سینماسینما، محمدرضا مقدسیان:
نوشتن در مورد اثر مستندسازی مطرح که دیگر در میان ما نیست، متناسب با تعارفات و ملاحظات اخلاقی و فرهنگی ایرانی که نمیدانم چقدر درست است و چقدر غلط، کار چندان سادهای نیست. از یک سو مستندساز امکان پاسخگویی به نظرات این قلم را ندارد و از سوی دیگر احترام متوفی را نگه داشتن واژهای است که از کودکی در گوش ما طنین انداخته است.این همه را گفتم که اشاره کرده باشم بنا دارم بهعنوان یک منتقد نگاه خودم به این فیلم را داشته باشم و جدای از اینکه همنام و دوست مستندساز بودهام یا خیر، نظر شفاف و راستترم را بگویم به جای نظر محافظهکارانه و ناراستم را.
مرحوم محمدرضا مقدسیان مستندساز بزرگی بود، اما «خیلی خیلی محرمانه» اثر خوب و مهمی در کارنامه او نیست.
از هرسو که به مستند «خیلی خیلی محرمانه» بنگریم، نامشخص است که چرا ساخته شده است.درواقع این سوال پیش میآید که چه ویژگیای در ایده اولیه و اجرای نهایی نهفته است که تولید این اثر را هدف برقراری ارتباط با مخاطب معنادار میکند؟ این شاید اولین سوالی باشد که تیم تولید اثر هم در ابتدا میبایست از خودشان میپرسیدند.
در این مرحله و متناسب با نتیجه تصویری که ما بهعنوان مخاطب میبینیم، فارغ از اینکه فیلمساز چه هدفی را روی کاغذ داشته و پیش از ساخت مطرح کرده است، چند برداشت را میتوان دستمایه توضیح و توجیه تولید این اثر قرار داد. اولین وجه میتواند پرداختن به مقوله دشواریهای کار مطبوعاتی و بهطور ویژه فعالیت در حوزه طنز و کارتون باشد. در این مسیر پرداختن به ماجرای خط قرمزها، محدودیتها و مصایبی که کار کردن در دل این بایدها و نبایدها ایجاد میکند، توجیهپذیر میشود. از سوی دیگر مناسبات درون سازمانی گروه منتشرکنندگان مجله طنز «خط خطی» میتواند دستمایه کار مستندساز قرار گرفته باشد. از این منظر میتوان «خیلی خیلی محرمانه» را اثری در جهت معرفی مختصات درون سازمانی این مجله دانست. از سوی دیگر میتوان بهانه تولید این فیلم را ادای دینی به طنزنویسی و طنزنگاری تلقی کرد و …
اما آیا هیچیک از این ایدهها درنهایت تبدیل به فیلم شده است؟ آیا همین که نمیتوان خط سیر پررنگ و پرقدرتی در کار برای همراه شدن و فهم کردن هدف تولید آن جستوجو کرد و باقی ایدهها را به مثابه شاخههای فرعی آن دانست، نمیتواند موید الکن بودن و خامدستانه بودن کار باشد؟ آیا مخاطب بعد از دیدن اثر مشکلات فعالیت در حوزه مطبوعات مستقل را درک میکند؟ آیا فعالان عرصه مطبوعات این اثر را از آن خودشان میبینند؟ آیا میتوان ادعا کرد که محمدرضا مقدسیان فقید بهعنوان یکی از کارگردانان بزرگ سینمای مستند ایران، بهدرستی چند و چون سوژهاش را درک کرده و حالا برای تبدیل آن به مستندی در خور تلاش میکند؟ پاسخ این قلم منفی است.
«خیلی خیلی محرمانه» مایههایی از شوخی و ظریفگویی را یدک میکشد که نخنما و کمتر شادیآفرین است، حتی وجه انتقادی و گزنده این شوخیها هم چندان به کار نیامده است، چه که تکراری و کماثر شده هستند. مثلا تاکید بر مقوله خط قرمز و ممیزی به خودی خود امر تازهای نیست. حتی اشاره کردن به آن هم چندان جذابیتی ندارد. مخاطب بهوضوح میداند که این مسئله گریبانگیر است. اتفاقا از فرط زیاده و سطحی مطرح شدن اعتراض به ممیزی، ذهن مخاطب به این مقوله واکنشی نشان نمیدهد و نسبت به آن مقاوم شده و در پذیرش کامل نسبت به آن قرار دارد. در این میان پرداختن به ایده کلی ممیزی و مشقت کار مطبوعاتی مستقل میبایست در قامتی تازه و در مدلی خلاقانهتر به کار بسته شود. فقدان خلاقیت در شیوه بیان یا سوژهای که بناست بیان آن به شکلی دراماتیزه و جذاب و تازه، ممیزی و خط قرمز را به نقد بکشد، اثر را تبدیل به نمونهای خنثی و بسیار دیدهشده از نمونههای اعتراضی سطحی و کممایه میکند که نتیجه تولیدش بههیچوجه آن چیزی نیست که بهعنوان دغدغه برای فیلمساز مطرح بوده است.
از سوی دیگر موقعیتهایی هم که در فیلم تلاش شده از دل واقعیت شکار شوند و به تصویر درآیند، جایی میان گزارشگری و مستند بودن ماندهاند و همزمان هم باسمهای و چیدهشدهاند و هم گزارشی و بیعمق. دستکم برای این قلم که خودش از اهالی مطبوعات است و سالها صابون سختیهای کار در نشریات مستقل به تنش خورده، این مستند چندان قابل دفاع نیست. مقدسیان در این اثر بیشتر به برداشت خودش از خط قرمزها و سختیهای کار مطبوعات بها داده، بیآنکه بسنجد که این داشتهها تا چه میزان منطبق بر واقعیتها بسیار عمیقتر و جدیتر حاکم بر فضای مطبوعات است.
درنهایت میتوان گفت «خیلی خیلی محرمانه»، ساخته محمدرضا مقدسیان فقید، بیش از آنکه از حیث محتوا و فرم قابل اعتنا باشد، به اعتبار نام فیلمساز معنا پیدا میکند. به عبارت بهتر، این فیلم بیشتر بهعنوان یادگاریای از این فیلمساز فقید و انسان دوستداشتنی و دغدغههای مهمی که داشته است، باقی خواهد ماند و نه بهعنوان یک اثر مستند خوب و باکیفیت.
ماهنامه هنر و تجربه

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- این هنر و تجربه آنتی ویروسی ست بر فیلم های به هرقیمت مسخره
- تحقق آرزوی چندساله فعالان انیمیشن در هنرو تجربه
- جعفر صانعی مقدم: گسترش فعالیتها در سینمای «هنر و تجربه» بستگی به تامین نیازهای مالی دارد
- انتشار تیزر هفته فیلم ایتالیا + ویدئو
- اسامی فیلمهای حاضر در هفته فیلم ایتالیا اعلام شد/ از آثار مورتی تا برتولوچی
- هفته فیلم ایتالیا ۱۱ آذر آغاز میشود/ نمایش آنلاین و رایگان فیلمها
- چهارمین دوره هفته فیلم اروپایی برگزار میشود/ اعلام جزییات رویداد
- نانهای بیات/ نگاهی به فیلم «حوا، مریم، عایشه»
- کدام چریکه؟ کدام بهرام؟/ نگاهی به مستند «چریکه بهرام»
- سالها بایست تا دَم پاک شد/ نگاهی به فیلم «پری»
- فهرست فیلمهای روی پرده در سینماهای «هنروتجربه»/ «منگی» از ۱۵ شهریور میآید
- تابناک: نخستین گامها برای تعطیلی بستر نمایش دهها فیلم سینمایی ایران؟
- قابهای نامتعارف بیمعنی/ نگاهی به فیلم «امیر»
- ابوالفضل جلیلی: مشکل فیلمهای من این است که مردم را به فکر میاندازد
- آئین دیدار با عوامل فیلم «یلدا» برگزار شد/ گپی با فروغ قجابگلو بازیگر فیلم مسعود بخشی
نظر شما
پربازدیدترین ها
- انتقاد صریح کمال تبریزی و علیرضا رییسیان از بهرام رادان
- مرگ ناگهانی و غم انگیز بازیگر خردسال فیلم یه حبه قند
- از دنیای عجیب، اما نه چندان عجیب سینما/ کارگردانانی که نمیتوانند اجاره خانهشان را بدهند
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- صحبتهای رئیس هیئت داوران جشنواره برلین/ همه فیلمها سیاسیاند
آخرین ها
- مصائب زن بودن/ درباره «تاسیان» و قضاوتهای زودهنگام
- معرفی منتخبان مرحله اول داوری جشن مستند/ اختتامیه ۱۲ اسفند برگزار میشود
- یادبودی برای شاهپور عظیمی در «حکیم نقد ایران»
- جایزه بزرگ اسکار کسبوکارهای خاورمیانه به همراه اول رسید
- دو تصویر از تاریخ دوبله ایران
- جشن ۱۹ سالگی کانون ادبی زمستان برگزار شد؛ اهدای مدال سال به شهره سلطانی و مهدی یغمایی/ ایرج مهدیان تجلیل شد
- «مسیح پسر مریم» مینی سریال شد
- معرفی نخستین برندگان جشنواره برلین؛ جایزه بزرگ بخش مسابقه نسل به فیلم ایرلندی رسید
- در برنامه «خط فرضی» مطرح شد؛ خستگی از ما به نسل بعد از ما منتقل شده/ در زیر زمین، شهر دیگری وجود دارد
- نگاهی به سریال تاسیان؛روزی روزگاری ایران
- معرفی پلتفرمهای هوشمند سلامت همراه اول بهعنوان اپلیکیشنهای برگزیده
- انتقاد سازندگی از گفتوگوی کمال تبریزی با ایسنا/ داوران بر اساس مصلحت رای دادند نه کیفیت
- وداع با صدای ماندگار دوبله؛ بدرقه منوچهر والیزاده به خانه ابدی/ دوبلوری بدون جایگزین
- لوئیس بونیوئل فیلمساز در تبعید و صدو بیست و پنج سالگی
- فوت یک هنرمند پیشکسوت؛ عبدالرضا فریدزاده درگذشت
- شاهپور هنوز هست
- فیلمی در نوبت عید فطر به اکران اضافه نمیشود/ اسعدیان: پیشنهاد شورای صنفی نمایش برای بلیت، بیشتر از ۱۰۰ هزار تومان بود
- از دنیای عجیب، اما نه چندان عجیب سینما/ کارگردانانی که نمیتوانند اجاره خانهشان را بدهند
- با دستور وزیر ارتباطات، پروژههای ارتباطی همراه اول در روستاهای استان قزوین افتتاح شد
- جشنواره علیه جشنواره
- جایزه تجلی اراده ملی جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- گامی دیگر در جهت حذف سینما از سبد خانوادهها/ افزایش قیمت بلیت؛ ضربه مهلک به سینمای ایران
- مدیرعامل بهمن سبز: چه کسی بلیت ۲۲۰ هزار تومانی پیر پسر را میخرد؟!
- انتقاد صریح کمال تبریزی و علیرضا رییسیان از بهرام رادان
- اعطای تندیس «سازمان سبز برتر» به همراه اول
- پنجمین دوره «طرح پژوهانه همراه» با حمایت از دانشجویان نخبه کلید خورد
- نگاهی به سریال «جانسخت»؛ منتظر غافلگیری بمانیم یا نه؟
- کنسرت نمایش «ژن زامبی» از فردا میآید/بلیت ۵ روز اول به پایان رسید
- «نبض» روی میز تدوین
- نسخه ویژه نابینایان «مادیان» با صدای رعنا آزادیور منتشر میشود