با لباس روحانیت جلوی دوربین می آید و از آثار «یاسوجیرو ازو» کارگردان و فیلمنامه نویس ژاپنی صحبت می کند. روحانی سینمایی کاراکتری است که چشم بسیاری از ما به آن عادت ندارد و به همین خاطر گروهی او را برنمی تابند و با ادبیات تند به دنیای متفاوت این روحانی جوان حمله می کنند. حجت الاسلام مصطفی یوسف زاده منتقد سینماست. تحصیلات سطح ۳ حوزه علمیه خراسان را در کارنامه دارد و نویسنده مقالات و نقدهای سینمایی در نشریات تخصصی سینما و روزنامه های مشهد است. او با تبحر و سواد سینمایی جلوی دوربین می آید و با ادبیات عامه پسند از سینما می گوید.وقتی به دنیا آمد، پدرش به خدمت سربازی رفت و همین باعث شد کودکی او در کنار دایی هایش سپری شود که اهل فیلم و سینما بودند. اوایل دهه ۷۰ بود که با آنها ساعت ها در صف می ایستاد تا بلیت فیلم بخرند. آن زمان سینما رقیب نداشت و همیشه این علامت سوال در ذهن «مصطفی» بود که سینما چه چیزی دارد که مردم حاضرند برای رسیدن به آن ساعت ها منتظر بایستند. به نوجوانی که رسید به موضوع دین و فقاهت علاقه زیادی پیدا کرد. باید تصمیم می گرفت سینما را انتخاب کند یا وارد دنیای دین شود. مصطفی یوسف زاده از تصمیم سختی که در آغاز نوجوانی گرفت چنین می گوید:«مثل همه آدم ها شخصیت من هم از دوره نوجوانی آرام آرام شکل گرفت و از آنجا که دو موضوع دین و سینما از همان نوجوانی تا حالا که ۴۰ سالگی را پشت سر می گذارم مرا رها نکرده است، تصمیم گرفتم برای تحصیل حوزه را انتخاب و در کنار آن سینما را به طور جدی دنبال کنم. کلاس، کارگاه و دوره های مختلف مرتبط با کارگردانی و فیلمنامه نویسی را گذراندم و اواسط دهه ۸۰، بسیار جدی جلسات و حلقه های نقد فیلم تشکیل دادیم تا اینکه بالاخره به کمک تعدادی از دوستان علاقه مند و گروه ایده نگاری ثمر، صفحه مجازی «چی نما» را راه اندازی کردیم.»
اینکه به رغم تمام کلیشه های موجود، یک روحانی کاملا سینمایی است، بخش جالبی از زندگی حجت الاسلام یوسف زاده را تشکیل می دهد. او به روزترین فیلم و سریال های داخلی و خارجی را رصد کرده و برای آثاری که با اهداف او و همراهانش همخوانی دارد، محتواهای تامل برانگیز تولید می کند. از او می پرسم آیا تمام فعالیت های سینمایی اش در مشهد است و او با یک پاسخ کوتاه، شخصیت متفاوت و تلاش مستمر برای رسیدن به نقطه فعلی را عیان می سازد:«در طول زندگی ام بیشتر از ۳ یا ۴ بار از استان خراسان خارج نشدم. از سال ۹۳ که به لباس روحانیت ملبس شدم در جلسات نقد سینمایی شرکت می کنم.»
او سریال و فیلم های داخلی و خارجی، از بازی مرکب ۲ ، گلادیاتور ۲، «نامه زنی ناشناس» اثر «مکس اوفولس» گرفته تا سریال های بازنده و قهوه پدری را از زاویه ای متفاوت مورد نقد و بررسی قرار می دهد. دیدن فیلم و سریال از دریچه نگاه این روحانی جوان عالم دیگری دارد، شاید به این خاطر که می گوید:«خانواده مذهبی به معنای عرفی آن ندارم. پدربزرگم کدخدا بود و اقبال بلندی داشتم که از همان ابتدا چندان با جنبه تجاری و عامه پسند سینما رفیق نشدم، بلکه جنبه هستی شناسی سینما برای من جذاب بود.»
شاید اغلب کسانی که یوسف زاده را در لباس روحانیت می بینند ابتدا به یاد احکام و مصادیق حلال و حرام بیفتند و تنها در صورت گذر زمان و همراهی با او، الگوی فکری و عملی این روحانی را بشناسند. یوسف زاده این موضوع را تایید می کند و معتقد است برخی از هم لباس های او تصویری ارائه داده اند که چنین پیش فرض هایی در ذهن افراد ساخته است. او با بیان اینکه همراه شدن با معممی که از دل دین و روایات دینی آمده کار راحتی نیست، ادامه می دهد:«قبول دارم که بخش عمده ای از جامعه به شرایط اقتصادی و سیاسی موجود نقد دارند و از آنجا که دستشان به بالاتری ها نمی رسد به کسانی مثل من حمله می کنند ولی واقعیت این است که اغلب این گروه هم پس از مدتی که با من همراه می شوند و دغدغه هایم را می شناسند، دست از توهین بر می دارند. چند وقت پیش یکی از مخاطبانم که ساکن سوئد است از من حلالیت طلبید و گفت روزهای اول که من را در اینستاگرام دید فحش نثارم کرد ولی از آنجا که فعالیت من برای او جذاب بود، مدتی دنبالم کرد و به قول خودش از وقتی متوجه شد یک تیم حرفه ای پشت این کار است با افتخار به یکی از طرفدارها تبدیل شده است.»«رواداری» برگ برنده مصطفی یوسف زاده است. به مخاطبانش حق می دهد در نگاه اول نتوانند یک روحانی دغدغه مند در حوزه سینما را بپذیرند به همین دلیل با ظرافتی مثال زدنی با مخاطبان خود برخورد می کند؛ چندی پیش یکی از کسانی که صفحه اینستاگرامی این روحانی را دنبال می کرد با شوخی یا طعنه برای او نوشت: حاج آقا قبل از دیدن فیلم ها وضو هم می گیرید؟ حجت الاسلام یوسف زاده که از روزهای کودکی و نوجوانی مسحور جادوی سینما شده بود و همین علاقه مندی باعث شد زیر و بم سینما را زیر ذره بین ببرد و با مطالعه و دقت بسیار این دنیای جذاب را دنبال کرده است، در کمال آرامش و با چهره ای متبسم، چشم در چشم لنز دوربین در جواب آن مخاطب گفت:«اگر بخواهم برای دیدن فیلم های یک نفر وضو بگیرم، او «یاسوجیرو ازو» است. به تعبیر حاج آقا، «ازو» ژاپنی ترین یا حتی بهترین فیلمساز تاریخ سینماست که فیلم های او در مورد زندگی و تنهایی انسان و پر از سادگی و مینیمالیسم است و همین سادگی مدخل ورود من و همکارانم به جهان ساده و بی آلایش یاسوجیرو ازو شده است. فیلم های او مثل شعر می ماند؛ تطهیرکننده است و به همین خاطر به مخاطبانم پیشنهاد می کنم پیش از دیدن آثار «ازو» وضو بگیرند.»
هامون، بایسیکل ران، دونده، پرده آخر، خانه ای روی آب، آژانس شیشه ای، درباره الی، هشت بهشت، پهلوانان نمی میرند، هزاردستان، روزی روزگاری، سرگیجه هیچکاک» و فیلم و سریال های پرشماری در وجود او غوغایی به پا کردند که سبب شد به طلبگی در قالب یک شغل نگاه نکند، بلکه طلبگی را یک رسالت ببیند و آن را به شکلی نو مشق کند. او شیوه سنتی تبلیغ دین را نمی پسندد و با اینکه امام جماعت است و از حضور در مراسم مذهبی و سخنرانی با فراغ بال استقبال می کند، برایش مهم است که روحانیت، این مدیوم را به رسمیت بشناسد؛ می گوید:«گمان می کنم آنهایی که فعالیت های من را برنمی تابند نگاه تک بعدی دارند و سینما را با جنبه های تجاری و بازاری آن دریافت کرده اند، در حالی که من همچنان در کلاس های معارف از سینما وام می گیرم و سعی دارم بر جنبه زیبایی شناسی اخلاق و وجوه هستی شناسی دین که به سینما بسیار نزدیک است، نور بیشتری بتابانم. واقعیت این است که مخالف سینمای تجاری و البته طرفدار سینمای دینی نیستم، اما از آنجا که سینمای اگزیستانسیالیستی و جنبه اندیشه ورز سینما خیلی زود خودش را به من نشان داد، وقتی فیلم هایی از «آلفرد هیچکاک» یا آثار «روی اندرسون» کارگردان موفق سوئدی را می بینم یا حتی در آثار فیلمسازان برجسته ای مثل «ترنس فردریک مالیک» و «کریستوفر نولان» دقیق می شوم، شباهت آثار آنها را با آموزه های دینی ام پیدا می کنم؛ آنها هم بر این باورند که انسان مدرن تنها و سرگشته است و اخلاق در اولویت قرار دارد.»
حاج آقا یوسف زاده که در دنیای ژرف تصویر دستی بر آتش دارد و «کوروساوا» کارگردان، نویسنده و تهیه کننده ژاپنی بر شکل گیری شخصیت سینمایی او تاثیر بسیاری داشته است، اهل انیمه های جذاب هم هست؛ با فرزندانش که خلوت می کند انیمیشن می بیند و در صورتی که گمان کند علاقه مند هستند، بدون اینکه آنها را مجبور کند، سعی می کند انیمیشن را از زاویه نگاه آنها ببیند و با پرسیدن سوال های ساده اما پرمغز، برداشت آنها را بداند. این بخشی از باور او است و همواره در کلاس ها و کارگاه هایی که برگزار می کند، پیشنهاد می دهد فیلمسازان و کارگردانان گاهی آثارشان را به اتفاق کودکان و نوجوانان ببینند چراکه این قشر از منظر نو و متفاوتی به اثر نگاه می کنند و آفریننده اثر را برای کارهای بعدی اش مجهزتر خواهند ساخت.از او می پرسم آیا برای انتخاب فیلم و سریال هایی که می بیند پیش زمینه ذهنی دارد و او پاسخ می دهد:«از نظر من باید با آثار هنرمندان مواجهه بکر و بدون پیش فرض داشت. باید وارد جهان هنرمند شد و اگر اثر او کشش داشت، در مورد آن بیشتر گفت و شنید. این نکته مهمی است که تاکنون در بیش از ۲۰ دوره درک و نقد فیلم که در مشهد برگزار کردم به آن تاکید داشتم.»همه ژانرهای سینما را دوست دارد و طرفدار فیلم خوب است تا آن را ترویج کند، برای همین از سریال های روز «اپل تی وی» و «نتفیلیکس» و ترکیه تا آثار سینمای کره را که معتقد است اگر با همین کیفیت ادامه دهد در سال های آینده بر عالم سینما سلطنت خواهد کرد و بسیاری از عرصه ها را می گیرد، تماشا می کند.از او در مورد برخورد هم لباس هایش با فعالیت سینمایی اش می پرسم و در جواب می گوید:«برخورد خیلی خوبی دارند و همواره باعث پیشرفت من هستند؛ بجز یک مورد که درباره «رقص در سینمای ایران» محتوایی تولید کردم و رقاصه ای را نشان دادم که سال ها نماد رقص و آواز در فیلم ها و جزو جدایی ناپذیر سینمای فارسی بود. واقعیت این است که باید از این طریق نشان می دادم در یک دوره ای جامعه برای فروش بیشتر، سلیقه مخاطب را آن قدر نازل تربیت کرده بود که صحنه ای از رقص و آواز را نشان می داد تا تضمینی برای فروش بیشتر باشد؛ واقعیت تلخی که امروز هم در سینمای کشور شاهد آن هستیم و در هر فیلم کمدی، برای فروش بیشتر صحنه ای از رقص مردان وجود دارد.»
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- وقتی عدنان «باشو» شد
- سینمای کودکان و نوجوانان (۱)/ نگاهی به «باشو غریبه کوچک»/ باشو، شاهدی برای زندگی در جنگ
- تولد بیضایی و یک سکانس طلایی (۹)/ نغمه خدابخش
- تولد بیضایی و یک سکانس طلایی (۶)/ فرهاد خالدی نیک
- تولد بیضایی و یک سکانس طلایی (۲)/ مهگان فرهنگ
- تولد بیضایی و یک سکانس طلایی (۱)/ ساسان گلفر
- مدیریت دهه شصت سینما و آنچه بر سرِ باشو آوردند + ویدئوی صحبتهای سوسن تسلیمی و بهرام بیضایی
- نامزدهای بهترین های چهل سال سینمای کودک و نوجوان بعد از انقلاب اعلام شد : از نیاز وباشو غریبه کوچک تا بچه های آسمان
- «باشو غریبه کوچک» در راه آمریکا
- مروری برکارنامه بهرام بیضایی به بهانه سالروز تولدش: باشو غریبه کوچک
- یادداشت مرضیه وفامهر درباره سوسن تسلیمی به مناسبت روز ملی سینما
پربازدیدترین ها
- رونمایی از پوستر «زال و رودابه» در آستانه جشنواره فیلم فجر
- یادداشتی برای فیلم «رها»/ جامعه ناکارآمد و پدرهای بیخاصیت
- پاسخ سعید مستغاثی به یادداشت علی زرنگار؛ حکایت پوری فِش فِشو و نگهبانی از دایی جان ناپلئون
- علی زرنگار کارگردان «علت مرگ: نامعلوم»: آقای مستغاثی در حدود تخصصتان سخن بگویید
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
آخرین ها
- «یوزفکا» روی صحنه عمارت نوفل لوشاتو میرود
- رونمایی از پوستر «ژن زامبی» همزمان با معرفی بازیگران و عوامل
- برنده اسکار در داوری نخل طلا؛ ژولیت بینوش رئیس هیات داوران جشنواره کن ۲۰۲۵ شد
- درباره «شمال از جنوب غربی» و «چشم بادومی»/ غلبه نگاه سادهانگاره و طرح مساله با راهحلی نشدنی
- ادب مرد به ز دولت اوست
- «آبستن» و آیندهای درخشان برای کارگردانان فیلم
- یادداشتی بر دو فیلم «رها» و «آبستن»/ زخمهای ماندگار و ماندگاری زخمها
- «بچه مردم»؛ فیلمی که به دیگران جوالدوز میزند، اما از زدن سوزن به خودی باز میماند
- حرفهای تازه رییس اسبق سازمان سینمایی؛ ایوبی: پشتم را خالی کردند/ دولت باید پایش را عقب بکشد
- چهارمین روز جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- حاشیههای سومین روز جشنواره فیلم فجر؛ از مشکل حل نشدنی صدای برج میلاد تا حضور نوزادان در سینمای رسانه
- آموختههایی از پشت صحنه «صد سال تنهایی»/ آیا مارکز از نتیجه اقتباس راضی میشد؟
- پروانه نمایش برای فجر صادر شد؛ «قاتل و وحشی» در جشنواره اکران میشود
- یادداشتی بر «بچه مردم» و «اسفند»/ از روایت دلنشین و شیرین تلخیها تا فیلمنامه چشم اسفندیار
- سومین روز جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- اندر احوالات هوش مصنوعی
- در سومین روز جشنواره فیلم فجر؛ بهرام رادان از هیات داوران جشنواره خارج شد
- آغاز دور جدید حراج شمارههای رند همراه اول
- تنور سرد روز دوم جشنواره فیلم فجر/ چرا باید هر فیلمی سر از جشنواره دربیاورد؟
- نقد «صنم» و «آنتیک»/ از چرایی حضور یک فیلم در جشنواره تا اثری که محترم ماند
- «رگهای آبی»؛ با فروغ، رزومهای برای باران
- واکنش پوریا شکیبایی به سوءاستفاده از صدا و تصویر پدرش در افتتاحیه جشنواره فیلم فجر
- اختتامیه جشنواره بینالمللی تئاتر فجر / گزارش تصویری
- چهل و سومین جشنواره تئاتر فجر برگزیدگانش را شناخت
- دومین روز جشنواره چهل و سوم فیلم فجر / گزارش تصویری
- تأملی بر فضای شنیداریِ «منطقهی دلخواه»/ خارجِ قاب، کمی آنسوتر
- حاشیههای جشنواره فیلم فجر؛ از اعتراض به کیفیت اکران فیلمها تا قیمتهای عجیب بلیت در بازار سیاه
- جشنواره فیلم ساندنس در ایستگاه پایانی/ جایزه جشنواره آمریکایی به دو فیلم ایرانی
- اعلام نامزدهای دریافت جایزه در چهل و سومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر
- «۱۹۶۸»؛ هیاهو برای هیچ