فرزانه متین-مطمئنا بخش بزرگی از جامعه ایران،گوششان با اسم کتاب بامدادخمار آشناشت.کتابی عامه پسند نه چندان فاخر اما عبرت آموز.کتابی که قابلیت های زیادی برای تبدیل به سریال و فیلم در سه دهه داشت که متاسفانه عملی نشد.در کل کارگردانان ایرانی گویی میلشان به سمت و سوی اقتباس نیست و ما خیلی کم آثاری را می بینیم که اقتباس از یک کتاب باشد البته در مورد شخصیت های تاریخی و وقایع تاریخی این چنین نیست اما متاسفانه همانطور سرانه مطالعه در جامعه ایران بسیار کم است آثار سینمایی و نمایشی با اقتباس از کتاب هم به تبع کمتر.
اما به تازه گی خبر از ساخت سریال بامداد خمار توسط نرگس آبیار در خبرها شنیده شده که جای خوشحالی است البته ساخت این سریال گویا در این سه سال اخیر مسیرهای پر فراز و نشیبی را طی کرده است.پروژه ی بامداد خمار از سال ۱۳۹۷ تقریبا پس از پایان سریال شهرزاد بر سر زبان ها افتاد و قرار بر این بود حسن فتحی این سریال را کارگردانی کند که وی آن را رد کرد.دو سال بعد خبرها حاکی از آن بود که کیانوش عیاری تصمیم گرفته این فیلم را بسازد که در نهایت پروژه به جایی نرسید.در تیرماه ۱۴۰۰ پیش تولید سریال با کارگردانی ابراهیم ایرج زاد شروع شد که مدتی بعد کناره گیری کرد.اما در سال گذشته،نرگس آبیار تصمیم گرفت دومین سریال اقتباسی از رمان را بسازد که اولین آن سریال سووشون با اقتباس از کتاب فاخر سووشون نوشته ی سیمین دانشور است که در نوبت نمایش خانگی قرار دارد و دومین اثر اقتباسی از کتاب بامداد خمار است که با مشخص شدن بازیگران قرار است سریال را در شهر قزوین جلوی دوربین ببرد.البته در این حین هم محمد داوودی نویسنده و سرپرست نویسندگان بامداد خمار از ادامه همکاریش با این پروژه انصراف دادو روابط عمومی سریال همجوابیه ای در پاسخ به وی داد که به دلیل وفا دار نبودن او به اصل اثر وتذکرهای مداوم به داوودی و رفتار غیر حرفه ایی ،این مسائل رخ داده است.
چرا بامداد خمار قابلیت اثرنمایشی دارد؟
بامدادخمار نوشته ی فتانه حاج سید جوادی در سال ۱۳۷۴ توسط نشر البرز وارد بازار آرام کتاب شد.انتشار این کتاب،یک اتفاق بود نه یک اتفاق ساده بلکه اتفاقی آشفته ،پیچیده و لذت بخش.رمانی عشقی که خواسته یا ناخواسته تعارضات نسلی ،ایدلوژیک و سیاسی را در خود حمل می کرد.افسانه نجم آبادی،نویسنده و پژوهشگرو استاد مطالعات زنان درباره ی این کتاب گفته است:«رمانی که می خواهد از نوعی خرد سنتی در برابر عصیانگری جوانی دفاع کند.»در زمان اندکی،بامدادخمار تبدیل به یکی از پرفروش ترین رمان های سال و دهه ی هفتاد شد.این کتاب که تاکنون بالای صد هزار تیراژ داشته هم موافقان و هم مخالفان پرو پا قرصی هم به همراه داشته است.تا جایی که نجف دریابندری به تعریف و تمجید کتاب پرداخت و هوشنگ گلشیری در جواب نجف آبادی ،وی را به بی سوادی متهم کرد و بهاًالدین خرمشاهی ،گلشیری را حسود خطاب کرد وکتاب را در دفاع از خرد و عقلانیت برشمرد.فتانه حاج سید جوادی که امیدوار بود دختران جوان ،خواننده اصلی رمانش باشند،والدین هم به جرگه ی خوانندگان افزوده شد و این در حالی بود صدای منتقدان فمنیستی را در آورد آن ها نتیجه منطقی سیر داستان را که شخصیت اصلی اش یک زن مازوخیست سبک سر و ضعیف بود،می دانستند که دست آخر به ازدواج عقب مانده و مربوط به عصر حجر تن می دهد.با همه ی این نقد های منفی،بامداد خمار ،کتابی شد تاثیرگذار.این رمان عاشقانه زمانی در دست مردم قرار گرفت که تا حدی روابط دختر و پسر در جامعه به صورت عرف در آمده بود و جامعه در حال تغییر و تحول .حالا کتابی منتشر شده که با زیرکی خواننده را در برابر روابط عاشقانه اش در آینده در موقعیت ترس قرار می داد.
بامداد خمار که جزو کتاب های عامه پسند قرار داشت با قصه مردسالارانه و زن ستیز از زاویه دید اول شخص یک زن،حس و حال و هوای زنانه داشت و در زمان خودش یکی از داستان های پیش رو محسوب می شد.
کتاب در دورانیست که ایران تازه طعم مشروطیت را چشیده است که ناگهان رضاشاه قدرت می گیرد و حالا فضا آماده است که نویسنده سیر اصلی داستان را مشخص کند:عشق نافرجام دختری ۱۵ ساله از اعیان و طبقه بالا دست تهران به نام محبوبه با جوانی نجار به نام رحیم از طبقه فرودست .محبوبه بر خلاف میل خانواده اش از ازدواج با منصور ،پسرعمویش سرباز می زند و در نهایت خانواده اش را مجبور به ازدواجش با رحیم می کند.پدر محبوبه خانه کوچک برای آن ها و مغازه ای برای رحیم می گیرد و او را تا زمانی کههمسر رحیم است،طرد می کند.همانطور که انتظار می رفت دوران خوشبختی کوتاه بود و کم کم تفاوت های فرهنگی که بارقه های طبقاتی در آن مشهود است به چشم آمد.
در نهایت پس از شش سال زندگی خفت بار،محبوبه به خانه پدری اش باز می گردد ورحیم که حاضر به طلاق نبود ،به اجبار پدر محبوبه ،طلاق می دهد و محبوبه همسر دوممنصور می شود.
خواندن کتاب در آن دوران به شدت از سوی والدین به دختران توصیه می شد و حتی خیلی ها با خواندن این رمان،کتاب خوان شدند.بسیاری از خوانندگان معتقد بودند این کتاب زندگی شان را نجات داده است.تقریبا دو سال بعد از انتشار کتاب بامدادخمار ،شخصی با ناممستعار ناهید.ا.پژواک با انتشار کتاب شب سراب در برابر بامدادخمار قد علمکرد و داستان را از دید رحیم بیان کرد و انگیزه اش را مظلوم نمایی بیش از حد شخصیت زن در بامداد خمار اعلام کرد.اما کتاب اثر گذارنبود و به دست فراموشی سپرده شد.
در کل رمان بامداد خمار با اینکه عامه پسند بود اما یک سر وگردن از رمان های هم عصرش بالاتر به شمار می آمد و بیش از آنکه داستان عشقی آن بزرگنمایی شود ،درس عبرتی برای جوانان بی تجربه محسوب می شد هر چند که نمی توانمنکر این قضیه شد که کتاب به نوعی از اصالت و شرافت طبقات بالادست دفاع می کند و به تحقیر فرو دستان می پردازد که با این کار الفت اجتماعی را سست می کند.
با همه ی این تفاسیر امید است که که این سریال نمایش خانگی با وفادار ماندن به قصه کتاب،اثری جذاب و قابل تامل را به نمایش بگذارد.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
پربازدیدترین ها
- یادداشتی برای فیلم «رها»/ جامعه ناکارآمد و پدرهای بیخاصیت
- رونمایی از پوستر «زال و رودابه» در آستانه جشنواره فیلم فجر
- حاشیههای جشنواره فیلم فجر/ از دست دادن رضا بابک با مرضیه برومند تا سوءاستفاده از صدا و تصویر شکیبایی
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- «۱۹۶۸»؛ هیاهو برای هیچ
آخرین ها
- آسیبهای اجتماعی و خنثیبودگی انسانی
- من را خسرو پدر زیبا صدایم کنید…
- «زیبا صدایم کن»؛ یک رابطه پدر و دختری لطیف و انسانی
- سه فیلم از یک نگاه/ ملودرام اشکانگیز، آدمهای حاشیهای جامعه و آتشی که فصل مشترک است
- چهل و سومین جشنواره فیلم فجر؛ نامزدهای بخش مستند اعلام شد
- زمان نمایش «رکسانا»، «پیر پسر» و «قاتل و وحشی» مشخص شد
- یادداشتی بر «آبستن»؛ تعلیق نصفه نیمهای که ناکارآمد میشود
- در پی جنجالها در شبکه اجتماعی ایکس؛ بازیگر شخصیت «امیلیا پرز» از اسکار حذف شد
- چرا فیلم «اسفند» به بدی فیلم «اشکِ هور» نیست؟
- ششمین روز جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- بخش زیادی از انتقاداتی که در برنامه هفت مطرح می شود به خود افخمی بر می گردد
- برخی نهادهای حاکمیتی و ارزشی ، از برند سازی برای مسعود فراستی چه هدفی را دنبال می کنند ؟
- چهارگانه صدرعاملی کامل شد/ عاشقانه آرام میان دو غریبه آشنا
- «توقیف»؛ روایتی صریح از ممیزی در آثار هنری
- پنجمین روز جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- افتتاح دومین دوره بورسیه نخبگان علمی توسط همراه اول
- «یوزفکا» روی صحنه عمارت نوفل لوشاتو میرود
- رونمایی از پوستر «ژن زامبی» همزمان با معرفی بازیگران و عوامل
- برنده اسکار در داوری نخل طلا؛ ژولیت بینوش رئیس هیات داوران جشنواره کن ۲۰۲۵ شد
- درباره «شمال از جنوب غربی» و «چشم بادومی»/ غلبه نگاه سادهانگاره و طرح مساله با راهحلی نشدنی
- ادب مرد به ز دولت اوست
- «آبستن» و آیندهای درخشان برای کارگردانان فیلم
- یادداشتی بر دو فیلم «رها» و «آبستن»/ زخمهای ماندگار و ماندگاری زخمها
- «بچه مردم»؛ فیلمی که به دیگران جوالدوز میزند، اما از زدن سوزن به خودی باز میماند
- حرفهای تازه رییس اسبق سازمان سینمایی؛ ایوبی: پشتم را خالی کردند/ دولت باید پایش را عقب بکشد
- چهارمین روز جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- حاشیههای سومین روز جشنواره فیلم فجر؛ از مشکل حل نشدنی صدای برج میلاد تا حضور نوزادان در سینمای رسانه
- آموختههایی از پشت صحنه «صد سال تنهایی»/ آیا مارکز از نتیجه اقتباس راضی میشد؟
- پروانه نمایش برای فجر صادر شد؛ «قاتل و وحشی» در جشنواره اکران میشود
- یادداشتی بر «بچه مردم» و «اسفند»/ از روایت دلنشین و شیرین تلخیها تا فیلمنامه چشم اسفندیار