تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۳/۲۰ - ۰۰:۴۸ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 89007

ملیکا مومنی راد در روزنامه صبا نوشت : فیلم سینمایی «زمانی دیگر» به نویسندگی و کارگردانی ناهید حسن‌زاده و تهیه‌کنندگی فری ملک‌مدنی چند وقتی است که در گروه سینمایی «هنر و تجربه» اکران شده است. این فیلم که اولین تجربه ناهید حسن‌‌زاده در زمینه ساخت فیلم بلند داستانی به حساب می‌آید تاکنون توانسته در بسیاری از جشنواره‌‌های خارجی خوش بدرخشد و جوایزی چون جایزه ویژه هیات‌داوران جشنواره بین‌المللی فیلم «آتن»، جایزه «ببر طلایی رویال بنگال» برای بهترین فیلم از بیست‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم «کلکته» در هندوستان، جایزه دستاورد ویژه هنری بهترین بازیگر مرد برای مجید پتکی بازیگر این فیلم را از شصت‌وپنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم «مانهایم» در آلمان را دریافت کرده است.

شما فارغ از این‌که به‌عنوان فیلمساز فعالیت دارید ظاهرا ماما نیز هستید، باتوجه به سوژه فیلم، چقدر مشاهدات‌تان در واقعیت در شکل‌گیری قصه فیلم «زمانی دیگر» تاثیر گذاشت؟

به موازات این‌که به‌عنوان یک ماما فعالیت داشتم، فیلم‌های مستند و کوتاه نیز می‌ساختم. به نظرم مسیری که در زندگی طی می‌کنیم به‌طور ناخودآگاه بر آثارمان تاثیر می‌گذارد. در طول زمانی که مطب داشتم با دختران زیادی که درگیر چنین معضلاتی بودند برخورد می کردم، دخترانی که در سنین کم مورد تجاوز و تعرض قرار گرفته و یا حتی باردار شده بودند. البته نه به این شکلی که در فیلم وجود دارد به هر حال سینما زبان خودش را دارد و طبیعتا قصه‌‌هایی که من با آن مواجهه عینی داشتم کاملا شبیه داستان فیلم زمانی دیگر نبوده است. وقتی با مسائل پیچیده زنان آن هم در جایی مثل جنوب تهران درگیر باشی مسلما تاثیر می‌گیری و این داستان نیز از دل ماجراهایی که میان آن مردم وجود داشت بیرون آمده است.

 

شما پیش از این فیلم، سابقه ساخت فیلم مستند نیز داشتید و این نگاه تا حدی در فیلم داستانی شما نیز رسوخ کرده است. چقدر این مسئله تعمدی بود؟
باتوجه به این‌که من تجربه ساخت فیلم مستند داشته ام و از طرفی علاقه بسیاری به سینمای واقع‌گرایانه دارم در زمان ساخت اولین فیلم داستانی بلند  نیز این تجربه و نگاه همراه من بود ه است، نگاه و زبان سینمایی که من برای ارتباط با مخاطب انتخاب کرده بودم تا حد بسیاری مستندگونه بود.  به سبب باورپذیری که سینمای واقع‌گرایانه با خود به همراه می‌آورد بسیار به این شکل از فیلمسازی و سینما گرایش دارم. از طرفی در تمام این سال‌ها ما با این جنس از  سینما بیشتر ارتباط برقرار کردیم و حتی فیلم‌هایی از سینمای ایران،  که مورد تحسین جهان قرار گرفته است. همین نگاه واقع‌گرایانه را در خود داشته است مثل فیلم‌های عباس کیارستمی، سهراب شهید ثالث و نادری.

چطور شد که با فری ملک‌مدنی به توافق رسیدید و او تهیه‌کنندگی فیلم را پذیرفت؟

سال‌‌ها است خانم فری ملک‌مدنی را می‌شناسم و همیشه در مورد ایده‌‌ هایم با او مشورت می‌کنم، او همیشه  به عنوان یک فرد صاحب ایده و نگاه متفاوت برای من قابل  احترام بوده است ، خانم ملک‌مدنی فیلمنامه زمانی دیگر را خوانده بود و سه ماه بعد از این ماجراها با او صحبت کردم و قرار شد تهیه‌کنندگی فیلم «زمانی دیگر» را بر عهده بگیرد.  با یک وقفه نسبتا کوتاه اما با گروهی جدید دوباره فیلمبرداری را در شهر فیروزکوه شروع کردیم. این فیلم راه سختی را پشت سر گذاشت تا ساخته شود و فکر می‌کنم حتی کسی که این فیلم را دیده متوجه این سختی می‌شود. ما با یک گروه کوچک و در شرایطی دشوار این فیلم را ساختیم اما خوشحالم که همان چیزی ساخته شد که مدنظرم خودم بود نه هیچ کس دیگر.

سوژه فیلم زنانه است چقدر به این قائل هستید که نگاه‌تان در پرداخت به آن نیز رنگ و بویی زنانه دارد؟
درست است که این فیلم یک قصه زنانه دارد و کارکتر‌‌های چالش‌برانگیز آن زنان هستند اما دغدغه من و فیلم صرفا مشکلات زنان نبود. در جامعه‌ای که فقر روزبه‌روز وسعت بیشتری پیدا می‌کند ما دیگر نمی‌توانیم جلوی فروپاشی اخلاق را بگیریم. نمی‌خواهم بگویم که این پیام فیلم بوده ولی این دیدگاهی است که در نگارش فیلمنامه وجود داشت. ما ملتی هستیم که اگر هیچ چیز نداشتیم حیا داشتیم اما روزبه‌روز به سمتی سوق پیدا می‌کنیم که این فروپاشی اخلاقی شدت بیشتری پیدا می‌کند. از طرفی یکی از دغدغه‌‌ها و مسائل فیلم وضعیت اقتصادی  خانواده های آسیب پذیر است. خانواده فیلم «زمانی دیگر» درگیر یک ناعدالتی اجتماعی می‌شوند و به‌دنبال آن مشکلاتی دیگر برای آن‌ها به وجود می‌آید. دغدغه فیلم فقط مشکلات زنان نیست یکی از مسائل مهم فیلم به زعم من همین مسئله اقتصادی است. خیلی تلاش کردم طرح معضلات در فیلم شکل شعاری پیدا نکند اما نمی‌دانم چقدر در این زمینه موفق بوده ام.

فیلم «زمانی دیگر» جهان پدری را با جزییات نشان می‌دهد برای این موضوع چقدر از ما به‌ ازای بیرونی آن کمک گرفتید و این‌که مجید پتکی کاملا در خدمت فیلمنامه بود؟
باتوجه به این‌که معضل تعرض و تجاوز در جامعه وجود دارد برایم پرداخت به واکنش یک مرد و یک پدر به چنین قضیه‌ای خیلی مهم بود به همین دلیل با نگاه دقیقی آن را نوشتم و فیلمنامه با جزییاتی را ارائه دادم اما با این همه مجید پتکی هم بازیگر بسیار باهوشی بود و به درک درستی از نقش رسید حتی یادم می‌آید به من گفت چندین بار فیلمنامه را خوانده است و اواخر روزهای فیلمبرداری،  احوالات نقش، حال او را بسیار دگرگون کرده بود. درطول فیلمبرداری  تعامل خوبی داشتیم و به نظرم بسیار بازیگر توانمندی است.

در مرحله نگارش و یا ساخت و اکران فیلم دچار ممیزی نشدید و این‌که مجبور شوید نگاه فیلترشده‌ای به موضوع تعرض در فیلم داشته باشید؟

در دوره آقای شمقدری اصلا این فیلمنامه مجوز ساخت نگرفت در حالی که در همان زمان فیلم «هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» با تبلیغات وسیعی ساخته و اکران شده  بود. اما اوایل دولت آقای روحانی یک دوره فضا باز شد و من در همان زمان توانستم مجوز بگیرم. تا جایی که یادم می‌آید همه می‌گفتند این فیلم ساخته نخواهد شد. پیش خیلی از تهیه‌کنندگان سرشناس سینما رفتم و همه اتفاق نظر داشتند که نباید وقت و هزینه صرف این فیلمنامه کنند چرا که نتیجه نخواهد داد. اما برایم جالب است که چرا چنین دیدگاهی وجود داشت فیلمنامه من همان چیزی بود که در حال حاضر روی پرده است و هیچ سکانس حساسیت‌برانگیزی در آن وجود نداشت اما اغلب تصورات  وبرداشت  نادرست خودشان  را از فیلمنامه القا می کردند.

این مسئله به‌خاطر شرایط حاکم بر سینماست. به هر حال قصه «زمانی دیگر» شبیه فیلمنامه‌‌های دیگر نیست و همین پیروی نکردن از فرمول‌‌های مرسوم سینما باعث می‌شود یک تهیه‌کننده این ریسک را نکند و به نظرش فیلمنامه شما حساسیت‌برانگیز بیاید!

با حرف‌تان موافق هستم. یکی از موانع توسعه نیروی انسانی در کشور های  جهان سوم همین مسئله است که ما  به هنگام توانایی تشخیص استعدادها را نداریم. منظورم از استعداد اصلا خودم نیستم بلکه شرایط موجود در جامعه را می‌گویم. ما تهیه‌کننده‌ای نداریم که چنین دیدگاهی داشته باشد و به‌دنبال کشف استعداد‌‌های جدید باشد حتی بیشتر آن‌ها به کارگردان‌های زن اعتماد نمی کنند، مردسالاری آنقدر در بطن جامعه نفوذ کرده است که  اگر یک کارگردان مرد باشد راحت‌تر سرمایه‌گذار پیدا می‌کند، انگار با جنسیت  از پیش تعیین  شده  اش  نصف مسیر را با زحمت کمتری طی کرده است. از سوی دیگر شرایط به‌نحوی است که معمولا تهیه‌کننده‌‌ها به دستیاران و منشیان صحنه فیلم‌های فارسی بیشتر از کسی که چندین فیلم‌کوتاه هنری ساخته و از صفر تا صد آن را به  تنهایی  و با تکیه بر سواد وتوانایی خود جلو برده است، اعتماد می کنند. همین عدم تشخیص استعداد‌‌ها و ریسک‌پذیری و جسارت باعث می‌شود اتفاقات متفاوتی هم آنطور که باید در هیچ  زمینه  ای چه هنری و چه فنی و تکنیکی در کشور رخ ندهد.

فیلم، برخلاف ایران در خارج از کشور خیلی دیده شده است فکر می‌کنید چرا در ایران مهجور مانده و خیلی وضعیت اکران جالبی هم در گروه هنر و تجربه ندارد؟
همه این مسائل به‌خاطر این است که کسی من را نمی‌شناسد. من درگیر این گروه و باندبازی‌‌های رایج در سینما نیستم. معتقدم وقتی زمان آن نرسیده که یک جامعه چیزی را بشنود و بفهمد، تو اگر فریاد هم بزنی فایده‌ای ندارد چون وقت آن نرسیده است. مسئولان فرهنگی ما گوش‌هایشان را گرفتند و حتی نمی‌گذارند صدای ما به گوش مخاطب برسد. چرا تلویزیون امکان پخش تیزر فیلم زمانی دیگر  را نمی‌دهد؟ وزارت ارشاد بیست فیلمساز دارد که مثل کارمند‌‌های آن می‌مانند. چرا فقط بیست فیلمساز در همه دوره‌‌ها در سینما می‌توانند بی‌دغدغه و راحت فعالیت کنند؟ این یک تحلیل طنز ولی تلخ  است که ما از نسل کوپن هستیم ما در دهه۶۰ بزرگ شدیم و مثل همان دوران در حال حاضر هم، همه چیز را به ما کوپنی می دهند و ما حق نداریم بیشتر از یک حدی   مطالبه   کنیم. هنر و تجربه سهم کوپنی ماست. ما در این حد از سینمای ایران سهم داریم. تازه  تلاشهای زیادی  هم  میشود  که  انرا  هم  از ما  دریغ  کنند  یا  شرایطی پیش بیاورندکه کل هنروتجربه از هم  بپاشد،  این چه قانون نانوشته‌ای است که سینمادار می‌گوید چون فیلم بازیگر چهره ندارد آن را اکران نمی‌کنم. مگر فیلم درخشان «بچه‌‌های آسمان» بازیگر چهره داشت؟ در همه چیز به تکرار افتادیم قصه، بازیگران، فرم و… همه چیز تکراری شده و این مسئله فقط به ضرر نسل جوان و در جهت تخریب رشد فرهنگی متناسب با تغییرات زمانه است.

ملیکا مومنی‌راد

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها