تاریخ انتشار:1398/02/13 - 21:09 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 111620

پرویز جاهد منتقد سینما و مدرس کارگاه «زیبایی شناسی مکان در سینما» معتقد است وقتی ما به‌‌ ازاهای واقعی برای لوکیشن ها وجود دارند، ساخت لوکیشن و فیلمسازی در استودیوها نوعی تحریف در جغرافیای واقعیت محسوب می شود.

به گزارش سینماسینما، به نقل از روابط عمومی نهمین جشنواره بین المللی فیلم وارش، کارگاه «زیبایی شناسی مکان در سینما» در آخرین روز از این جشنواره با حضور پرویز جاهد در مجتمع فرهنگی سینمایی وارش برگزار شد.

جاهد در ابتدای این نشست بیان کرد: در کشور ما حتی یک جلد کتاب یا پژوهش درباره لوکیشن وجود ندارد و بر این مساله مهم هنوز تمرکز کافی صورت نگرفته است.

نویسنده کتاب «نوشتن با دوربین» افزود: در سینمای کلاسیک وحدت موضوعی، زمانی و مکانی وجود داشته و دارد تا این که واژه «فلاش بک» به سینمای دنیا اضافه شد و ماهیت آن را تغییر داد. به همین دلیل است که می گویم واژه ها اهمیت بالایی دارند. مکان به دو شکل در سینمای مدرن ظاهر می شود؛ یکی مکان ثابت و به هم پیوسته و دیگری مکان از هم گسسته.

جاهد خاطر نشان کرد: در فیلم هایی ذهنی که برای مثال دیوید لینچ می سازد، مکان ها تکه تکه شده اند و واحد نیستند. همچنین در سینمایی با کاراکترهای اسکیزوفرنیک که زمان فیلم از هم گسسته است، مکان نیز دچار از هم گسیختگی می شود.

وی با اشاره به دو بعد عینی و ذهنی سینما عنوان کرد: بخش عینی سینما همان فضایی است که فیلم در آن جا تصویربرداری می شود و محیطی کاملا طبیعی است اما سینمای ذهنی نمایی است که کارگردانی و میزانس آن را خلق می کنند.

این منتقد سینما در ادامه گفت: فیلم بدون جغرافیا معنی ندارد و در این بعد است که قصه اتفاق می افتد. تمام تلاش کارگردان باید تصویر کردن درست جغرافیا در فیلم باشد. مفهوم جغرافیا در سینمای ملی مهم است. برای مثال آمریکایی ها در فیلم هایشان شرق را به طرزی خاص به تصویر می کشند؛ جایی که در آن حضور ندارند و تمام این اتفاقات در استودیوهای بزرگ و لوکس به وقوع می پیوندد نه در دنیای واقعی.

جاهد افزود: انجام این کار نوعی تحریف در جغرافیای واقعیت است. استفاده از استودیو این امکان را به فیلمسازان می دهد تا محیطی را که وجود ندارد، خلق کنند اما زمانی که شهرهای امروزی سر جایشان هستند، چرا باید آن را در استودیو به تصویر کشید؟! فیلمسازان با تکنولوژی که در اختیارشان قرار دارد، به ساخت جغرافیا که در بسیاری موارد تفاوت های زیادی با جغرافیای اصلی دارد، اقدام می کنند.

این سینماگر در ادامه با بیان این که در برخی موارد کارگردان ها مجبور به بازسازی لوکیشن می شوند، خاطرنشان کرد: ساختن لوکیشن، جغرافیا را در فیلم تحت الشعاع قرار می دهد. لوکیش های زیادی در سینما به مکان های توریستی تبدیل شده اند. چنانچه زنده یاد علی حاتمی شهرک سینمایی را ساخت تا تهران قدیم را بازنمایی کند؛ چیزی که وجود نداشت و نمی شد از واقعیت آن استفاده کرد.

وی افزود: آمریکایی ها وابسته به مکان هایی هستند که صرفا در لابراتوارها ساخته می شوند نه در دنیای واقعی؛ در حالی که آن ها توانایی مالی و تجهیزات لازم برای ساخت لوکیشن واقعی و حتی سفر به کشورهای واقعی را دارند. فیلمسازان از ابعاد مختلف به جغرافیا توجه می کنند. برخی کارگردانان نظیر اصغر فرهادی در فیلم «درباره الی» نگاه درست و دراماتیکی به یک منطقه خاص نظیر ساحل داشته اند. در حالی که اغلب کارگردان ها معمولا به ساحل نگاهی تجاری دارند. این مساله کاملا به درکی که کارگردان از قصه دارد، برمی گردد.

این نویسنده سینمایی به تفاوت لوکیشن های باز و بسته در سینما اشاره و تصریح کرد: در سینمای داستانی، کارگردان این حق را دارد که در لوکیشن واقعی دست ببرد تا فضا را به آن قصه ای که در ذهن دارد، نزدیک تر کند. محدود کردن و دخل و تصرف در فیلم های داستانی ایرادی ندارد، به همین دلیل است که فردی با عنوان «طراح صحنه» در فیلم های سینمایی فعال است اما در فیلم های مستند این کار نادرست است و تحریف در واقعیت به حساب می آید.

نهمین جشنواره بین المللی فیلم وارش به دبیری مهدی قربانپور امشب (جمعه ۱۳ اردیبهشت) به کار خود پایان می دهد.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها