سینماسینما، محمد تاجیک – کلاغ سومین فیلم بلند کارنامه بهرام بیضایی است . محمد ابراهیمیان در یادداشتی در روزنامه اطلاعات در سال ۵۶ می نویسد :به یک اعتبار ،کلاغ بهترین فیلم بیضایی بعد از رگبار و غریبه ومه است .غزاله علیزاده در یادداشت دیگری فیلم کلاغ را حکایت گسستن از گذشته و گم شدن در حال است .خود بهرام بیضایی در یادداشتی به بهانه نمایشگاه عکس عزیز ساعتی درباره کلاغ نوشته است :واروژ و من در اتاقی از ساختمانی نُوسازی شُده مشغولِ راهاندازیِ کلاغ هستیم که هنوز هم اسمش کلاغ نیست، تا بالاخره کلاغهای سَرِ کاجِ آن حیاطِ کُهَن با غارغارشان این اسم را رویش میگُذارند!
به گزارش سینماسینما، بیضایی با الهام گرفتن از هشت و نیم فلینی فیلم کلاغ را می سازد، در “کلاغ” نیز باز با همان بن مایه های همیشگی کارهای او رو به رو هستیم.
همه چیز درباره کلاغ
نویسنده روزنامه خراسان درباره فیلم کلاغ نوشته است :بیضایی بعد از سه سال تامل و سکوت در عالم تصویر، با ساخت کلاغ انتقادهای زیادی را متحمل شد.
به طوری که کلاغ باز هم به مسئله هویت و گمشدگی آن می پردازد و به نوعی داستان تکراری را روایت می کند اما فیلم از لحاظ تکنیک و ساختار فنی بسیار موفق بوده است.بیضایی این بار با درک مناسبش از مردم و دنیای تصویر وقت دست به خلق اثری زده است که به کنجکاوی ذهن بینندگان نادر تلویزیون پاسخ می دهد.
اگر به خاطر داشته باشید در سالیان گذشته تلویزیون بعد از ظهر بین ساعت ۳ تا۴ (قبل از پخش برنامه کودک؟!!!) عکس های گمشدگان را با موزیکی دلخراش پخش می کرد (چرا در گذشته اینقدر انسان ها گم می شدند؟) این صحنه های دلخراش به نوعی در ذهن بسیاری از مردم حک شده و برایشان سرنوشت ساز بوده است (مخصوصا کودکان منتظر کارتون).
این صحنه ها و واقعیت تلخ گمشده ایده اصلی بیضایی برای ساخت فیلم کلاغ بوده است زیرا فیلم با نشان دادن تصویر زن جوانی از تلویزیون شروع می شود که گم شده است و در ادامه سرگردانی اش جستجوی بستگان او.
«کلاغ» آخرین فیلم سیاه و سفید «بیضایی» می باشد، او با هوشمندی ساختار سیاه و سفید را برای داستان تلخ گم شدن بعد از ساخت «غریبه و مه» رنگی، انتخاب می کند، زیرا مطمئنا این گونه بهتر و گویاتر می توان فضای سرگردانی را به تصویر کشید.جالب است بدانید این فیلم دومین همکاری «پروانه معصومی» با بیضایی می باشد.
هوشمندی «بیضایی» در انتخاب نام فیلم هایش محصور کننده و غیر قابل انکار است، او با انتخاب نام کلاغ بر این فیلم کاملا فضای غم انگیز پاییز و پخش صحنه های دلخراش عکس گمشدگان را که نمادی از «خبر بد» مانند کلاغ است، توجیه می کند.
روایت بیضایی از توقف کلاغ در آستانه انقلاب
بیضایی در حاشیه جشنواره سه قاره نانت در سال ۱۹۷۹،درباره فیلم کلاغ گفته است :کلاغ ۵ روز پیش از انفلاب به نمایش در آمد ،چون اجتماع گروهی از مردم در محلی واحد خطرناک بود نمایش فیلم متوقف شد و دوماه بعد از سر گرفته شد .بعدها با موفقیت در تلویزیون به نمایش در آمد .
بیضایی در پاسخ به سوالی که مردم چه واکنشی نشان دادند گفته است :قدیمی ها فیلم را با نوعی حسرت برای تهران دیروز دیدند ،جوانها آن را به مثابه بخشی از گذشته دیدند که آن را نمی شناختند . برخی فیلم را هجوی از وضع ایران شمردند و تلویزیون آن و سرشت برنامه های تلویزیون ،هجوی از مردمی که فن شناسی و رسانه های جمعی جدید را در اختیار دارداما از لحاظ روحی و فکری با این پیشرفتها همگام نیست .
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- زبان بهمثابه مقاومت؛ در یادِ بهرام بیضایی
- در اندوه فقدان چهره شاخص موج نو سینمای ایران؛ بازتاب جهانی درگذشت بهرام بیضایی
- در پاسداشت استاد بیبدیل هنرهای نمایشی ایران/ بیضایی، تاریخ و علامت تعجب
- در سوک سیاوش که از شاهنامه رفت
- یادبود بهرام بیضایی؛ ایرانی بودن بار بزرگی است بر دوش ما
- بهرام بیضایی درگذشت
- افسانهای در حبس؛ سرنوشت «چریکه تارا»
- چرا نمایشنامه های بیضایی کمتر اجرا می شود ؟
- وقتی درختان شهر در جشنواره شهر موضوعیت ندارد
- یادداشت بهرام بیضایی در یادبود ناصر تقوایی؛ آخرین درس
- باشو، غریبهای که «شازده کوچولو»ی سینمای ایران است
- یادداشتی به مناسبت روز ملی سینما/ سینما با طعم مارتادلا
- برای اولینبار در ایران؛ نسخه ترمیم شده «باشو غریبه کوچک» در شبکه نمایش خانگی منتشر شد
- «باشو غریبه کوچک» به جشنواره تورنتو میرود
- جشنواره ونیز ۸۲ در ایستگاه پایانی؛ شیر طلایی ونیز به جیم جارموش رسید/ دو جایزه برای سینماگران ایرانی
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- زبان بهمثابه مقاومت؛ در یادِ بهرام بیضایی
- در اندوه فقدان چهره شاخص موج نو سینمای ایران؛ بازتاب جهانی درگذشت بهرام بیضایی
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ پروانه ساخت سینمایی برای ۷ فیلمنامه صادر شد
- در پاسداشت استاد بیبدیل هنرهای نمایشی ایران/ بیضایی، تاریخ و علامت تعجب
- در سوک سیاوش که از شاهنامه رفت
- یادبود بهرام بیضایی؛ ایرانی بودن بار بزرگی است بر دوش ما
- بریژیت باردو درگذشت
- برای رفتن غریبانه شیرین یزدانبخش؛ وصیتی به مثابه گلایه
- «کفایت مذاکرات» و خندههایی که از دل موقعیت میآیند
- «پرهیجان: نبرد برای اوبر»؛ چطور میتوانیم آرزوی شکستِ نجاتبخشمان را داشته باشیم؟
- درباره بازیگران زن مولف سینمای ایران/ ترانه علیدوستی؛ آخرین بازیگر زن مولف
- درباره اهمیت خواندن فیلمنامه اشغال بیضایی پس از جنگ ۱۲ روزه /بیگانه آزادی نمی آورد
- بهرام بیضایی درگذشت
- «موبهمو»؛ خط به خط، نفس به نفس، چهره به چهره
- در بیست و چهارمین دوره جشنواره؛ ۱۴ اثر از سینماگران ایرانی در داکا نمایش داده میشود
- از ۱۰ دیماه؛ «مرد خاموش» به سینماها میآید
- «بامداد خمار»؛ در منزلت فرودستی
- در ستایش سینمای بیچیز؛ همه چیز داشتن در عین بی چیزی
- آیین پایانی یازدهمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی / گزارش تصویری
- شیرین یزدانبخش درگذشت
- افسانهای در حبس؛ سرنوشت «چریکه تارا»
- اقتباس بهمثابه ابزار فهم جامعه/ از روایت تراژیک تا روایت عاشقانه
- «دیدار بلوط»؛ بازگشتی به شکوه یک خاطره
- اشغال بهرام بیضایی وزمانه پس از جنگ ۱۲ روزه/به بهانه ۵ دی سالروز تولد بهرام بیضایی
- «سامی»؛ روایتی انسانی از جنگ بیپایان
- سینمای مستقل ایران را به رسمیت بشناسید
- گیشه سینما در دست کمدیها/ دو فیلم جدید اکران شدند
- اعلام بودجه فرهنگ و هنر در سال ۱۴۰۵
- مصوبهای برای حذف وزارت فرهنگ؛ مصوبه «سیاستهای صوت و تصویر فراگیر»؛ تعارض با جمهوریت
- «بابا پیکاسو»؛ در چنبره عواطف، حرمان و جداافتادگی





