کارگردان مستند «سینه ما رکس» معتقد است در جامعه ما فجایع، بیش از قربانیان مورد توجه قرار میگیرند.
به گزارش سینماسینما امروز ۲۸ مرداد سالگرد فاجعه آتش سوزی در سینمارکس آبادان است. میترا مهتریان و صادق دهقان در مستند «سینه ما رکس» روایتی تازه از این رویداد و قربانیان آن دارند. در این گفتگو مهتریان درباره روند تولید این پروژه و نمایش آن در چهاردهمین جشنواره «سینماحقیقت» صحبت کرده است.
شما شانس این را داشتید که فیلمتان نمایش داده شود، واکنشهای مخاطبان چطور بود؟
با توجه به حوادث تلخ در زمان پژوهش و تولید مستند، برای نمونه سیل در آبادان و تصادف و بیمارستان و مشکلات عدیده ای که با آنها مواجه شدیم و انواع و اقسام هشدارها و توصیه ها و نبود حمایت جدی چه به لحاظ مالی و چه امور فنی که اغلب دوستان حرفه ای از همراهی کردن امتناع کردند. (البته از همراهی خوب منطقه آزاد اروند نباید چشم پوشی کرد و همیشه قدردان لطفشان هستم) و در دوران سانسورهای فراوان، بله به قول شما باید عرض کنم، نمایش فیلم در بخش نمایش های ویژه چهاردهمین جشنواره سینماحقیقت، شانسی بود که نصیب فیلم شد. شاید تنها شانس. وقتی فیلمی در بخش مسابقه نباشد متاسفانه در فرهنگ ایجاد شده در بین همه، با این ذهنیت مواجه می شویم که فیلم شکست خورده و ناموفق بوده و بدون شک استقبال از آن هم ناموفق خواهد بود. اما خوشبختانه فیلم باوجود حضور در بخش خارج از مسابقه، جزو ۱۵ فیلم پرمخاطب شد و همین برای مستندساز کافی است. اگر فقط با این رویکرد فیلم ساخته شده باشد که حرف مدنظر را به مخاطب برساند بنده از این نظر راضی هستم. چرا که فیلم را برای بالا رفتن از نردبان غم و رنج مردم نساختم و خوشحالم که خارج از مسابقه دیده شد. هرچند شاید حضور در بخش مسابقه به بهتر دیده شدنش کمک می کرد؛ بنابراین ضروری می دانم به نکته ای نه درباب گلایه که در راه مسیریابی اشاره کنم.
اخیرا در جایی از مدیر محترمی خواندم که فرموده بودند: مستندسازان باید جسور باشند و مدیران جسور هم آنها را حمایت کنند! اما بنده به نظرم یک ضلع دیگری هم هست و آن هیات های انتخاب هستند. هیات های انتخاب هم بهتر است جسور باشند و این واژه سلیقه را برای زمانی به کار گیرند که در منزل نشسته اند و برای اوقات فراغت خود فیلم مورد سلیقه خود را انتخاب کنند و به تماشا بنشینند. در هنگام انتخاب فیلم برای جشنواره، سلیقه در آخرین پارامتر باید قرار بگیرد نه اولین معیار انتخاب.
به نظر می رسد فیلم قرار نیست همه ماجرا را شرح بدهد.
مخاطبان «سینه ما رکس» همه دنبال یافتن مقصر هستند و چون از این بابت راضی نمیشوند شاید با فیلم همراه نشوند. اما بودند مخاطبانی که فیلم را دو یا سه بار دیدند و نکات خوبی از آن دریافت کرده بودند و اشاره های بسیار زیبایی داشتند. اگرچه اندک بودند اما چون کارشناسان بسیار توانمندی بودند برای بنده و جناب دهقان همکار خوبم و فیلم بسیار مفید و موثر بود. می توانم به راحتی اسامی بزرگواران را اعلام کنم. شاید به وقت و زمانی دیگر.
ایده این فیلم چطور به ذهنتان رسید؟ درباره سینما رکس آبادان و آتش سوزی آن قرائت های مختلفی وجود دارد.
خاطرات کودکی ام؛ بهار ۱۳۵۷ آبادان، در مدت زمان طولانی دو هفته ای و حضور هرشب در سینماهای آبادان، از سینمای تابستانی و رو باز تا سرپوشیده در تعطیلات نوروز، گرمای آبادان در فصلی که همدان پوشیده از برف بود، جذابیت های آبادان را برایم چندبرابر کرد. گره خوردن یک داستان رمانتیک برای یکی از اقوام و دیدن یک دختر آبادانی در سن و سال خودم و دمپایی ابری صورتی رنگی که به پا داشت در حین تماشای فیلم در سینما رکس و چند ماه بعد تصاویر دلخراش سینمارکس و دمپایی های ابری که روی پله ها رها شده بود، هیچ وقت از ذهنم محو نشد تا اینکه سال ۱۳۹۶ تصمیم گرفتم تحقیق و پژوهش این موضوع را جدی انجام دهم و ادامه پروسه بسیار بسیار سخت تولید و….
اولین سوال که هر مخاطبی از حادثه سینمارکس میپرسد این است که بالاخره مسبب اصلی و مقصر اصلی چه کسی بود؟
بله دو گروه با اسناد محکم و مستند می توانند بار بزرگ تقصیر در این حادثه را از گردن خود کم کنند؛ اما رویکرد ما به ماجرا بیشتر جنبه به نمایش گذاشتن رنج و درد خانواده ها و افرادی است که قربانیان بعد از حادثه بودند. برادر عامل آتش سوزی، سرباز نیروی دریایی که هیچ عزیزی از دست نداده اما به دلیل حضور در سالن سینما چهل سال با این کابوس درگیر بود. و خیل عظیمی از افرادی که سالها بعد از آن حادثه پا به سینما نگذاشتند و… بیشتر نوعی تراپی بود. ما دنبال مقصر نبودیم. دنبال این بودیم که نشان بدهیم زخم کهنه وقتی مداوا نشود ناسور می شود. بعد از حادثه پلاسکو و کشتی سانچی چند نفر از ما، از خانوادههای عزیزان آتشنشانان و ملوانان احوالی پرسیده است؟ ما مردمی هستیم که به حادثه بیش از قربانیان بعد از حادثه می پردازیم. سنت مراقبت و درمانگری و روان درمانی در ما کمرنگ است. ما هم درمانگر نبودیم و نیستیم؛ فقط قصد داشتیم تلنگری به خود و دیگران بزنیم… هرچند به جرات اعتراف می کنم ما بعد از گفت و گو با عزیزان و نمایش فیلم، شاهد حال خوبشان هم بودیم. همانطور که برادر حسین تکبعلی زاده در فیلم به آن اشاره می کند که: این میکروفون و گفتن حرفهای دلم، حالم را خوب کرد.
اسناد و مدارک مربوط به ماجرا چقدر است؟ به آنها دسترسی داشتید؟
تمام اسنادی که من به دست آوردم شاید به دست هر پژوهشگر دیگری نیز برسد؛ نمونه مکتوب آن کتاب سینما جهنم که بعد از اکران فیلم سینه ما رکس منتشر شد، تحقیقی چندساله و منسجم و خوش قلمی است اما خوشبختانه من در پژوهشهای میدانی افرادی را دیدم که کسی از وجودشان مطلع نبود و به نکته ای رسیدیم که شاید مسیر تحقیق درباره سینمارکس را کاملا تغییر بدهد و این تازه آغاز راهی جدید باشد.
از نمایش آنلاین فیلم در جشنواره حقیقت راضی بودید؟
بدون شک مستندساز در پی راهی است که فیلم دیده شود و تقارن جشنواره و پاندمی کرونا و اکران آنلاین تصمیم بسیار درست و سنجیده ای بود. در شرایط قرنطینه و در خانه ماندن شاید بیشتر از هرسال فیلم های جشنواره حقیقت را به تماشا نشستم و دست مریزاد به همه عوامل جشنواره و همه دوستان مستندساز.
این روزها بازار نمایش آنلاین گرم است، این بستر چقدر میتواند به دیده شدن فیلم های مستند کمک کند؟
در بحران کرونا برای سلامتی خود و کمک به کادر درمان و دیده شدن فیلم، اکران آنلاین بازی سه سر برد است و امید دارم به تداوم این حرکت. حتی در دوران اکرانهای حضوری و البته با رواج فرهنگ قانونی دیدن.

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- معرفی هیأت داوران فیلمهای مستند چهل و سومین جشنواره فیلم فجر
- روایتی تازه از فاجعه سینما رکس آبادان در فیلمنت
- در نشست نقد و بررسی «سینهما رکس» عنوان شد؛ آبادانیها بعد از آتشسوزی سینمارکس هنوز به مرحله بازیابی عاطفی نرسیدهاند
- در خانه هنرمندان ایران به نمایش درمیآید؛ روایت سوختن یک سینما و آدمهایش در «سینهما رکس»
- بازخوانی فاجعه سینما رکس آبادان/ عبرتها به جای قضاوتها
- سینما «آبادان» عید فطر باز می شود
- پخش تصاویر دادگاه های فاجعه سینمارکس آبادان از شبکه مستند
نظر شما
پربازدیدترین ها
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- نگاهی به «عروج» به بهانه زادروز لاریسا شپیتکو/ لحظه روبرو شدن با «خود»
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- سکانس طلایی/ تصنیف نارایاما
- یک جایزه برای آیدا پناهنده؛ جشنواره فرانسوی به «در انتهای شب» جایزه داد
آخرین ها
- رکوردشکنی «پایتخت ۷» در تلوبیون؛ ۳۳۰ میلیون دقیقه تماشا و ۶۶۰ هزار کاربر همزمان
- فوت بازیگر آمریکایی؛ ریچارد چمبرلین درگذشت
- بزرگداشت رخشان بنیاعتماد برگزار شد
- نگاهی به فیلم عزیز؛ فیلمی قابل احترام
- عیدی ویژه همراه اول بهمناسبت عید فطر
- پرفروشهای سینما در هفته اول نوروز/ هیچ کدام از فیلمهای نوروزی، یک میلیون تماشاگر نداشتند
- آکادمی اسکار عذرخواهی کرد
- «میراث» در جشنواره هاتداکس رقابت میکند
- تازهترین ساخته هادی محقق به چین میرود/ اولین حضور جهانی «دِرنو» در جشنواره پکن
- یک جایزه برای آیدا پناهنده؛ جشنواره فرانسوی به «در انتهای شب» جایزه داد
- یک واکنش دیرهنگام؛ بیانیه آکادمی داوری در پی خشونت علیه برنده اسکار
- پس از ۴ دهه برگزاری در یوتا؛ جشنواره ساندنس به کلرادو میرود
- فرشته سقوط کرده/ نگاهی به فیلمنامه «هیات منصفه شماره ۲» با بررسی عناصر مشترک درامهای دادگاهی
- «داستان سلیمان»؛ یک داستان واقعی از هزاران پناهجوی جهان
- «یک نبرد پس از دیگریِ» دیکاپریو کوتاهتر شد!
- یک عشق بی رحم،مجازات اعدام را در بریتانیا لغو کرد
- اکران آنلاین «زودپز» در شبکه نمایش خانگی
- نتفلیکس با «صد سال تنهایی» به یک رمان کلاسیک «غیرقابلاقتباس» جان میبخشد
- «ذهن زیبا»؛ اتفاقی زیبا در تلویزیون
- اسرائیل، کارگردان برنده اسکار را بازداشت کرد
- یک جایزه برای مجری اسکار؛ کونان اوبراین، جایزه مارک تواین را گرفت
- برای دستاوردهای یک دهه فعالیت حرفهای؛ بالاترین تجلیل سینمایی بریتانیا از تام کروز
- داوری فیلمساز ایرانی در جشنواره مورد تایید اسکار
- نگاهی به «اکنون»/ هنرِ شنیدن
- «بیگانه» کامو مقابل دوربین کارگردان فرانسوی میرود
- «روایت ناتمام سیما» قاچاق شد/ علیرضا صمدی: خواهش میکنم نسخه غیرقانونی را نبینید
- نقدچیست؟ منتقدکیست؟
- نوروز موسیقایی با فیدیبو؛ برنامه فستیوال موسیقی «گوشه» اعلام شد
- دارن آرونوفسکی میسازد؛ اقتباس سینمایی از رمان «کوجو»
- «بیصدا حلزون»؛ تلخی میان تصمیم و تسلیم