سینماسینما، ساقی سلیمانی:
«نیسه دیوانگی محض» در تعریف دو خطى، داستان زندگى دکتر نیسه سیلوییرا را که یک زن روانپزشک برزیلى است، به تصویر میکشد که در برابر درمان بیماران اسکیزوفرنى با شوک الکتریکى و شیوههاى جراحى مقاومت کرد و پیشتاز بهکارگیرى هنر بهعنوان راه دیگرى براى درمان بود.
این فیلم بیان مستقیم و مستندگونهای دارد و شعارى، که البته نه شعارى به معناى بد، بلکه شعارهاى درست و تیترهاى خواندنى و جذاب از زبان بیماران دارالمجانین، بیننده را با جامعهای طرف میکند که بىشباهت به جهان اطراف ما نیست. در اولین دقیقههاى فیلم اینکه دوربین روى دست بود و حرکتهاى ظاهرا عصبى آغازین صحنهها را رقم میزد، نظرم را جلب کرد و در طول فیلم برایم معنا پیدا کرد و هوشمندانه آمد. در ابتدا برداشت من از فیلم ضد جنگ و صلحطلب با رویکردى نمادپردازانه بود که بعد از اینکه فهمیدم داستانى واقعى به تصویر کشیده شد، باز هم این تعبیر کمرنگ نشد، کما اینکه انسانهاى صلحطلب حتما قرار نیست با توپ و تانک و اسلحه مقابله و مخالفت کنند. دکتر نیسه از همان جنس انسانهایى است که میتوان گفت سفیر صلح در علم روانپزشکى بود. متن فیلمنامه با بیانى شاعرانه و رویکردى شاهدگونه آینهای در برابر جهان امروزى میگیرد، جهانى مملو از عصبانیت و رفتارهاى خشونتآمیز و جنگطلبانه، فحاشىهاى آشکار، کتککارى، قتل، تجاوز و هر چیزى که انگار مدتهاست قُبحش در بین نوع بشر ریخته شده و به امرى عادى بدل شده است.
در جامعه کوچکى که دکتر نیسه درگیر آن میشود، هژمونى قدرت و مُهرههاى اصلى آن که پزشکان هستند، در لباس غیر دیوانگان و با آرامشى صرفا بیرونى، خشونتى پنهان را به جامعه تحت مراقبت خود اعمال میکنند، رفتارهاى خشونتآمیزى که گاهى براى بیننده جاى پزشک و بیمار را عوض میکند و در متن با همان بیان شعارى هم چند بار به این اشاره شده. در صحنهای که یکى از بیماران در زبالهها به دنبال بذر گیاهان براى کاشتن است، بارها این جمله را تکرار میکند که: این آدمها هستند که تعیین میکنند چى آشغال است. یا وقتى براى رفتن به پیکنیک در هوای آزاد و جنگل قرار شد بیماران لباس انتخاب کنند، بیمارى با جنسیت مرد تصمیم گرفت پیراهنى زنانه بپوشد. این مرزهاى باریک که قابل تغییر است، بارها در فیلم برجسته میشود و نمایش داده میشود.
نگاه زیرکانه کارگردان به زبان بدن در این فیلم و مخصوصا بازى با دستها گاهى من را به یاد برسون میانداخت و شیطنتهاى خوبى که با دستها در آثارش میشود دید. دستها اندامهاى عجیبى براى انتقال احساس هستند و متاسفانه بیشتر فیلمسازان این بار مسئولیت را فقط به دوش چشمها میاندازند و شاهدیم که صحنههاى دست فرسودهشدهای خلق میشوند. اما در این اثر دستها هم نقش بازى میکنند، دستانى که شوکه میشوند، دستانى که پَس میزنند، دستانى که کتک میزنند و به مرور دستانى از دل همان دستها خلق میشوند که نقاشى میکنند، نوازش میکنند، در آغوش میکشند، دستانى که کاسه میشوند براى باران…
اما در انتخاب بازیگر، افراد متمرکز در هژمونى قدرت چهرههاى زشتى ندارند و ظاهرى زیبا و آراسته و تر و تمیز براى پزشکانى که در تیم مقابل نیسه قرار دارند، انتخاب شده است. در انتخاب نقش براى دکتر نیسه احتمال میدهم از شباهت چهره به جوانى ایشان استفاده شده و کارگردان این ریسک را نکرد که ناشیانه او را در شمایل یک الهه و منجى با پوست روشن و چشمانى خاص و لباسى مشخص به تصویر بکشد.
اما در بررسى شخصیت نیسه براى خودم جالبترین بخش که فیلم هم به آن بارها اشاره میکرد، این بود که زنى با این قدرت و آرامش را وقتى در حریم خصوصىاش میدیدم، میفهمیدم این انسان در کنار یک دیگرى زندگى میکند که تو گویى همان آرامش و صلح و دوستى در وجودش جاری است. مردى آرام، با محبت و حامى، و در این هر دو و بعدتر هم در بین بیماران روحیه حیواندوستى و طبیعتدوستى مشترک بود.
اینها تمام براى من نکاتى بودند که گویى بر پیشانى آنها نَه به خشونت و جنگ حک شده بود. این فیلم محدود به زمان و مکان خاصى نیست و این خصیصه را حتما همه مخاطبان اثر تایید میکنند. ابدا زبان فیلم و کشورى که داستان در آن اتفاق افتاده، تاثیرى در فهم موقعیت فیلم ندارد. یک الگوى اجتماعى مشخص، یک بیانیه کوتاه که با صداى بلند میگوید: نوعدوستى، هنر، عشق، آرامش، نجاتدهنده بشر است، و خشم، فحاشى و کینهورزى شروع همه جنگهاست. ارتباط یونگ با نیسه بهعنوان استاد و شاگرد هم جایگاه مشخص یک حامى دانا را در کنار این زن نشان میدهد.
بنده بههیچوجه علاقهای ندارم بهخاطر جنسیت نیسه باب بحثهاى فمینیستى را باز کنم. شخصا به داستان نگاهى انسانى دارم و به همین جهت درباره مردهاى موثر در زندگى و نگرش نیسه، کما اینکه فیلم هم بارها به آنها اشاره دارد، سخن به میان آوردم.
سومین نفر از همین جنس افراد، منتقد معروف آثار هنری است که همچون کاشفى از میان یک دیوانهخانه، ونگوگ، پیکاسو، رافائل، فریدا و آبرامویچ را بیرون کشید…
بدون اینکه بخواهیم به شکل بىسروتهى فقط درس اخلاق بدهیم، میشود این الگوى بارز عملگرایى را دید و تغییر ایجاد کرد.
بله، جامعه جهانى مملو از انسان، هنرمند و زیبایی است، اما براى آنکه دستى نقاشى بکشد، حنجرهای آواز بخواند، یکی بنویسد، یکى شعر بسراید و دیگرى ساز بزند و درنهایت هر کسى بخش لطیفتر روحش و گرایشاتش را پیدا کند، میتوانند همه یکدیگر را دوست بدارند. آیا دیگر وقت آن نرسیده که به جاى منع صرفا قانونى، دست به منع واقعى خشونت بزنیم؟ خشونتى که از بلند و کوتاه شدن صدایى که از دهانمان بیرون میآید، آغاز میشود و به حملههاى شیمیایى و اتمى ختم میشود.
این کارى بود که دکتر نیسه با این جمله انجام داد و این را به مخالفانش فهماند: قلم من در مقابل چکش شما.
ماهنامه هنر و تجربه
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- این هنر و تجربه آنتی ویروسی ست بر فیلم های به هرقیمت مسخره
- تحقق آرزوی چندساله فعالان انیمیشن در هنرو تجربه
- جعفر صانعی مقدم: گسترش فعالیتها در سینمای «هنر و تجربه» بستگی به تامین نیازهای مالی دارد
- انتشار تیزر هفته فیلم ایتالیا + ویدئو
- اسامی فیلمهای حاضر در هفته فیلم ایتالیا اعلام شد/ از آثار مورتی تا برتولوچی
- هفته فیلم ایتالیا ۱۱ آذر آغاز میشود/ نمایش آنلاین و رایگان فیلمها
- چهارمین دوره هفته فیلم اروپایی برگزار میشود/ اعلام جزییات رویداد
- نانهای بیات/ نگاهی به فیلم «حوا، مریم، عایشه»
- کدام چریکه؟ کدام بهرام؟/ نگاهی به مستند «چریکه بهرام»
- سالها بایست تا دَم پاک شد/ نگاهی به فیلم «پری»
- فهرست فیلمهای روی پرده در سینماهای «هنروتجربه»/ «منگی» از ۱۵ شهریور میآید
- تابناک: نخستین گامها برای تعطیلی بستر نمایش دهها فیلم سینمایی ایران؟
- قابهای نامتعارف بیمعنی/ نگاهی به فیلم «امیر»
- ابوالفضل جلیلی: مشکل فیلمهای من این است که مردم را به فکر میاندازد
- آئین دیدار با عوامل فیلم «یلدا» برگزار شد/ گپی با فروغ قجابگلو بازیگر فیلم مسعود بخشی
نظر شما
پربازدیدترین ها
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ ۶ فیلمنامه پروانه ساخت سینمایی گرفتند
- درباره یک خبر بی نهایت وحشتناک و غم انگیز
- یادداشتی بر فلسفه دوستی بر پایه «چشمانت را ببند»/ در جستوجوی دوست
- پس از جنجال حرفهای مدیر جشنواره کمرایمیج؛ استیو مک کوئین رفت/ کیت بلانشت ماند
- با احکامی جداگانه از سوی رائد فریدزاده؛ حسینی و شفیعی معاون شدند/ ایلبیگی به موسسه سینماشهر رفت
آخرین ها
- رونمایی از پوستر انیمیشن «شنگول و منگول» در آستانه اکران
- درباره «اتاق بغلی» اثر پدرو آلمودووار/ مرز باریک دوستی و مرگ زیر جهانی از زندگی و رنگ
- استادان و کارگاههای «سینماحقیقت۱۸» را بشناسید
- بر مبنای آمار سمفا؛ روند صعودی فروش سینماها در هفته گذشته نزولی شد
- محمد شکیبانیا رئیس سیزدهمین جشن مستقل سینمای مستند شد
- گفتوگو با محمد مقدم درباره سینمای مستند/ فیلم مستند، جهانی است ساختگی؟
- با احکامی جداگانه از سوی رائد فریدزاده؛ حسینی و شفیعی معاون شدند/ ایلبیگی به موسسه سینماشهر رفت
- کارگردان «سه جلد»: اقتصاد سینمای ایران را چند سکانس رقص میگرداند
- نمایش دو مستند از ناصر تقوایی در موزه سینما
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ کونان اوبراین، میزبان اسکار ۹۷ام خواهد بود
- «کارمند جماعت» رونمایی میشود
- یادداشتی بر فلسفه دوستی بر پایه «چشمانت را ببند»/ در جستوجوی دوست
- دنزل واشینگتن از دنیای بازیگری خداحافظی میکند
- تاد هینز رئیس هیئت داوران جشنواره فیلم برلین شد
- پس از جنجال حرفهای مدیر جشنواره کمرایمیج؛ استیو مک کوئین رفت/ کیت بلانشت ماند
- ابوالفضل جلیلی مطرح کرد؛ حضور در کلاس بازیگری عامل موفقیت نیست
- نمایش بلندترین سکانس پلان سینمای مستند ایران در آمریکا
- کدام سینما واقعی تر است ؟
- پیدا شدن جسد یک بازیگر در خانهاش
- دیدار اصغر فرهادی با علاقهمندان فیلمهایش در استانبول
- فیلمی که اطلاعاتش مخفی نگه داشته شده؛ لوپیتا نیونگو به فیلم کریستوفر نولان پیوست
- «کتابخانه نیمهشب» روی صحنه میرود
- سه نمایش برای مستند «۹۹-۱۹» در یک هفته
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ ۶ فیلمنامه پروانه ساخت سینمایی گرفتند
- درباره فیلم جدید رابرت زمکیس/ «اینجا»؛ یک قرن را طی می کند، اما بدون حرکت دوربین
- سوینا منتشر میکند؛ نسخه ویژه نابینایان «مورد عجیب بنجامین باتن» با صدای مهدی پاکدل
- «پینگو» بعد از ۱۸ سال بازمیگردد
- جوایز اصلی فستیوال فیلم هانوی به «بی سر و صدا» رسید
- درباره یک خبر بی نهایت وحشتناک و غم انگیز
- نمایش وقتی الاغا عاشق میشوند / گزارش تصویری