گفتوگو با سیامک گلشیری تبدیل به یک پرونده شد. پروندهای درباره موضوع کپی فیلمهای سینمایی از داستان رمانهای ایرانی. ماجرایی که هفته گذشته هم از طرف نویسنده کتاب سالتو رسانهای شده بود، اما کارگردان فیلم مغزهای کوچک زنگ زده به آن واکنشی نشان نداد.
به گزارش سینماسینما ،احمد طالبی نژاد نویسنده و منتقد سینما که سالها در این حوزهها فعالیت کرده، خاطراتی دست اول از موضوعات مشابه دارد. از ماجرای کپی دو فیلم مسعود کیمیایی از کتابهای محمود دولت آبادی تا فیلم نفرین ناصر تقوایی. طالبینژاد در این گفتوگو درباره معضل و چالش جدی بین نویسندگان و سینماگران و راهحل خروج از این معضل به «شهروند» میگوید.
آقای طالبینژاد سابقه کپیبرداری یا اقتباس آزادِ فیلمهای سینمایی از داستان رمانهای ایرانی از کجا شروع میشود؟
اولا ایران جزو معدود کشورهایی است که قانون کپیرایت در آن وجود دارد اما هرگز رعایت نمیشود. بنابراین بار اول نیست که سینماگران به داستان و ادبیات بدون اجازه چنگ انداختهاند و درواقع میتوان گفت سوءاستفاده کردهاند. مشهورترین اتفاقی هم که همگان بهخصوص همنسلان من بیشتر در جریانش هستند ماجرایی است که بین محمود دولتآبادی و مسعود کیمیایی سر فیلم خاک پیش آمد. این فیلم براساس آوسنه باباسبحان نوشته دولتآبادی ساخته شد. هر چند که او همان موقع واکنش نشان داد و به این اقتباس اعتراض کرد و معتقد بود فیلم با دخالتهایی که در داستان او داشته به اثرش لطمه زده است. این ماجرا تا جایی پیش رفت که آقای دولتآبادی کتابی به نام ضمیمه فیلم خاک نوشت و در آنجا ماجرا را مفصل توضیح داد. بعد از آن هم دوباره این اتفاق پیش آمد و بعد از انقلاب آقای دولتآبادی ادعا کرد که فیلم گوزنها هم برداشتی از نمایشنامه تنگنا است.
این ادعای آقای دولتآبادی درست بود و اثبات شد؟
بله؛ درست بود و همان موقع در مجله فیلم منتشر شد و خیلی هم سروصدا کرد. من به هر دو این بزرگواران یعنی آقای دولتآبادی و کیمیایی علاقه دارم اما به هر حال چون نمایشنامه تنگنا را خوانده بودم و فیلم گوزنها را هم دیده بودم، این شباهت کاملا مشهود بود.
مسعود کیمیایی چه واکنشی به این ماجرا نشان داد؟
آقای کیمیایی هم همان موقع پاسخ تندی در جواب دولتآبادی نوشت که در مجله فیلم چاپ شد؛ اما به هر حال همه آنهایی که این دو تا اثر رادیده و خوانده بودند، میدانستند این شباهتها وجود دارد.
ظاهرا این سابقه بیشتر به آثار آقای دولتآبادی و فیلمهای آقای کیمیایی برمیگردد.
البته فقط همین دو مورد بود که درباره آثار آقای دولتآبادی و کیمیایی پیش آمد ولی بعد از آن هم ظاهرا فیلمسازان دیگر گهگاه ناخنکهایی به آثار دولتآبادی زده بودند. یادم است یکبار دیگر هم او مدعی شده بود هر فیلم روستایی که میبیند یک تکههایی از «کلیدر» را دارد. باز این را هم کم و بیش درست میگفت و انگار این رمان تأثیر خودش را گذاشته بود و فیلمسازانی که میخواستند سراغ سوژههای روستایی بروند از تکههای این کتاب برداشت میکردند.
بنابراین این اتفاقات مسبوق به سابقه است.
بله؛ این اتفاق مربوط به سالهای اخیر و فیلمسازان جوان نمیشود. یک نمونه تاریخی دیگر این ماجرا هم به فیلم نفرین اثر ناصر تقوایی فیلمساز بزرگ سینمای ایران مربوط میشود. به نظرم یکی از بهترین فیلمهای تقوایی است که داستانش را از کتاب نویسندهای اهل اروپای شرقی برداشت کرده بود ولی اسم نویسنده در تیتراژ نیامده بود. بعدها یک نفر مچ تقوایی را گرفت و این موضوع را مطرح کرد و من هم در کتاب به روایت ناصر تقوایی این نکته را با او در میان گذاشتم و خودش هم به نوعی اعتراف کرد که بله به نوعی از این کتاب اقتباس کرده است. همه جای دنیا هم این اتفاق میافتد اما چون در آنجا قانون کپیرایت رعایت میشود اگر نویسندهای شکایت کند به موضوع رسیدگی میشود ولی در اینجا هیچکس به داد دولتآبادی و امثال او نرسید. کما اینکه از آثار زندهیاد احمد محمود هم خیلی سوءاستفاده شد اما دم بر نیاورد چون میدانست صدایش به جایی نخواهد رسید.
ظاهرا شما به این موضوعات در سینمای ایران خیلی توجه دارید؛ مدتی پیش هم شما نخستین نفری بودید که از شباهت یک فیلم سینمایی با رمانی که خوانده بودید، خبر دادید.
بله، من کتاب سالتو اثر مهدی افروزمنش را خوانده بودم. به نظرم یک رمان اجتماعی خیلی خوب است و فیلم مغزهای کوچک زنگزده را که دیدم، متوجه شباهت بخشهایی از فیلم با فضایی که در این کتاب ترسیم شده بود، شدم. به هرحال ببینید! شاید اشکالی نداشته باشد که یک فیلم از رمانی تأثیر بگیرد، اما مشروط به اینکه در تیتراژ نوشته شود با نگاهی به کتاب فلان.
آقای طالبینژاد! چرا فیلمسازانی که داستان فیلمهایشان تأثیر گرفته از کتابهاست، حاضر به ذکر نام نویسنده اثر نمیشوند؟ برداشت شما از این ماجرا چیست؟
واقعیت این است که تعریف غلط تالیف باعث شده که یک فیلمساز فکر کند که اگر بگوید با نگاه یا برداشت آزاد از فلان اثر، دیگران بگویند پس او فیلمساز مولف نیست. اینها همه تعابیر غلطی است که از معنای مولف در ایران وجود دارد.
با اینکه این ماجرا در سینمای ایران سابقهدار است و تکرار آن حتی ممکن است باعث سلب اعتماد عمومی نسبت به فیلمسازان شود، اما تاکنون نه انجمن صنفی نویسندگان و نه حتی ارشاد برای حل این معضل، قانونی وضع نکردهاند. با این شرایط تکلیف چیست؟ چطور باید راه حلی برای این معضل پیدا کرد؟
به نظر من هر نویسندهای که زنده است یا حتی وراث نویسندگان میتوانند به خانه سینما شکایت کنند. این قضیه خیلی مهم است و برای توضیح بهتر مطلب باز هم یک مثال تاریخی میزنم. پائولو پازولینی، کارگردان فقید ایتالیایی در قسمتی از فیلم «مده آ» از آواز اکبر گلپایگانی استفاده کرد. گلپایگانی هم از او شکایت کرد و بعد از مدتی دادگاهی در ایتالیا پازولینی را محکوم و مجبور به پرداخت غرامت به او کرد. بنابراین میخواهم بگویم که یکی از راههای برخورد با این موضوع در ایران هم شکایت کردن صاحبان اصلی اثر است تا شاید بههرحال نتیجهای حاصل شود.
بهعنوان سوال آخر میخواهم بگویید این ماجرا ضعف سینمای ایران بهخصوص در بخش فیلمنامهنویسی است؟
ببینید! سینمای ایران ضعف زیاد دارد که یکی از آنها هم این ماجراست. ولی واقعیت این است که بیش از اینکه ضعف کلی سینما باشد، ضعف فقدان نهادهای قانونی در سینمای ایران است. فیلمنامهها را باید در خانه سینما ثبت کنند ولی هیأت کارشناسی برای رصد دقیق فیلمنامهها وجود ندارد. به هرحال در سینمای ایران فیلمنامه و فیلمنامهنویسی وضع بسیار اسفباری دارد. برای اینکه تقریبا حتی یکدرصد هزینه تولید فیلم هم برای فیلمنامه هزینه نمیشود و بنابراین عدهای به جای اینکه برای اقتباس از یک اثر هزینهای پرداخت کنند، ترجیح میدهند بیسر و صدا نوکی به داستان کتابها بزنند و صدایش را هم درنیاورند.
شهروند

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- گفتوگوی سینمایی نسلها/ نگاهی به مستند «موج نو»
- استقبال از کنسرت علیرضا قربانی در کانادا
- اکبر گلپایگانی (گلپا) درگذشت
- کامران شیردل: پازولینی چشم من را به دنیا باز کرد
- سینما و دههای که شصت بود!
- دعوت به مجلس عزاداری/ گفتوگو با احمد طالبینژاد درباره فیلم «شازده احتجاب»
- «کار کثیف»؛ تصویری واقعی و بیاغراق از جامعه
- فیلمهای امیر نادری حدیث نفس اوست/ ماجرای «کات، چابهار» چه بود؟!
- روایت احمد طالبینژاد از فرصتسوزی که در حق جمشید مشایخی شد
- حماسی و شبه اساطیری/ نگاهی به فیلم «غلامرضا تختی»
- کپی رایت خوب است اما برای همسایه/ نگاهی به شکایت اکبر گلپایگانی از پازولینی
- یادداشت احمد طالبی نژاد درباره حواشی حضور فراستی در تلویزیون:بهرام که گور می گرفتی …
- سینمایی برای جامعه بشری :سینمای اجتماعی و اصغر فرهادی/یادداشتی از احمد طالبی نژاد
- سینمای ایران در آستانه تعطیلی/یادداشتی از احمد طالبی نژاد
- برای پازولینی و سالو/ شهیدی جاویدنام از تبار سینما
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- در دومین هفته اکران؛ تیزر «هفت بهارنارنج» منتشر شد
- پروانه ساخت غیرسینمایی برای ۹ فیلمنامه صادر شد
- هفت نکته از جشنواره ۴۳ فیلم فجر/فیلمسازی به مثابه شغل کارمندی
- ناگفته های منوچهر شاهسواری از سریال در پناه تو
- بلاگرهای سینمایی، بلایی سینمایی
- فوت «اشرف سادات» فیلمهای داودنژاد/ بهترین بازیگر زن جشنواره فیلم دوبی درگذشت
- فوت بازیگر «هری پاتر» و «دکتر هو»/ سایمون فیشر-بکر درگذشت
- همراه اول و وزارت نفت برای هوشمندسازی صنعت نفت و گاز تفاهمنامه امضا کردند
- همراه اول و دانشگاه علموفرهنگ تفاهمنامه همکاری امضا کردند
- مجوز ساخت سینمایی برای ۸ فیلمنامه صادر شد
- سومین دوره جایزه همراه اول برای رسالههای برتر مهندسی برق و فناوری ارتباطات برگزار میشود
- یادداشت کیوان کثیریان/ نامهای به ساترا؛ جهانِ تصویر، تحت کنترل شماست
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ درسهایی که نویسندگان از جدال ترامپ و زلنسکی میآموزند
- زمان همه چیز را درست میکند؟/ «۱۰۰۱» جای خود را باز کرد
- جایزه بهترین مستند جشنواره زوم لهستان به مستند ایرانی رسید
- هادی حجازیفر تهیه کننده «صفر پنج» شد/ معرفی بازیگران «بازی استریندبرگ»
- «ساعت ۶ صبح» و «خرچنگ» آنلاین اکران میشوند
- فوت نویسنده سیاسی اهل آفریقای جنوبی؛ آثول فوگارد درگذشت
- نگاهی به فیلم «کندو»/ جهانی بدون ترحم
- اکران نوروزی ۱۴۰۴؛ ترکیب ژانری متنوع و رقابت برای جلب نظر مخاطبان
- گزارش از برلیناله ۲۰۲۵؛ بازتاب چهرهی زنان در سینمای معاصر/ برلیناله، آینهای برای زنان در سینما
- پس از چند سال تعطیلی؛ سینما پارس به فروش گذاشته شد
- آتش و خاکستر؛ توضیحات جیمز کامرون درباره جزئیات «آواتار ۳»
- دریافت اسکار شوقبرانگیز بود/ تصور مردم نسبت به انیمیشن ایران تغییر کرد
- نمایش فیلمهایی به مناسبت ۸ مارس در فرانسه
- وحید آگاه، وکیل دادگستری: اخذ مجوز تولید و پخش از ساترا مبنای قانونی ندارد
- معمای پیچیده یک سریال؛ قسمت چهارم «تاسیان» بدون مجوز، منتشر شده است
- احمد سلگی «یخ بستگی» را در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه میبرد
- پس از ۱۵۰ سال؛ نخستین بزرگداشت جناب دماوندی برگزار میشود
- گزارشی از فروش فیلمهای روی پرده؛ یک فیلم کمدی پیشتاز گیشه سینماها/ برنده سیمرغ مردمی ۱۴۰۳ در رده هفتم