تاریخ انتشار:1396/09/22 - 02:40 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 74585

 

ماجرا از این قرار بود؛ ژان میشل فرودون منتقد صاحب‌نام فرانسوی و سردبیر مجله «کایه دو سینما» قرار است جشنواره فیلم‌های ایرانی را در پاریس برگزار کند؛ جشنواره‌ای که هفته آینده در پایتخت فرانسه با حضور آثار فیلم‌سازان ایرانی برگزار می‌شود.

به گزارش سینماسینما ،او با ابراهیم گلستان، نویسنده و مستندساز ایرانی هم تماس می‌گیرد و خواستار حضور آثارش در جشنواره می‌شود اما گلستان از او درباره حضور فیلم‌های مسعود کیمیایی می‌پرسد و جواب منفی می‌شنود. گلستان که بارها و بارها در دفاع از کیمیایی نامه نوشته و صحبت کرده است، این‌بار هم در پی این اتفاق که برای او تلخ بوده، نامه‌ای خطاب به فرودون می‌نویسد که آن را در اختیار «شرق» قرار داده که شرح زیر است:
آقای فِرودون
باور‌کردنی نیست که فیلمی از مسعود کیمیایی نباشد. «قیصر»، «گوزن‌ها» و چند فیلم دیگر از مسعود کیمیایی به گمان من بسیار بالاترند از عنوان‌های دیگر که شما در نامه‌تان لطف کردید و نام برده‌اید. نه‌فقط والاترند بلکه اصلا فیلم‌های مؤلف هستند از این مسعود کیمیایی که مهم و بسیار فعال است و هیچ فیلمی از زکریا هاشمی که او هم نویسنده فیلم‌های خودش است. کسی عقیده مرا نپرسیده است، البته. و من هیچ حقی ندارم که در قضاوت کسان دیگر دخالتی کنم یا آنها را تصحیح کنم تا آن اندازه که می‌توانم ببینم. دیدن این لیست شما مرا تکان داد و به تأسف انداخت. اجازه دهید که حرف آن پیر دیر هالیوود، ساموئل گلدوین را تکرار کنم و بگویم: «خواهش می‌کنم مرا از این وسط بیرون گذارید».
با احترامات مرسوم ابراهیم گلستان
پیش از این نیز گلستان درباره انجمن آسیایی در نیویورک که برنامه ویژه‌ای را برای مرور سینمای ایران تدارک دیده بود، نامه‌ای به خانم لافرانس هوئی، انتخاب‌کننده فیلم‌ها نوشته و در اعتراض به نبودن فیلم‌های کیمیایی، به‌ویژه «قیصر»، از حضور در این برنامه انصراف داد و دلایل خود را برای مخالفت با نمایش فیلم‌هایش در این برنامه اعلام کرد. در بخش‌هایی از این نامه طولانی آمده بود: «شما برنامه‌ای ترتیب داده‌اید برای نمایش چند فیلم ایرانی زیر یک عنوان مشخص. زیر چنان عنوان عده‌ای فیلم وجود دارد که شما آنها را در طرح خود جا نداده‌اید. این فیلم‌ها، بعضی‌شان خوب بعضی‌شان نه‌چندان خوب، اما به لحاظ تاریخی اساسی‌اند. برای برگزیده‌شدن زیر چنان عنوانی که شما دارید اساسی‌اند زیرا بی‌هیچ گفت‌وگو اثر داشته‌اند روی زمانه خودشان و روی ساختن فیلم در ایران از آن روز به بعد، در دوره‌ای که شما برای عنوان طرح خودتان برگزیده‌اید… اشاره من به نبودن فیلم «قیصر» مسعود کیمیایی است در این مجموعه شما در قسمت فیلم‌های بلند، و این فیلمی است که در‌ها را برای فیلم‌های تجارتی که به دلسوزی ساخته شوند شل و باز کرد، فیلم‌هایی که درباره مقاومت و رودررویی با بی‌عدالتی باشند؛ حتی اگر درباره حرکت‌های بی‌قانونی وقتی که جامعه‌ای بی‌قانون است، یا فیلمی درباره بیدارشدن اجتماعی یک فرد، هرچند که آن فرد در چهره‌ای دگرگون‌شده و از ریخت‌افتاده در کار گرفتن انتقام باشد، نمونه آدم «دسپرادو» و از امید افتاده‌ای باشد که ضد بی‌عدالتی از جا برخاسته باشد – اینها یعنی آرمانی‌کردن خشن و نا‌آگاه است، تناسخ سبعیت است و نشان‌دادن آنچه در صحنه وسیع روزگار داشت دَم می‌کشید و به بار می‌آمد… . من واقعاً امیدوارم که درست حدس می‌زنم که نه پرویز صیاد و نه عباس کیارستمی و نه بیضایی نمی‌دانند که شما آنها را با چه گروهی همپالگی کرده‌اید. چگونه چنین برنامه با چنین عنوانی می‌تواند مهیا شود برای چنین دستگاه صاحب‌اعتباری مثل دستگاه شما اما بی‌آنکه کاری از غفاری و شهید‌ثالث و حاتمی و اربی اوانسیان در آن گذاشته شده باشد؟ چگونه چنین برنامه‌ای می‌شود باشد، بی‌نشانه‌ای از مسعود کیمیایی یا حتی بی‌ «شهر زیبا» و «چهارشنبه‌سوری» فرهادی؟

منبع : شرق

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها