تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۱۰/۱۲ - ۰۰:۳۰ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 167092

فرزانه متین- فیلم بی همه چیز به کارگردانی و نویسندگی محسن قرایی با بازی های درخشان هدیه تهرانی،پرویز پرستویی،هادی حجازی فر،باران کوثری،مهتاب نصیری پورو…بر روی پرده ی نقره ایی در حال اکران است.این فیلم با اقتباس از نمایشنامه «ملاقات با بانوی سالخورده» بر محور انتقام می چرخد.محسن قرایی با ساخت سومین فیلمش،به دنبال یک موضوع جنجالی رفت و این فیلم را می توان یکی از آثار سیاسی سینمای ایران دانست.
داستان حول و حوش دهه ی ۴۰ و ۵۰ خورشیدی در روستایی دورافتاده شکل گرفته است.در این روستا،فردی معتمد و خان زاده با بازی پرویز پرستویی در نقش امیر ،مورد قبول توده مردم در ده است تا جایی که وی را قاضی می پندارند اما با آمدن یکی از اهالی روستا به این ده با بازی هدیه تهرانی در نقش لی لی که سالها پیش به دلیل بدکاره نامیدنش آن محل را ترک کرده،اوضاع روستا بهم می‌ریزد.حالا او اشراف زاده است و به مردم وعده داده در صورت کشتن امیر(گرفتن انتقام خودش از او) ،پول زیادی به آن ها خواهد داد…
برگ برنده بی همه چیزفیلنامه،لحن و فرم منحصربفرد آنست نه خبری از فضاهای بسته‌ی آپارتمان نشینی است نه از بازی های مصنوعی. فیلم بسیار شلوغ و دارای یک موضوع یونیک است. قرایی کیفیت فیلمنامه اش را فدای کمیت های دیگر نکرده است.هر بازیگری به خوبی توانسته گلیم بازی خودش را از آب بکشد.از بازی جا افتاده هادی حجازی فر در نقش دهدار تا بازی باران کوثری یکی از اهالی روستا در نقش فردی کم عقل…
از آنجا که فیلم بر محور انتقام می چرخد،بعدهای روانشناسانه‌ی زیادی در این اثر نهفته است.انتقام از دیرباز موضوع بسیاری از شاهکارهای ادبیات و آثار شاخص سینمایی بوده است.لی لی برای گرفتن انتقام ،خود دست به کار نمی شود بلکه از توده ی مردم می خواهد انتقام گیرند.غیر از انتقام بخش پر رنگی از از فیلم به ما نشان می دهد،همه انسان ها سفید و سیاه نیستند.اگر امیر قاضی و معتمد است در گذشته اش اشتباهاتی داشته ،حتی برای فرار کردنش هم دست به اشتباه می زند و اگر لی لی به فاحشه بودن معروف است ،اشتباهات سایرین باعث شده به او،این لقب را بدهند.افراد را خاکستری ببینیم.
قرایی به ما نشان داد آن کسی که بی همه چیز است، نه امیرخان است نه لی لی.بلکه این اهالی روستا (توده مردم) بی همه چیز هستند که خوشان به گرفتن انتقام از خود بپا می خیزند. مردمی که برای مادیات، به قول امیرخان،سه روز،سه تا یه روز پشتش نایستادند،مردمی که حاضر شدند از انسانیت،شرافت،عزت نفس و… بگذرند و به خاطر پول ،تصمیم لی لی را مبنی بر کشتن امیر برگزینند.مردمی که برای پول ،فهمی از رحم و شفقت نداشتند.لی لی آمده بود تا سقوط یک قهرمان را تماشا کند،او می توانست با پذیرش اتفاقات تلخ با گذشتن از انتقام به پذیرش برسد و خود را از نقاب یک زن سرد ، بی روح و بی رحم ،بیرون کشد اما انتقام را انتخاب کرد البته کارگردان،زیرکی لیلی را در بحث روانشناسی انتقام نشان داد که گرفتن انتقام بعدها با شدتی بی رحمانه به خودش باز می گردد و در دقایق انتهایی گرفتن صحنه انتقام توسط مردم،از پیشنهادش صرف نظر کرد.
اما آنچه فیلم را خاص می کند این بود که مردم با انتخاب تصمیم لیلی،انتقام نداری و فلاکتشان را امیر می‌خواهند بگیرند غافل از آن که آن ها با انتخاب کورکورانه‌شان،روستا را برای نسل های بعدی از هم می پاشانند و دیگر آن روستا،مانند اولش نخواهد شد.
در جایی خوانده بودم«قبل از اینکه برای انتقام گرفتن بروید،اول دو تا قبر بکنید» واین مردم بی همه چیز با این کارشان،روستا را تبدیل به قبرستان کردند.

برچسب‌ها:

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها