تاریخ انتشار:1397/11/13 - 16:45 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 105250

سینماسینما، شادی حاجی مشهدی:

اشکالی ندارد که یک کارگردان بلند پرواز و خلاق تئاتر بتواند در اولین تجربه ی سینمایی خود، از یک ایده ی چند خطی و فانتزی یک فیلم بلند سینمایی با نوآوری های دیداری و شنیداری خلق کند. تجربه ای که گر چه از فیلم های کازابلانکا، کیل بیل، پاپیون و هزاردستان و … شاهد می آورد، اما در ذات خود تجربه ای هنرمندانه و رویا پردازانه است.
کاری که غنی زاده در مسخره باز می کند، همان بُعد فراموش شده ای از جنون و فانتزی است که سالهاست جایش در سینمای ایران خالیست. قدرت تصویر برداری عجیب و دست نیافتنی “علی قاضی” به همراه جلوه های ویژه ی کامپیوتری که به خوبی بر پیکره فیلم نقش بسته- و مثل اغلب فیلم های سینمای ایران وصله ناجور نیست- برگ برنده ی مسخره باز است.
فانتزی شوخ و لحن سورئال ، مهم ترین خصیصه این فیلم است که در کنار قابلیت های دنیای سی جی، آن را در جایگاه یک اثر آرتیستیک و پیشرو، اما خالی از بن مایه های قانون مند داستان پردازانه قرار می دهد.
مسخره باز با روایت شخصی یک شاگرد سلمانی یتیم از زندگیش شروع می شود، عشق به یک سوپر استار زن و سودای بازیگر شدن، دو بال نیرومند خیال پردازی های این شخصیت است. او از زندگی و حضورش در کنار دو شخصیت دیگر، یعنی پیرمرد چُرتی و هجران کشیده ی صاحب سلمانی و همکار پرحرف و سیاسی کارِ کله شقش تعریف می کند.
یک تدوین پر بُرش به همراه موسیقی پر افت و خیز، که در همراهی با تکرار چند باره ی عناصر روایی – دیداری، جهان روزمره ی این سه مرد را مدام برای مخاطب توصیف می کند، ساختار اصلی این فیلم تک لوکیشن را تشکیل می دهد. اما همه چیز در این تکرار و توصیف خلاصه نمی شود و بازی ذهنی و خلاقیت های دیوانه وار و بی قاعده ی فیلمساز پا را از دنیای محدود این اتاقک کوچک فراتر می گذارد. غنی زاده آشکارا از موتیف های آشنای نمایش، “می سی سی پی نشسته می میرد”، نیز استفاده می کند و در گیر و دارِ خلق صحنه های اکشنِ پایان این فیلم -که اتفاقا کمی کشدار و طولانی هم شده – شیطنت و جسارت استفاده از خاطره ی ” ابوالفتح خانِ صحاف” از فیلم هزاردستان را نیز به شیوه ای بسیار هوشمندانه دارد.
تصویر برداری در یک اتاق کوچک- به عنوان تنها لوکیشن اصلی فیلم- که بی مکانی و بی زمانی وقوع رخدادها را القا می کند، با طراحی صحنه بی نظیری، که همه ملزومات به کارگیری عناصر روایی و نمایشی را در حدی موجز و کارآمد در خود جای داده است، تجربه ای ارزشمند و کمتر دیده شده ای است که به نظر می رسد از دنیای تئاتر به ذهن فیلمساز رسیده باشد. کارکرد ویژه ی هر شی در صحنه اهمیت دارد. از جفت کمدهای چوبی کنار اتاق، که در حکم جهانِ رویایی شاگرد سلمانی است گرفته، تا ماهی فلزی پنکه سقفی که دفعِ همه بدشگونی های جهان این سلمانی(نه آرایشگاه)، را به وجود خود وابسته می کند، همه و همه از کارکرد تماتیک و در عین حال سورئالی حکایت می کند، که ذهن مخاطب را به فرای واقعیتی که در برابر چشمانش قرار گرفته، دلالت می دهد.
اگر از کاستی های “مسخره باز” به عنوان یک تجربه متفاوت، عامدانه چشم پوشی کنیم، باید بگوییم که جذابیت های انیمیشن گونه در طراحی کاراکترهای اصلی فیلم، نیز از نکات برجسته ی دیگری است که کمتر در سینمای ایران به آن اهمیت داده می شود و از این رو نگاه نوینی که غنی زاده را در پیوند بین سینما و تئاتر بیش از پیش موفق ساخته، بر ما آشکار می شود.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها