تاریخ انتشار:1400/04/23 - 00:04 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 158766
سعید مستغاثی در کیهان نوشت :

هفتاد و چهارمین جشنواره فیلم کن پس از یک دوره تعطیلی و دو ماه تاخیر از زمان مقرر، از ۷ ژوئیه (۱۶ تیر) در سواحل کوزوات جنوب فرانسه با تجلیل از جودی فاستر (بازیگر و کارگردان و تهیه کننده آمریکایی) افتتاح شد.

این در حالی است که برای نوزدهمین بار در تاریخ برگزاری این جشنواره (از زمانی که در اوایل دهه ۶۰ سر و شکل امروزی را به خود گرفت)، یک سینماگر آمریکایی (اسپایک لی) به عنوان رئیس هیئت داوران بخش مسابقه اصلی این جشنواره انتخاب شده است. آنچه در طی این مدت تنها ۱۴ بار به سینماگران فرانسوی یعنی کشور برگزار کننده اختصاص یافته و دیگر کشورها حتی ممالک صاحب سینمایی مثل آلمان و ایتالیا و انگلیس، سهمی ناچیز از این موقعیت داشته اند.

در یک دهه اخیر آمریکایی ها، ۵ بار ریاست هیئت داوران جشنواره کن یعنی نیمی از دوره های این یک دهه را برعهده گرفته اند، در حالی که به سینماگران فرانسوی هیچ سهمی از آن نرسیده است!

ضمن اینکه در جدول برندگان جوایز اصلی (نخل طلا و جایزه بزرگ هیئت داوران) تاریخ جشنواره کن، آمریکا با کسب ۲۲ جایزه در مکان اول قرار گرفته و پس از آن فرانسه و ایتالیا و انگلیس با فاصله ای زیاد و کسب به ترتیب ۱۳ و ۱۲ و ۱۰ جایزه در مکان های بعدی هستند.

اما این تنها امتیازات جشنواره فیلم کن برای فیلم های و سینما و سینماگران آمریکایی نیست، قائل شدن حق وتو برای این دسته از آثار سینمایی از دیگر مواردی است که بارها و بارها در این جشنواره تکرار شده ، یعنی اگرچه براساس قوانین جشنواره فیلم کن به عنوان یک جشنواره رقابتی گروه A ، فیلم هایی در بخش مسابقه اصلی این جشنواره شرکت داده می شوند که قبلا در هیچ جشنواره یا فستیوال و یا نمایش عمومی، اکران نشده باشند اما به دفعات، فیلم هایی از سینمای آمریکا در جشنواره کن حضور یافته اند که پیش از این، حتی به مدت یک ماه اکران عمومی داشته اند!

اما توجیه برگزارکنندگان جشنواره کن برای این گونه امتیاز دادن به سینمای آمریکا علیرغم ادعای حمایت از سینمای مستقل و هنری، همواره این بوده که بدون پول و سرمایه های استودیوها، شرکت ها و کمپانی هایی که به طرق مختلف اسپانسر جشنواره کن می شوند و اغلب به هرحال یک طرفشان آمریکایی است، اساسا این جشنواره قابل برگزاری نیست و به قول معروف جشنواره کن روی شاخ کمپانی های آمریکایی می چرخد. صریحا می گویند که هنر و سینما و این گونه مسائل در این جشنواره یعنی کشک!

از همین روست که متولیان جشنواره فیلم کن همواره سعی کرده اند با دعوت از هنرپیشگان و آثار جنجالی و پرسروصدا و تجاری هالیوود که اساسا با سر و شکل و اهداف و ادعاهای هنری این جشنواره نخوانده بلکه دقیقا در مقابل آن قرار دارد، به کمپانی های آمریکایی باج داده و به قول معروف چراغ جشنواره را روشن نگه دارند!

به همین دلیل در اوج هنری بازی های این جشنواره، مدیران آن حتی به خودزنی روی آورده، به طوری که شاهد نمایش های گروه بازیگران و عوامل فیلم هایی مثل Star Wars و «شرک» و… و حرکات تهوع آور عوامل فیلم «بی مصرف ها»… روی فرش قرمز بودیم. حتی کار به جایی رسید که امثال سیلوستر استالونه و آرنولد شوارتزنگر و بروس ویلیس و… به عنوان بازیگران فیلم «بی مصرف ها» با زره پوش به روی فرش قرمز رفتند و به تحقیر جشنواره و فیلم هایش پرداختند!

این چنین بود که جشنواره فیلم کن که زمانی مدعی هنری ترین فستیوال سینمایی دنیا بود، از اسکار هم آمریکایی تر شد و به قول معروف از پاپ هم کاتولیک تر گردید!

اینچنین است که در طول ۷۳ دوره برگزاری این جشنواره، بسیاری از هنری ترین سینماگران تاریخ سینما اصلا پایشان به کن نرسید و بسیاری هم از جوایز آن نصیبی نبردند.

از جمله فیلمساز برجسته ای مانند اینگمار برگمان که ارزش های برتر سینمایی آثارش مورد توافق اغلب کارشناسان سینما و سینما دوستان قرار دارد ولی حتی یک بار هم در تاریخ این جشنواره، نخل طلا دریافت نکرد در حالی که بخش مهمی از تاریخ کن یعنی در دهه های ۵۰ و ۶۰ و ۷۰ با ساخته شدن فیلم های مهم این فیلمساز تقارن داشت. سال هایی که فیلم هایی مثل «مارتی» (دلبرت مان)، مترسک (جری شاتزبزگ)، «غیبت طولانی» (هانری کولبی)، «قول» (آنسلمو دوراتچی)، یک زن، یک مرد (کلود للوش) و «مزدور» (آلن بریجز) هم نخل طلا گرفتند!

هنگامی که مدیران جشنواره کن در پنجاهمین سالگرد این جشنواره گویا برای جبران چنین قصوری خواستند که طی مراسم باشکوهی جایزه ویژه ای به نام «نخل طلای نخل طلاها» را به برگمان اعطاء نمایند، او با انتقاد از این جشنواره از قبول چنین جایزه ای امتناع ورزید و به عنوان اعتراض گفت که دیگر پایش را به چنین جشنواره ای نخواهد گذارد.

برچسب‌ها:

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها