تاریخ انتشار:1397/11/12 - 12:42 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 105080

سینماسینما، یاسمن خلیلی فرد:

بنفشه آفریقایی» جدیدترین ساخته ی مونا زندی حقیقی، فیلمی بی ادعا و خوش ساخت است که ایده ی مرکزی جالب توجهی دارد. زندی حقیقی به عنوان یک فیلمساز زن، از احساسات ناب زنانه خود بهره برده است تا درامی را شکل دهد که به لحاظ احساسی بی سانسور باشد و عواطف انسانی را به شکلی قیچی نشده و خالص بر مخاطب نمایان سازد.
توجه فیلمساز به برهه سنی میانسالی اتفاق جالبی در فیلم است که جواب هم داده است. آمدن شوهر سابق شکوه (فاطمه معتمدآریا) به خانه ای که متعلق به همسر فعلی زن (سعید آقاخانی) است منجر به درگیری های عاطفی پرفراز و نشیبی میان این سه نفر می شود. فیلمساز بدون تشریح اساسی گذشته و تنها با نقب زدن به بخش های مهمی از آن در تلاش است تا شناسنامه ی شخصیت های کار خود را تشکیل دهد و علت تصمیم های آن ها را واکاوی نماید. این که فریدون (رضا بابک) معتقد است شکوه او و فرزندانش را رها کرده و با دوست وی یعنی رضا فرار کرده است تصویری ست که در ابتدا مرد از همسر سابقش (که مشخصاً هنوز هم او را دوست دارد) به مخاطب ارائه می دهد؛ تصویری که از همسرش برای فرزندانش نیز ساخته و باعث شده آنها با مادرشان و همسر او قهر کنند. این در حالیست که شکوه روایت دیگری از این اتفاق را برملا می کند که با درک فریدون نسبت به آن متفاوت است و در روایت او، شکوه پس از طلاقش از فریدون با رضا ازدواج کرده و ضمناً فرار هم نکرده است. اما آنچه مشخص نمی شود این است که علت اختلاف شکوه و فریدون از اساس چه بوده است؟ آنها که ظاهراً در شرایط کنونی با هم خوب و خوش اند و به هم احترام می گذارند و حتی ته دل علاقه شان هم نسبت به یکدیگر پابرجاست، پس چرا طلاق گرفته اند و خودشان و فرزندانشان را رسوا کرده اند؟ بهتر آن بود که فیلمساز و فیلمنامه نویس پاسخ این پرسش را هم در همان نشانه ها و دیالوگ های نه چندان گلدرشت فیلم لحاظ می کردند. سوال دیگری که برای من پیش آمد اختلاف سنی رضا و فریدون است؛ گفته می شود رضا رفیق فریدون بوده و شکوه با “رفیقِ شوهرش” فرار کرده است اما این دوستی از کجا آغاز شده است و اندازه اش چه قدر بوده؟ کاش در فیلم تأکیدی هم به این مسئله می شد. آیا اختلاف سنی فریدون و شکوه می تواند علت اصلی اختلاف و جدایی شان بوده باشد؟ به نظرم فیلم به لحاظ زمانی قابلیت این را داشت که به این نکات اساسی نیز گوشه چشمی داشته باشد. ریتم کند کار با بافت آن هماهنگ است و اتفاقاً لازمه ی چنین فیلمی، چنین ریتمی ست. ریتمی که در عین کندی اش نمی افتد و کار را دچار سکته نمی کند.


«بنفشه آفریقایی» فیلم هر سه بازیگرش است و به لحاظ کم بودن رخدادهایش بیشتر تمرکزش بر شخصیت ها و پردازش آنهاست. بازیگران کار درخشان اند و یکی از اصلی ترین نقاط درخشش اش. خصوصاً فاطمه معتمدآریا که حضور قدرتمندی دارد و در عین شادی و طراوت ظاهری اش به زیبایی غم های درونی شکوه را به تصویر می کشد.
«بنقشه آفریقایی» از آن دسته فیلمهاییست که به شما یادآوری می کند برای ساخته شدن یک فیلم داستانی الزاماً نباید به سراغ مباحث پیچیده و عجیب و غریب رفت بلکه می توان برشی از زندگی روزمره ی آدم های معمولی جامعه را جلوی دوربین برد و با برجسته سازی ظرایف آن به فیلمی تأثیرگذار دست یافت.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها