کوتاه درباره «ملاقات با جادوگر»
لمپنیسم سینمایی
ملاقات با جادوگر فیلمی محصول سال ۱۳۹۸به کارگردانی حمید بهرامیان است که سابقه سریال سازی و برنامه ریزی را در کارنامه خود دارد. ملاقات با جادوگر را لزوما نمی توان فیلم کمدی به مفهوم خاص سینمایی آن دانست بلکه این فیلم صرفا به دنبال خنداندن تماشاگر به هر قیمت ممکن است ! متاسفانه در سال های اخیر سینمای کمدی ایران به سمت نوعی ابتذال پیش می رود که تا این اندازه سلیقه مخاطبان را پایین آورده است که به هر شوخی نازل و دم دستی بخندند و راضی از سینما خارج شوند! شوخی هایی که عمدتا جنسی و تکراری هستند. این مدل کمدی ها به اشاره های غیر مستقیم به ممیزی های کهنه و نخ نما نظیر شوخی با خواننده های دوران طاغوت و ترانه های دهه شصتی مانور می دهند یا شوخی با مسوولان که آن هم از قضا پوچ و تکراری است. این گونه از سینمای کمدی ایران از قضا بازیگرانش هم تکراری اند! یک سری بازیگری که آنها را در همه جا و در تمام فیلم ها می بینیم!
ملاقات با جادوگر را امیر مهدی ژوله نوشته و خودش هم نقش اول آن را بازی کرده است . هرچند در تیتراژ پایانی فیلم، نام مانی حقیقی در فهرست بازیگران اول می آید! امیر مهدی ژوله که نویسندگی را با مجله چلچراغ شروع کرد، در سال های بعد وارد تیم نویسندگی پیمان قاسم خانی و کارهای مهران مدیری شد و بعد به بازیگری روی آورد. او امروز به جایی رسیده که می تواند نقش اول یک فیلم را هم بازی کند! ژوله اساسا انسان دغدغه مندی است و دغدغه های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی دارد و برایش تلاش می کند؛ او در (ملاقات با جادوگر) دست روی موضوعی گذاشته که یکی از مهم ترین و بزرگ ترین انتقادات وارده بر عملکرد برخی از مسوولان دولتی در سال های اخیر بوده است، مساله آقازاده ها و فساد اقتصادی که در این فیلم با کمی شوخی جنسی مخلوط شده است! البته این اولین باری نیست که در ژانر کمدی نویسنده یا کارگردانی به سراغ این سوژه ها می رود. ژوله از بسیاری جهات یادآور وودی آلن است. شخصیتی که او در این فیلم بازی می کند، مرد دست و پا چلفتی به لحاظ ظاهری نه چندان جذاب که به خاطر حماقت هایش به دردسر می افتد. با توجه به عملکرد آقازاده ها و واکنش کاربران در فضای مجازی، سوژه فیلم می توانست به مراتب بهتر و پخته تر از کار درآید اما باید گفت ملاقات با جادوگر مشکل روایت و قصه گویی دارد و عملا تبدیل به ملغمه ای از شوخی های جنسی و غیرجنسی تکراری و ملال آور شده است که در یک خط داستانی چند پاره گنجانده شده اند. آنچه در ملاقات با جادوگر می بینیم بی اثر بودن ژانر و عدم نگرش مناسب و حساب شده کارگردان نسبت به سینماست! چراکه تمام مولفه های فیلم در متن و اجرا ناقص است. به عنوان مثال سارا به ایران می آید تا عطا را پیدا کند. او که چندین سال است در امریکا زندگی می کند بدون کوچک ترین لکنتی فارسی صحبت می کند و عطا که پول اورا خورده هیچ گونه استرس و اضطرابی در چهره خود ندارد! و گذشته از اینها نمی دانیم آیا آرش او را دوست دارد یا نه؟ در ملاقات با جادوگر شاهد تناقض در همه چیز هستیم؛ در نوع واکنش ها و رفتار شخصیت ها این مهم آشکارا به چشم می آید. ما با اثری چند پاره روبه رو هستیم که سمت و سوی خود را کاملا به فراموشی سپرده است. فیلمنامه ملاقات با جادوگر از انسجام حداقلی برخوردار است و نمی تواند شخصیت ها را به تماشاگر معرفی کند. در فیلم شاهد سکانس های ضدفرهنگی و میزانسن هایی اروتیک هستیم . به نظر می رسد کارگردان به جای پرداختن به موضوع فیلم که پدیده های اجتماعی و سیاسی همانند آقازاده ها و اختلاس و رانت و فساد مالی است باشد، درگیر طنزهای مقطعی شده است. (ملاقات با جادوگر) شاید عجیب ترین و نازل ترین آثار کمدی سینمای سال های اخیر به شمار بیاید چرا که فیلم به نظر متشکل از تعدادی از سکانس های بی ربط است که قرار است یک فیلم سینمایی را تشکیل بدهند! منطق روایی فیلم هم یکی از نکات چالش برانگیز فیلم است چرا که توانایی متقاعد کردن تماشاگر را ندارد! به عنوان مثال سکانس جلسه با چینی ها سطح فیلم و حس طنز آن را تاحد آثار نازل تلویزیونی پایین آورده است. از منظر اجتماعی ملاقات با جادوگر یک سیاه نمایی مطلق است. از سکانس اول تا سکانس پایانی فیلم، این موضوع به چشم می خورد. سکانس فرودگاه و ترس مسافر تازه برگشته از امریکا از دستگیر شدنش، اگزجره و توهین آمیز به نظر می رسد. تمامی زن ها و مردهای فیلم، سوءاستفاده گر، سخیف و آنتی پاتیک هستند. این فیلم که قرار است ما را با پدیده زشت رانت خواری و اختلاس به اندیشه و تفکر فرو ببرد با هجو زیاد و نگاه غیر اصولی، سطحی و کلی مانع از شکل گیری یک پروسه قابل قبول در ذهن مخاطب می شود.
نکته جالب اینکه در ملاقات با جادوگر شاهد سلطه نسبی ژوله به عنوان نویسنده فیلمنامه بر کارگردان فیلم هستیم که مشابه آن را در اکثر فیلم های اجتماعی و نویسندگان مشهور فیلم های اجتماعی و کمدی ایران سراغ داریم. ژوله تفکرات خود را با متلک های اغراق آمیز غیر عمیق در خصوص قراردادهای ایران و چین تبیین می کند و شاهد هستیم که در فیلم در عرض کمتر از یک ساعت استادیوم آزادی که نماد هویت پایتخت و حتی کشور ایران محسوب می شود به چین واگذار می شود! این حجم از اغراق گویی، سیاه نمایی و کنایه بسیار سطحی و کودکانه به نظر می آید!
فیلمبرداری (ملاقات با جادوگر) قابل قبول است هرچند که بیش از حد از نماهای بسته استفاده شده. رنگ بندی به شکل امروزی است. کنتراست پایین انجام شده که حالتی فانتزی دارد و با موضوع فیلم که به پدیده آقازاده ها که یک پدیده جدی سیاسی و اجتماعی است همخوانی ندارد!
در پایان باید گفت ملاقات با جادوگر فیلمی سطحی و پیش پا افتاده است و با هیچ یک از معیارهای یک کمدی هنری تناسبی ندارد و یادآور لمپنیسمی است که همچون خوره به جان سینمای ایران در سال های اخیر افتاده است!
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
پربازدیدترین ها
- رونمایی از پوستر «زال و رودابه» در آستانه جشنواره فیلم فجر
- یادداشتی برای فیلم «رها»/ جامعه ناکارآمد و پدرهای بیخاصیت
- حاشیههای جشنواره فیلم فجر/ از دست دادن رضا بابک با مرضیه برومند تا سوءاستفاده از صدا و تصویر شکیبایی
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
آخرین ها
- ششمین روز جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- بخش زیادی از انتقاداتی که در برنامه هفت مطرح می شود به خود افخمی بر می گردد
- برخی نهادهای حاکمیتی و ارزشی ، از برند سازی برای مسعود فراستی چه هدفی را دنبال می کنند ؟
- چهارگانه صدرعاملی کامل شد/ عاشقانه آرام میان دو غریبه آشنا
- «توقیف»؛ روایتی صریح از ممیزی در آثار هنری
- پنجمین روز جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- افتتاح دومین دوره بورسیه نخبگان علمی توسط همراه اول
- «یوزفکا» روی صحنه عمارت نوفل لوشاتو میرود
- رونمایی از پوستر «ژن زامبی» همزمان با معرفی بازیگران و عوامل
- برنده اسکار در داوری نخل طلا؛ ژولیت بینوش رئیس هیات داوران جشنواره کن ۲۰۲۵ شد
- درباره «شمال از جنوب غربی» و «چشم بادومی»/ غلبه نگاه سادهانگاره و طرح مساله با راهحلی نشدنی
- ادب مرد به ز دولت اوست
- «آبستن» و آیندهای درخشان برای کارگردانان فیلم
- یادداشتی بر دو فیلم «رها» و «آبستن»/ زخمهای ماندگار و ماندگاری زخمها
- «بچه مردم»؛ فیلمی که به دیگران جوالدوز میزند، اما از زدن سوزن به خودی باز میماند
- حرفهای تازه رییس اسبق سازمان سینمایی؛ ایوبی: پشتم را خالی کردند/ دولت باید پایش را عقب بکشد
- چهارمین روز جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- حاشیههای سومین روز جشنواره فیلم فجر؛ از مشکل حل نشدنی صدای برج میلاد تا حضور نوزادان در سینمای رسانه
- آموختههایی از پشت صحنه «صد سال تنهایی»/ آیا مارکز از نتیجه اقتباس راضی میشد؟
- پروانه نمایش برای فجر صادر شد؛ «قاتل و وحشی» در جشنواره اکران میشود
- یادداشتی بر «بچه مردم» و «اسفند»/ از روایت دلنشین و شیرین تلخیها تا فیلمنامه چشم اسفندیار
- سومین روز جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- اندر احوالات هوش مصنوعی
- در سومین روز جشنواره فیلم فجر؛ بهرام رادان از هیات داوران جشنواره خارج شد
- آغاز دور جدید حراج شمارههای رند همراه اول
- تنور سرد روز دوم جشنواره فیلم فجر/ چرا باید هر فیلمی سر از جشنواره دربیاورد؟
- نقد «صنم» و «آنتیک»/ از چرایی حضور یک فیلم در جشنواره تا اثری که محترم ماند
- «رگهای آبی»؛ با فروغ، رزومهای برای باران
- واکنش پوریا شکیبایی به سوءاستفاده از صدا و تصویر پدرش در افتتاحیه جشنواره فیلم فجر
- اختتامیه جشنواره بینالمللی تئاتر فجر / گزارش تصویری