روزنامه جامجم به مناسبت زادروز مسعود رایگان، در مطلبی به بررسی فعالیتهای این هنرمند پرداخت.
به گزارش سینماسینما، علی رستگار در جام جم نوشت:
وقتی اولین بار چهرهاش را در خاموشی دریا دیدیم، آن لختی موها و ترکیب صورت، شباهتهایی با خسرو شکیبایی و رضا کیانیان داشت اما نه از عاشق پیشه بودن و شمایل هامونی در آن نشانی بود و نه از نقش و گریمهای متنوع و بازیگوشی کیانیان. درعوض مسعود رایگان با صدای بم ، پرطنین و شمرده حرف زدن و آن نگاه نافذ، خبر از حضور چهره پرصلابتی میداد و به سهم خود، رنگ و بوی تازهای به بازیگری سینمای ایران بخشید. این حضور که در ۴۷سالگی، ناگهانی و غافلگیرکننده به نظر میرسید، عقبهای محکم و غنی داشت از پدری که علاوه بر نوحه خوانی و مداحی، هنرمند و کارگردان هم بود و مسعود رایگان در کودکی با او پرده خوانی میکرد تا دریافت مدرک کارگردانی تئاتر از دانشکده هنرهای دراماتیک و سالها فعالیت نمایشی در سوئد. با این پشتوانه گرانقیمت است که حضور موفق او در نخستین فیلم سینماییاش، خاموشی دریا و بعد هم درخشش در فیلمهایی چون خیلی دور خیلی نزدیک ، خون بازی و نقشها و آثار دیگر رخ میدهد. همانطور که میبینید، هیچ موفقیت و درخششی اتفاقی و از قضا رایگان نیست
شاید تماشای حضور باوقار و محکم مسعود رایگان با آن صدای پرطنین، روی صحنه تئاتر و در مواجههای نفس به نفس، حس و حال بیتکرار و بهتری برای تماشاگران داشته باشد. اتفاقی که در این سالها بهندرت رخ داده و رایگان در مشغلههای سینمایی و تلویزیونیاش، کمتر مجالی برای حضور در تئاتر یافته است. با این حال مخاطبان خاطرات آثاری چون رویای یک عکس، دو مرد در یک اتاق، قاتل بیرحم هسه کارلسون و فرشته مرگ را از رایگان به یاد دارند و امیدوارند او باز هم سری به صحنه و تئاتر بزند.
راوی من ناصر حجازی هستم
صدای مسعود رایگان جان میدهد برای شنیدن و حظسمع بردن. باتوجه به همین ویژگی، سازندگان مستند من ناصر حجازی هستم (امیر رفیعی و نیما طباطبایی) از این بازیگر خوش صدا به عنوان یکی از راویهای این فیلم بهره میبرند و اتفاقا از میان چند گوینده سرشناس فیلم، صدای رایگان از معدود صداها و شاید بهترین صدایی است که صلابتش با وقار و تحکم قهرمان فیلم همخوانی دارد و حق مطلب را درباره او ادا میکند.
یک کارنامه قابلدفاع
خاموشی دریا
مکالمه سیاوش و هریت در اوایل فیلم خاموشی دریا (وحید موسائیان) و در آن سرمای سوزناک سوئد و به زبان سوئدی، آدم را یاد فضای فیلمهای برگمان و حرفهای اورلاند یوزفسون و لیو اولمان میاندازد. صدای گرم مسعود رایگان که به نقش سیاوش از بازگشت (به وطن) میگوید، همانقدر که یخ آن محیط یخ زده را آب میکند، در فرا متن حکایت از نوعی حدیث نفس شخصی و سر زدن به ریشهها دارد: «من به یه جزیره آزاد میرم که برای واردشدن احتیاج به هیچ ویزا یا اجازه نامهای نداره.»
رایگان، این برزخ و تردیدی را که سیاوش در آن گرفتار شده با تجربیات شخصی خودش پیوند میزند و سرگشتگی شخصیت را به بهترین شکل پیش روی تماشاگر میگذارد.
خیلی دور خیلی نزدیک
یکی از مصداقهای اینکه میگویند هرچیزی به وقتش اتفاق میافتد در همین خیلی دور خیلی نزدیک (رضا میرکریمی) و برای مسعود رایگان رخ داد. شاه نقش بازیگری او گرچه ظاهرا کمی دیر و در ۵۰سالگی نصیبش شد اما این بازیگر به دلیل مسیر طی شده درست و پشتوانه تحصیلی و تجربیاش بهخوبی از آن بهره برد و بازی درخشان و همدلی برانگیزی داشت. رایگان با درک و دریافت صحیح نقش و با متن رضا میرکریمی و محمدرضا گوهری و کارگردانی درجه یک میرکریمی، حتی از جزئیات حس و حال شخصیت غافل نیست، چه آنجا که وقتی مرد کهنسال خدماتی، موقع تعارف چای به دکتر محمود عالم (رایگان) میگوید گره دستش را باز کند، چون شگون ندارد و او با چشمهای متعجبش، دستهایش را از هم باز میکند و چه آنجا که بیاعتنا و اعتقاد به باور مادر بیماری در حال مرگ، میخواهد واقعیت تلخ پزشکی را با ملاحظه و لحنی نرم و مهربان
منتقل کند.
اما آنچه باعث درخشش رایگان در این نقش میشود، آن روند درستی است که شخصیت دکتر عالم در قصه طی میکند و پس از آگاهی از بیماری مهلک پسرش، از یک پزشک متکبر و جاهطلب به شخصیتی متفاوت در پایان میرسد. این استحاله و خودشناسی در مسیر بازی رایگان به خوبی پیداست. به جز تایید تماشاگران و منتقدان، رایگان برای این بازی خوب، برنده تندیس بهترین بازیگر نقش اول مرد در نهمین جشن خانه سینما میشود.
کافه ستاره
کافه ستاره (سامان مقدم) بیشتر جلوه درخشش رویا تیموریان بازیگر نقش ملوک بود و مسعود رایگان، یکی از نقشهای مکمل فیلم، پدر سالومه را بازی میکرد.
با این حال یکی از جذابترین سکانسهای فیلم، مربوط به همکاری این زوج هنرمند است، جایی که ملوک از پدر سالومه که او را بابا صدا میکند، میخواهد برایش فال حافظ بگیرد و مرد روشندل هم حافظ مخصوص نابینایان را به دست میگیرد و میخواند: «سحرم دولت بیدار به بالین آمد/ گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد» رایگان با وجود کوتاهی نقش، بازی درستی به نقش یک نابینا دارد و در بیسویی نگاهش و تمرکز روی دستانش، چه در خواندن فال و چه در نوازش قفس قناری، حس و حال شخصیت را به خوبی به بیننده منتقل میکند.
گوشواره
همکاری بعدی سینمایی رایگان و تیموریان در فیلم گوشواره (وحید موساییان) پررنگتر است و رایگان بعد از نقشهایی از طبقات اجتماعی بالا همچون سیاوش در خاموشی دریا و دکتر عالم در خیلی دور خیلی نزدیک و به ویژه در کافه ستاره و همین فیلم گوشواره سعی میکند هم نقشهایی از طبقات فرودست را بازی کند و هم با گریمهای متفاوت از یک شمایل تثبیت شده بگریزد. گرچه نقش عباس و لری حرف زدن رایگان در گوشواره درست و به اندازه است و کار قصه را راه میاندازد و بعدها در چند فیلم و نقش دیگر هم نقشهای متنوعی بازی کرد اما درمجموع آن هیبت و آن صدا به اضافه وقار و صلابتی که خود شخصیت رایگان دارد، او را به سمت تیپ و شمایل مردانی باصلابت و بانفوذ از طبقات بالا هدایت میکند و تماشاگر کمتر، او را در نقشهایی با شأن و منزلت پایینتر میپذیرد. هرچند باز همین مثال فیلم گوشواره برای اثبات توانایی رایگان در نقشهای متفاوت کفایت میکند؛ به ویژه آن سکانسهای موتورسواری همراه با سرنشینان دیگر و آن سیب خوردن عباس را به یاد بیاورید تا ببینید رایگان چه استعدادی در بازی شیرین
و کمیک دارد.
سنتوری
بازیاش در سنتوری (داریوش مهرجویی) و در نقش محسن بلورچی، پدر علی و رئیس صنف بلورسازان از نقاط قوت فیلم است. او و همسرش (باز هم با حضور تیموریان) که به دلیل تضاد فکری و اعتقادی، پسرشان را از خودشان و خانواده راندهاند در پایان آغوش خود را به روی فرزندی به ته خط رسیده، باز میکنند و پناه و تکیه گاهش میشوند. رایگان اینجا هم دقیق و درست بازی میکند، از آن لبخند متکبرانهاش وقتی عکس و تیترش را در روزنامه میبیند تا وقتی با همه جایگاه و بزرگیاش با حیرانی تمام، پسر معتادش را برای تزریق مواد مخدر یاری میکند
و فرو میریزد.
خون بازی
رایگان در خون بازی (رخشان بنی اعتماد) هم به لحاظ تمکن مالی و طبقه اجتماعی، دست کمی از شخصیت بانفوذی چون بلورچی سنتوری ندارد و از قضا اینجا هم با رنج اعتیاد فرزندش روبهروست، اما به لحاظ کاراکتری با شخصیت مقتدری مواجه نیستیم و احمدرضا چیزی برای تکبر و افتخار ندارد. رایگان این بیچارگی و استیصال را خوب به تصویر میکشد و تنهایی و غمخواری با دختر گرفتارش را روی آن ویلچر به تماشاگر منتقل میکند. بازی خوب رایگان باز هم در نقشی با حجم کم اما با کیفیتی بالا، مورد توجه تماشاگران و منتقدان قرار میگیرد و نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر میشود.
زاد بوم
سینمای ایران معمولا طرح و برنامه خوبی برای بازیگران پابه سن گذاشته ندارد و بیشتر سعی میکند اموراتش به ویژه در سینمای بدنه و تجاری را با جوانها در نقشهای اصلی بگذراند اما همین مثال و مصداق مسعود رایگان میتواند الگو و موردنقض مهمی در این زمینه باشد که از حوالی ۵۰سالگی وارد بازیگری حرفهای سینما شد و از قضا چه نقش اولهای شاخص ، مهم و ماندگاری هم بازی کرد. گرچه در ادامه فعالیت رایگان، او هم از جبر زمانه و بضاعت ناچیز سینمای ایران به نقشهای مکمل رانده شده اما همین چند نقش اصلی و مهم مثل خیلی دور خیلی نزدیک و همین نقش بیژن امیری در زاد بوم (ابوالحسن داوودی) که به خاطرش نامزد دریافت بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر شد، نشان داده چنین ظرفیتی درباره رایگان و بازیگران هم سن و سال او و حتی سنین بالاتر برای دریافت و بازی در نقشهایی پرچالش
و جذاب وجود دارد.
گلچهره
تا اینجا بیشترین همکاری رایگان با یک کارگردان در سینما با همولایتیاش وحید موساییان بود؛ به جز اینکه موساییان اولین کارگردانی بود که از رایگان برای بازی در یک فیلم سینمایی دعوت کرد و باعث شد او پس از سالها برای فعالیت به ایران برگردد، این دو در دو فیلم دیگر با هم همکاری کردند: گوشواره و گلچهره. فیلمهایی که باتوجه به شناخت موساییان از توانایی رایگان با سه نقش آفرینی متفاوت همراه بود، بهویژه در همین گلچهره که رایگان در آن نقش اشرف خان، صاحب سینمایی در کابل را بازی میکند که تغییر و تحولات سیاسی، عشق و علاقه اش به فیلم و بازسازی سالن سینمایش را با چالشی جدی مواجه میکند. رایگان اینجا هم تجربیات شخصی خود ـــ اگر اشتباه نکنیم حرفه سینماداری پدرش در خرم آباد ـــ را با داستانپردازی شخصیت و قصه ترکیب و چهره دلنشینی خلق میکند.
جرم
یکی از متفاوتترین نقش آفرینیهای رایگان در این فیلم مسعود کیمیایی است. یک ضدقهرمان و نقش منفی به نام قاسم خان که چون نشانی غلطی به رضاسرچشمه میدهد در پایان خودش طعمه تیغ قهرمان میشود.
صدای رایگان همیشه مهمترین نقطه قوت او در بازیگری بوده اما اینجا و در نسخه دوبله و در یک استثنای شیرین، قدر و قیمت نقش با صداپیشگی منوچهر اسماعیلی ارتقا پیدا میکند. به جز این، کیمیایی در تیتراژ پایانی، ارزش حضور و بازی متفاوت رایگان را
میداند و از او و چهرههایی چون جمشید مشایخی و
داریوش ارجمند به عنوان «بزرگان» یاد میکند.
برلین منفی هفت
یکی دیگر از بازیهای خوب رایگان در فیلم برلین منفی هفت (رامتین لوافی) است که در نقش مردی به نام کریم دنبال کارهای اقامت مهاجران جنگ در آلمان میافتد. برای بازی در چنین نقشی که حرفش در نظام اداری بیدرز آلمان برو داشته باشد، قطعا نیاز به حضور بازیگری باصلابت مثل رایگان بود. این بازیگر هم فارغ از کیفیت حضور به لحاظ بازیگری هم این نقش مکمل را درجه یک بازی میکند که عیارش کم از نقش اول نیست. رایگان باز هم برای این نقش، نامزد دریافت سیمرغ بلورین (نقش مکمل) مرد از جشنواره فیلم فجر میشود.
سرو زیرآب
«و با هنرمندی مسعود رایگان» که در آن تیتراژ پایانی سرو زیرآب (محمدعلی باشه آهنگر) نقش میبندد، جدا از تعارف و احترامات مرسوم این عبارت در عنوانبندیهای سینمای ایران، نشانی از واقعیت و هنرمندی همیشگی این بازیگر هم دارد. آن صلابت همیشگی رایگان اینجا و به نقش یک سرگرد و فرمانده جنگی به کار میآید و شخصیتی شکل میگیرد که اقتدار ، مهربانی و دغدغه انسانی اش را توأمان پیش میبرد.
از یونس شکیبا تا فرید صبوری
آن کاریزما و حضور پرصلابت که مهمترین ویژگی و شاخصه شمایلی رایگان در بازیگری است در سه نقشی (به عبارت بهتر دو نقش) که تا اینجا در شبکه نمایش خانگی بازی کرده هم وجود دارد. شخصیتهایی که باز هم شأن و جایگاه مهمی دارند و جزو طبقات بالای اجتماعی محسوب میشوند. یونس شکیبا در سریالهای عاشقانه و گیسو (عاشقانه۲) (منوچهر هادی) و فرید صبوری در همگناه (مصطفی کیایی) چنین ویژگیهایی دارند و رایگان باتوجه به ظرفیت فیلمنامه و قصههای متفاوت دو (سه اثر) سعی کرده آنها را دور از هم بازی کند. هرچند شاید به دلیل تمرکز این آثار روی شخصیتهای مهمتر و اصلیتر، شخصیتپردازی کاملی درباره این شخصیتها اتفاق نیفتاده و بازیهای رایگان تا حدودی شبیه هم به نظر برسد و از نقش آفرینیهای خوب و ماندگار او فاصله داشته باشد.
حضور روی پرده شیشهای
مسعود رایگان بعد از درخشش در سینما از حضور در تلویزیون هم غافل نبود و هرگاه نقش خوبی در این رسانه به او پیشنهاد شده، با روی باز آن را پذیرفته است. نکته مهم اینکه بازی رایگان در تلویزیون با همان متر ، معیارها ، کیفیت و استاندارد بازیهای سینمایی اش بوده، هرچند تا اینجا و باوجود نقش آفرینیهای خوب، هنوز جذابیت و مانایی نقشها در حد و اندازه نمونههای سینمایی موفقی چون خیلی دور خیلی نزدیک و خون بازی نبوده است. با این همه بازی رایگان در نقش دکتر علی پارسا در «مدار صفر درجه» حسن فتحی، هرمز «شمس العماره» سامان مقدم، پدر ناهید در «نفس» جلیل سامان و مالک پورسلیم در «دلدادگان» منوچهر هادی از بهترین حضورهای تلویزیونی این بازیگر است
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- نگاهی به کارنامه سینمایی رضا میرکریمی به بهانه اکران فیلم نگهبان شب
- رضا میرکریمی: «خیلی دور، خیلی نزدیک» تجربه درک حیرانی و بیوزنی نسبت به جهانی بیانتهاست
- پوستر سریال تاریخی «بوم و بانو» منتشر شد
- مسعود رایگان: جوکهای خیابانی را وارد سینما کردهاند!
- «سرو زیر آب» و «آستیگمات» روی پرده میروند
- ضبط «دیوار به دیوار ۲» به ۸۰ درصد رسید/ رایگان به سریال پیوست
- رونمایی از «رویای یک عکس» مسعود رایگان
- مراسم تولد مسعود رایگان / گزارش تصویری سینماسینما
- «پاهای بیقرار» به الهیه رسید/ مسعود رایگان جلوی دوربین می رود
- اختصاصی سینماسینما/ تصویر دیده نشده از کارگردان «دختر» در لباس جبهه
- روایت مسعود رایگان از سرگردانی دختری که وسط رودخانه گیر افتاد/ویدئو
- حقایقی درباره فیلم «خیلی دور خیلی نزدیک» به بهانه نمایش از تلویزیون
- اختصاصی سینماسینما/ چرا مسعود رایگان کمکار شده است؟/ گلایه بازیگر «زادبوم» از وضعیت سینما
- دیوارها در «یک دقیقه و سیزده ثانیه» به درستی فرو ریخته است/ گزارش تصویری
- اکران یک فیلم پس از ۹ سال
نظر شما
پربازدیدترین ها
- ردپای یک کارگردان مؤلف / نگاهی به فیلمهای کوتاه سعید روستایی
- وقتی زن تبدیل به «ناموس» میشود/ نگاهی به فیلم «خورشید آن ماه»
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- موقعیت فیلمهای ایران و سینماگران فراملی در فرانسه
- با نظرسنجی از ۱۷۷ منتقد فیلم؛ نشریه ایندی وایر برترینهای سال ۲۰۲۴ سینما را معرفی کرد
آخرین ها
- برگزاری پانزدهمین کنفرانس بینالمللی فناوری اطلاعات و دانش با حمایت همراه اول
- برگزاری جشنواره فیلم ۱۰۰ در اردیبهشت سال آینده/ «فراصد» بخش جدید جشنواره با رویکرد فلسطین
- حذف فرهنگ از سبد طبقه متوسط؟/ هزینههای سبد فرهنگی خانواده ۴نفره در تهران چقدر است؟
- نکوداشت زنده یاد اکبر عالمی و بزرگداشت مهدی رحیمیان در آیین معرفی برندگان هفتمین جایزه پژوهش سال سینما
- با پیشتازی «۴۷» و «مخفیانه»؛ نامزدهای جوایز اسکار سینمای اسپانیا معرفی شد
- همزمان با سالگرد اولین نمایش عمومی «قیصر»؛ بزرگداشت مسعود کیمیایی برگزار میشود
- دو خبر از جشنواره بینالمللی تئاتر فجر؛ زمان بازبینی حضوری و انتخاب نهایی آثار بخش دیگرگونههای نمایشی/ آغاز ثبتنام اصحاب رسانه و منتقدان
- برگزاری نمایشگاه پشت دریای وهم
- حضور همراه اول با مجموعهای از سرویسهای فناورانه در نمایشگاه تلکام ۲۰۲۴
- بازگشت جنابخان به تلویزیون همراه با محسن کیایی
- «در آغوش درخت» بهترین فیلم بلند سینمای جهان جشنواره هندی شد
- نکوداشت خسرو خسروشاهی در جشنواره فیلم رشد
- «شهر خاموش» و «شناور» در شبکه نمایش خانگی
- به پاس یک عمر دستاورد سینمایی؛ خرس طلایی افتخاری برلین به تیلدا سوئینتون اهدا میشود
- کنسرت نمایش ایرج، زهره، منوچهر / گزارش تصویری
- حقایقی درباره محمد نوری به بهانه سالروز تولد او/ مردی که از شکست هراس نداشت
- ذلت ماندن یا لذت رفتن و رستن!
- جدول فروش سینمای ایران در آخرین روز پاییز/ پنج فیلمی که از ابتدای امسال بیش از ۱۰۰ میلیارد فروختند
- نمایش «دِویل» تمدید شد/ آغاز اجرای نمایش «تشنگان» از ۴ دی
- شایعه فروش آثار تجسمی مربوط به فروغ فرخزاد و سهراب سپهری/ سریال و فیلم مستند سهراب و فروغ به زودی کلید میخورد
- نامزدی یک فیلم کوتاه ایرانی-آمریکایی در جوایز آکادنی فیلم سوئد
- نشست خبری بزرگداشت فروغ فرخزاد / گزارش تصویری
- درباره سه مستند سینماحقیقت/ از جسارت نمایش عریان اعتیاد تا عشق به سینما در اتاق آپارات
- به خاطر نقش برجسته در صنعت سینما؛ کریستوفر نولان و همسرش، شوالیه و بانوی فرمانده شدند
- چرا «لیلی» سریال «داییجان ناپلئون» زشت بود؟/ پاسخ ناصر تقوایی را بخوانید
- «تیآرتی» ترکیه آغاز به کار کرد؛ صداوسیما هنوز در فکر سانسور است
- سیمرغ مردمی به جشنواره فیلم فجر بازگشت
- بستههای ویژه شب یلدای همراه اول با هدیه دیجیتال معرفی شد
- آنونس رسمی عاشقانه «عزیز» رونمایی شد
- با نظرسنجی از ۱۷۷ منتقد فیلم؛ نشریه ایندی وایر برترینهای سال ۲۰۲۴ سینما را معرفی کرد