجاریان». داستان سعید شاهسوندی اساساً در فیلم نضج پیدا نمیکند و بیننده ناگزیر است به اطلاعات خارج از فیلم رجوع کند. آیا سازندگان فیلم خواستهاند تابلویی را برای کشف الگوی شخصیت صادق به بیننده بدهند؟
۵٫ «ماجرای نیمروز» بر تهور جسورانه و تبدیل شدن افراد عادی به قهرمان تاکید داشت و داستان علاقه دختر و پسری که با هم دشمن هستند؛ تنها به عنوان یک داستان جنبی کاربرد داشت اما در «ماجرای نیمروز: رد خون» هدف مشترک و اتحادی در بین نیست و داستان اصلی عداوت میان دوستان و خویشاوندان است و در این میان وابستگی خونی مهمترین مانع برای انجام ماموریت است.
۶٫ فیلم اشارههای کوتاهی به موضوع جذب افراد ناآگاه در سازمان مجاهدین خلق و علت اعدام برخی از اعضای سازمان مجاهدین در زندان طی سال ۶۷ دارد اما آن قدر گذرا و مبهم است که هر گونه توضیح یا ایراد درباره آن؛ منتقد را به نیت خوانی و بحث درباره تصاویر ذهنی متهم میکند.
در آخر: احتمالاً این فیلم در گیشه وضعیتی مشابه ماجرای نیمروز خواهد داشت اما مطمئنا سومین ماجرای نیمروز به مراتب فیلم بهتری خواهد بود. مهدویان و رضوی هم از خودشان، هم از منتقدان و هم از جشنواره فیلم فجر توقع زیاده از حد دارند. توییتها و مصاحبههای آنها بهترین گواه برای این ادعا است. آنها باور ندارند که داوران میتوانند کارشان را دوست نداشته باشند یا منتقدان حق دارند که نقاط ضعف کار آنها را هم ببینند و قرار نیست کار خوب آنها بدون نقص باشد. آنها باور ندارند که میتوانند از جایگاهی که در آن نشستهاند، بلند شوند و در جایگاه بالاتری بنشینند. کاش این انتظارها را کنار بگذارند و سینمای ما را مهمان لحظههای بهتری کنند.
قسمت سوم ماجرای نیمروز میتواند به جریان جاسوسی یا فعالیتهای مشابه آن بپردازد و بدیهی است که سازندگان با مستندات دست و پاگیر و حوادث حساسیت برانگیز کمتری رو به رو خواهند بود.
آیا «قسم» ضدمذهبی است؟
سالها قبل یکی از همکاران روزنامه که کارت جشنواره فیلم را نداشت؛ به دوستانش گفت من امشب با شما برای دیدن فیلم میآیم. بچهها منتظر بودند که نشود و شرط بستنی را برنده شوند اما چند دقیقهای قبل از نمایش فیلم همکارمان خودش را به سینما رساند. خندههای ریز بچهها شروع شد. همکار محترم خیلی آهسته توی گوش نگهبان سینما چیزی گفت؛ بعد گوشش را چسباند به دهان آقای نگهبان. هنوز خندههای ریز فرصت قهقهه پیدا نکرده بودند که همکار محترم سرش را کنار کشید و داد زد: «چی؟ به امام توهین کردی؟» نگهبان رنگش پرید و میان داد و بیداد همکارمان او را به داخل راه داد و خودش ناپدید شد.
وقتی میبینم بعضیها برای نقد فیلمی مانند «قسم» همقسم میشوند که فیلم را به نمایشی ضدمذهبی تبدیل کنند؛ یاد همین داستان میافتم.
قتلی صورت گرفته اما شواهد و مدارک قاضی را به یقین نرسانده است که متهم، مجرم است، اگر چه روایت شاهدان عینی و ادوات صحنه قتل همه علیه متهم است. قاضی ناگزیر دست به دامن آیین «قسامه» شده است، اما میخواهد به کسانی که قسم میخورند نشان دهد که مسئولیتشان زیاد است؛ بنابراین به جای دادگاه محل خدمتش، از همه میخواهد که به حرم امام رضا(ع) بروند و مراسم در آنجا برگزار شود.
داستان قسم داستان حرکت از دیار خود و رفتن به سوی یکی از تجلیگاههای باورهای مذهبی است. عدالت با ایمان ممزوج میشود و همین کافی است برای آن که در سایه حرکت بر مسیر ارادت، امکان خطا از افراد گرفته شود. همانطور که فرصت فرار به خطاکار داده نمیشود. از این منظر میتوان گفت که فیلم قسم به شدت مذهبی و باورمند است.
هیچ کجای داستان مذهب یا باورهای مذهبی نقد نمیشود؛ بلکه انتقاد به باورهای پوچ و سست قومی است. این نگرش در قسم اتفاقاً منطبق بر همان نگاه دینی است که افراد را از تعصبات قبیلهای نهی میکند.
شاید بخشی از عصبانیتی که برخی با جملات تهدیدآمیز و تحریککنندهشان به سوی فیلم قسم روانه میکنند؛ به دو دلیل باشد: اول آن که باور دارند، محسن تنابنده شخصیت طنازی است که نگاهش به هر موضوعی ناگزیر شوخی را به همراه دارد. به تعبیری آنها اعتقاد ندارند که محسن تنابنده میتواند غیرکمدی هم بسازد. دوم آن که مهناز افشار از همان روز اول به خاطر شباهتش به گوگوش همیشه متهم است و حالا این روزها که همسرش نیز درگیر دادگاه و حواشی آن است و خودش هم به فعال فضای مجازی تبدیل شده؛ دیگر راه برگشتی ندارد و جایش در صدر فهرست معاندین است. همانطور که چند سال قبل نیز به هنگام نمایش فیلم «برف روی کاجها» این بازی را آزمودند. آن روزها هم پیمان معادی را متهم کردند که در فیلمش رابطه خارج از خانواده زن شوهردار را به نمایش گذاشته است. حال آن که در فیلم به صراحت و شفافیت بر موضوع طلاق و حتی ثبت قانونی آن تاکید میشد.
به نظر میرسد این بار نیز حضور مهناز افشار، غوغاکنندگان را به این نتیجه رسانده که پاس گل گرفتهاند و نباید به سادگی این موقعیت را از دست بدهند.
فیلم «قسم» از آن فیلمهای سهل و ممتنع است. میتوان بارها آن را تماشا کرد و از بازی درخشان «مهناز افشار» لذت برد. میتوان لحظات درخشانی که «حسن پورشیرازی» میآفریند را در خاطر سپرد. میتوان به دقت نظر «محسن تنابنده» غبطه خورد که چقدر آرام و بی سر و صدا در حال ارتقا و توسعه تواناییهای خودش است و فکر کرد چطور توانسته در فضای محدودش این همه خلاقیت داشته باشد. فیلمی که فقیر است اما کثیف نیست. شخصیتهایی که از طبقه متوسط جامعه هستند و رنگ و لعابشان واقعی است.
به نظر میرسد فیلم محسن تنابنده به نسبت رقبای اصلیاش هزینه تولید پایینتری داشته است، اما چه اتفاقی افتاده است که بازیگران او دوشادوش فیلم پر خرج و پرزرق و برق رقیب دیده شدهاند؟
خیلی دور از ذهن نیست که نقاط اوج تولید «قسم» در میان هیاهوهایی که بر سر موضوع فیلم راه میافتد، فراموش شود اما امیدوارم تماشاگران؛ توی گیشه و با استقبال خاص و چشمگیرشان خستگی را از تن عوامل تولید بگیرند.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- برترین بازیگران زن سال ۹۸ (۳)/ الهام کردا، مهناز افشار
- پیشنهادهایی لذتبخش
- از «قسم» تا «مطرب»/ برندگان پنجمین جشنواره فیلم های ایرانی تورنتو معرفی شدند
- درباره حرف و حدیثهای اطراف «رد خون»/ دم خروس یا قسم حضرت عباس؟!
- گزارش فروش هفتگی سینمای ایران/ «مسخره باز» در صدر
- گزارش فروش هفتگی سینمای ایران/ ادامه صدرنشینی «ماجرای نیمروز: رد خون»
- دوقطبی زنان در سینمای امروز
- نگاهی به فیلم «قسم»/ اتوبوسی به رسم قسم
- درباره فیلم «قسم» ساخته محسن تنابنده/ قسم میخورم که…
- قسم؛ روایتی بدون تحریف از یک قانون شرعی
- دنیا دار مکافات است؛ نگاهی به فیلم قسم
- قرارداد اکران «ماجرای نیمروز: ردخون» ثبت شد/ اکران در پاییز
- سخنگوی شورای صنفی خبر داد: «قسم» میآید، «متری شیش و نیم» میرود
- زمان اکران «ماجرای نیمروز: رد خون» اعلام شد
- «قسم» محسن تنابنده پروانه نمایش گرفت
نظر شما
پربازدیدترین ها
- وقتی زن تبدیل به «ناموس» میشود/ نگاهی به فیلم «خورشید آن ماه»
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- گفتوگو با محمد مقدم درباره سینمای مستند/ فیلم مستند، جهانی است ساختگی؟
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- درباره «قهوه پدری»؛ قهوه بیمزه پدری
- «کارون – اهواز» در راه مصر
- اختتامیه جشنواره «دیدار» ۱۷ دی برگزار خواهد شد
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «مجمع کاردینالها»؛ موفقیت غیرمنتظره در گیشه و جذب مخاطبان مسنتر
- مدیر شبکه نسیم توضیح داد؛ مهران مدیری، جنابخان، فرزاد حسنی و چند برنامه دیگر
- تاکید بر سمزدایی از سینما و جشنواره فجر/ علیرضا شجاع نوری: ادغام جشنوارهی ملی و جهانی فجر سیاسیکاری بود
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ جادوی «شرور»؛ داستانی از دوستی، تفاوتها و مبارزه با تبعیض
- برای پخش در سال ۲۰۲۵؛ پسر شاهرخ خان برای نتفلیکس سریال میسازد
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «گلادیاتور ۲»؛ بازگشتی باشکوه به کُلُسیوم و سنت حماسههای سینمایی
- اعلام نامزدهای چهلمین دوره جوایز انجمن بینالمللی مستند/ محصول مشترک ایران و انگلیس در شاخه بهترین مستند کوتاه
- اصغر افضلی و انیمیشن «رابینهود» در تازهترین قسمت «صداهای ابریشمی»
- جایزه جشنواره آمریکایی به پگاه آهنگرانی رسید
- چهل و سومین جشنواره فیلم فجر؛ از فرصت ثبت نام فیلمها تا داوری عوامل بخش نگاه نو
- نمایش بچه / گزارش تصویری
- اهمیت «باغ کیانوش» در سینمای کمدی زدهی این روزها
- برای بازی در فیلم «ماریا»؛ نخل صحرای پالم اسپرینگز به آنجلینا جولی اهدا میشود
- اکران فیلم علی زرنگار از اواخر آذر؛ «علت مرگ: نامعلوم» رفع توقیف شد
- مانور آمادگی همراه اول برای رویارویی با بحران؛ تمرینی برای پایداری ارتباطات
- بررسی هزینه و درآمد تولیدات ۳ سال اخیر؛ حساب کتاب فارابی جور است؟
- در اولین روزهای اکران بینالمللی؛ «گلادیاتور۲»، ۸۷ میلیون دلار فروخت
- اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم فجر معرفی شدند
- نامزدی ۲ جایزه آمریکایی برای «دوربین فرانسوی»
- «شهر خاموش» بهترین فیلم جشنواره نوستالژیا شد
- فروغ قجابگلی بهترین بازیگر جشنواره ریچموند شد
- «تگزاس ۳»؛ کمدی از نفس افتاده یا موفقیت تکراری؟
- روایتی از سه نمایشنامه از محمد مساوات روی صحنه میرود
- «کارون – اهواز» در مراکش
- رونمایی از پوستر انیمیشن «شنگول و منگول» در آستانه اکران
- درباره «اتاق بغلی» اثر پدرو آلمودووار/ مرز باریک دوستی و مرگ زیر جهانی از زندگی و رنگ