سینماسینما، آیدا مرادی آهنی
اگر روزی نویسندهای بتواند ابعاد پیچیدهی کودکی و نوجوانی را در عین سادگی روایت کند شاید بشود گفت که از پس سختترین کار حرفهاش برآمده. مارسل پروست، جی. دی سلینجر، ترومن کاپوتی و هارپر لی از این دستاند. چنانچه رمان «دوست نابغهی من» النا فرانته را خوانده باشید خواهید دانست که دوباره با نویسندهای از این جنس روبرو هستید. روایت فرانته که استحکامش در سریال ساوریو کوستانتسو به قوت خود باقی است در همان دستهی آشنای «داستان بلوغ» قرار میگیرد. ماجراهایی که از کودکی، سادهدلی و خوشباوری عبورمان میدهد و از ما بزرگسالانی مضطرب، شکاک و حتی مأیوس میسازد.
دوستی النا و دوست نابغهاش لیلا دستآویز روایت این ماجراها است. اولین نکتهی این روایتها شاید همین دوستی باشد. رابطهای که از سر حسادت گاهی به دشمنی پهلو میزند اما هیچوقت به دشمنی نمیرسد. احساساتی که تا مرز نفرت جلو میرود اما هر بار با دلسوزی و رقت قلبی که خاص دوستان بسیار نزدیک و دوستیهای بسیار عمیق است با جزری آرام به عقب، به ساحل رفاقتی ژرفتر از قبل باز میگردد. هم در رمان و هم در سریال خیلی طول نمیکشد که بفهمیم النا چشمپوشی و همراهی همهی آنهایی را دارد که شیفتهی دوستی و نزدیکی به کسی هستند که از نظر آنها تحسینبرانگیز است. النا جوری دوستی با لیلا را میخواهد که اخلاقهای تند و عصبیاش را تحمل میکند. بارها عزت نفسی که خاص نوجوانان است او را از این دوستی و بیرحمیهای لیلا دلزده میکند اما بارها هم معصومیت و بیپناهی لیلا او را به رفاقتشان باز میگرداند. رفاقتی که همیشه یا اغلب به دست النا و به خاطر او است که تداوم دارد.
کودکی و نوجوانی لیلا، با آن آرزوهای دور و دراز و اخلاق مگو و هوش فوقالعاده و غروری پرخاشگر خبر از بزرگسالی موفق او دارد کسی که میتواند بالاخره از آن محلهی کثیف و غیرقابلتحمل و فقیر بیرون برود و آزاد باشد. همهی ما در کودکی چنین دوست و همکلاسیهایی داشتهایم؛ آدمهایی باهوش، حسادتبرانگیز، خوشآتیه. اما همیشه قضا در کمین است و کار خودش را میکند. ضربههایی در زندگی هستند که زور هوش و ذکاوت کودکانه به آنها نمیرسد. در محلهای فقیر در شهرستان ایتالیایی پر است از این ضربهها. ازدواجی تدارکی، شوهری دیوانه، خانوادهای سنّتی، محدودیتهایی بیعلت همهی اینهاست که لیلا را از دختری با آتیهی درخشان به زنی خانهدار و نهایت به آدمی مطرود تبدیل میکند. آدمی که تنها پناهش نوشتن است اما پناهگاهی که دردی را دوا نمیکند. این النا است که موفق میشود نه از سر باهوشی که با سختکوشی و شانس داشتن پدری عاقل. النا است که میتواند از آن محلهی نفرتانگیز و سطح پایین بیرون بزند. اما او هم شکست میخورد. در عشق که اساس داستان فرانته است. چه دردناک است در کودکی توی راهپلهها عاشق کسی بشوی و بعد حتی او را هم به دوست باهوش شکستخوردهات ببازی. این زندگی عاشقانهی النا است. عشق نیز مانند هرچه که برایش دستوپا میزند به راحتی جلوی دستوپای دوستش سبز میشود، بی هیچ تلاشی. النا تمام زندگیاش را میتواند به آن موهای مشکی و مجعد ببازد اما صاحب آن موها جایی در همان کودکی تمام قلبش را به لیلا داده. این نقطهای است که دیگر از دست النا کاری برنمیآید. عشق، رقابت درس و مدرسه نیست که خودش را به موفقیت دوستش برساند، زبان یونانی و لاتین نیست که وقتی لیلا از مدرسهرفتن محروم شده از او جلو بیفتد. این یکی دست هیچکس جز معشوق نیست. از هیچکس کاری برنمیآید. اینها همه داستان و به دنبال آن سریالی را میسازند که نشان از نویسندهای بینهایت قدرتمند دارد. آنچه فرانته به شخصیتهایش میدهد دردهایی عمیق و خوشبختیهایی کوچک است. تاوان کودکی و نوجوانی است که معصومیت و شرارت در آن قابل تشخیص نیست.
منبع: مجله نماوا
لینک کوتاه
نظر شما
پربازدیدترین ها
- وقتی زن تبدیل به «ناموس» میشود/ نگاهی به فیلم «خورشید آن ماه»
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- بخش رسمی جشنواره کن شروع به کار کرد
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- همکاری همراه اول و بانک پارسیان برای پیادهسازی سامانه تعاملی سهبعدی هوش مصنوعی
- آغاز دور جدید حراج شمارههای رند همراه اول
- میزبانی جشنواره تورین از سه فیلم ایرانی
- روایتی عاشقانه از زهره ومنوچهر
- فروش «گلادیاتور» به ۲۲۰ میلیون دلار رسید/ «شرور» در هفته اول اکران صدرنشین گیشه جهانی سینما شد
- «جسدهای جاندار» در گالری ثالث؛ آثار مسعود کیمیایی تماشایی میشود
- «سلام آنا» به جشنواره داکا میرود
- جایزه فرانسویها برای «در سرزمین برادر»
- دومین جایزه بینالمللی یک بازیگر در یک هفته؛ فروغ قجابگلی، بهترین بازیگر جشنواره آمریکایی شد
- درخواست هواداران: هنگام تماشای فیلم «شرور» فعلاً همخوانی نکنید
- داستان کوتاه/ بومرنگ
- دعوت دبیر جشنواره جاده سبز از مستند سازان
- گزارشی از فیلمهای پرمخاطب جهانی؛ ۱۰ فیلم پرفروش سال ۲۰۲۴ همه دنباله هستند!
- فصل سوم «آقای قاضی» ساخته میشود/ تولید سیتکام در دستور کار سیمرغ
- گزارشی از گیشه سینماها؛ ۳ فیلم کودک و نوجوان در میانِ ۵ فیلم صدرنشین گیشه در هفته گذشته
- بیست و سومین جشن حافظ برگزیدگانش را شناخت/ تقدیر از یک عمر فعالیت هنری مرتضی عقیلی
- «انسان سالم»؛ زنِ سالم
- «لیلی و مجنون»؛ داستانی که در هر عصر روایان خویش را میطلبد
- جشنواره فیلم جهانی آسیایی به «در آغوش درخت» جایزه داد
- انتشار اولین تصویر سعید آقاخانی و آناهیتا افشار در «خاتی»
- نمایش مستند «کارون – اهواز» در جشنواره نیجریهای
- مراسم رونمایی از کتاب «بیتا؛ درختها ایستاده میمیرند» / گزارش تصویری
- درباره آثار ایرج رامینفر/ تکیه بر پشتوانه نظری، برای رسیدن به نقاط قوت
- در آستانه سالگرد درگذشت بیتا فرهی؛ «بیتا؛ درختها ایستاده میمیرند» رونمایی شد
- پایان کار مجید زینالعابدین؛ سرپرست بنیاد سینمایی فارابی منصوب شد
- موتمن: سردر سینماهای کشور شبیه تئاتر بولینگ عبدو شده است/ فارابی را تعطیل کنید
- مستند لهستانی از جشنواره هلندی جایزه گرفت/ ایدفا برندگان خود را شناخت
- بخش رسمی جشنواره کن شروع به کار کرد
- نکوداشت مقام فرهنگی و هنری علی اکبر صادقی؛ هنرمندی که هنر و اندیشه اش رنگ کهنگی نمی گیرد
- چهاردهمین حضور بینالمللی «آخرین حرکت»؛ فیلم شهاب حسینی در بخش اصلی فستیوال بزرگ سالرنو ایتالیا