سینماسینما، رویا فتحاللهزاده:
فیلم «مانکنهای قلعه حسنخان» را با نگاهی سادهانگارانه میتوان فرایند ساخت و توزیع تعدادی آدمک بیجان دانست که هر کدام به مراکز فروش پوشاک و سفارشدهندگانی خاص تحویل داده می شوند. اما دقیق که میشویم، فیلم زیر پوست خود معناهایی را پنهان کرده است که برای بیرون آوردن آن از دل تصاویر و دیالوگهای اندکش، نیاز به اندیشه و تامل بیشتری دارد؛ اندیشهای کال که پس از تماشای فیلم در ذهن شکل میگیرد و بهتدریج به شمایل کاملش میرسد. واقعیت این است که در بدو امر، مانکنهای فیلم چنان ذهن را به ظاهر ماجرا سرگرم میسازند که مخاطب با خیال راحت روی صندلی مینشیند تا سرنوشت این آدمکها را نظارهگر باشد؛ غافل از اینکه هر یک از سکانسها در زنجیرهای سرانجام به کلیتی نمادین از شمایل مسئله بیهویتی در جوامع مصرفگرا و متعاقب آن مدگرای امروزی بدل میشود.
فیلم دو زاویه دید دارد؛ زاویه دید دانای کل و مانکنها. تفکیک این دو زاویه دید با تمایزگذاری در تصاویر و صداها آشکار میشود. بدین صورت که جهانی که از دیدگاه مانکنها نگریسته میشود، شکلی محدب دارد و صداها نامفهوم و گنگ شنیده میشود. در سکانسی که آدمکهای قلعه حسنخان پشت وانت نیسان در حال حملاند، با نمای نزدیک روی صورت یکی از مانکنها و سپس چرخش به سمت خیابان، تصویر خیابان برآمده و صداها گنگ میشود تا تمایز میان زاویه دید دانای کل و مانکنها در معرض نمایش قرار داده شود. این تفکیک بارها تکرار میشود، تا جایی که مخاطب را شرطی میکند و به ترفندی لورفته تبدیل میشود. با وجود اینکه این لورفتگی نقطهضعفی برای فیلم به شمار میآید، اما این تفکیک آشکار زاویه دید بهخوبی نمایانگر ناشناختگی جهان آدمها و آدمکها از یکدیگر است. یعنی با آن که دانای کل، آدمکها را دارای روح و نظارهگر مینمایاند، اما آدمهای فیلم این حقیقت را نمیبینند و درک نمیکنند. در این فاصله میان آنچه به زعم کارگردان هست و آنچه آدمهای فیلم میپندارند نیست، مفهوم «هویت» نقش مهمی ایفا میکند. در جهان امروزی مفهوم «هویت» با وجود داعیه ضرورت ارتباطات اجتماعی برای ادامه بقا، معنایی متفاوت از اعصار پیشین پیدا کرده است. هویت تنها آن چیزی نیست که فرد از خودش درک میکند، بلکه هویت در تعامل فرد و تصوری شکل میگیرد که جامعه از او دارد. هربرت مید (Herbert Mead) جامعهشناس این طرز تلقی از هویت را بهخوبی تشریح کرده است. به باور او هویت، گوهر آدمی یا خود، حاصل رابطه هم فراخوان «I» (آی) و «Me» (می) است. «I» ذهن بشری در نماد فردیاش است و «Me»، من اجتماعی است که در آن نگرشها، توقعات و انتظارات جامعه پرتو افکنده است. هویت حاصل رابطه این دو وجه ذهن است که فقدان یکی از این دو شکلگیری هویت را دچار اختلال میکند. با این تفاصیل میتوان گفت که آدمکهای قلعه حسنخان به دلیل همین درکناشدگی از سوی جامعه و آدمهایش و عدم توانایی برای تعامل با کنشگران فیلم تا سکانس آخر بیهویت، منفعل و نظارهگر باقی میمانند. راز هویتدار شدن اشیا در فیلمها (بهویژه در ژانر علمی-تخیلی) همین توانایی تعامل اجتماعی با کنشگران فیلم است که در این فیلم ایجاد نمیشود. حال سوال این است که چرا باید مانکنهای قلعه حسنخان برای مخاطب، اشیایی دارای جان و نظارهگر معرفی شوند؟ پاسخ این سوال را میتوان در ساختار نمادین فیلم یافت، زیرا مانکنهای فیلم قرار است نمادی از افرادی در جامعه مدگرای مدرن باشند که هویت خود را از دست دادهاند. افرادی که جان دارند، ولی بیجان شدهاند، آدم زنده هستند، ولی آدمک شدهاند و به هر رنگ و شکلی درمیآیند. بنابراین آدمهای فیلم که مانکنها را به هر صورت و ظاهری که بخواهند تزیین میکنند نیز به نمادی از نهادهای اجتماعی و طراحان افراطگرای صنعت مد بدل میشوند. در نظر این طراحان، شیفتگان مدگرایی، هویت و تشخص چندانی ندارند. از این روی میتوانند هر کالایی را به نام آخرین دستاورد مد برایشان طراحی و تنشان کنند. یکی از مهمترین دیالوگهای فیلم با ظرافت و به صورتی پنهان نشاندهنده این تصور بیهویت قلمداد شدن شیفتگان مدگرایی توسط نهادهای اجتماعی مد است. در اواسط فیلم دیالوگهای میان فروشنده پوشاک مغازهای لوکس و مشتریانش نمودی از این واقعیت است. فروشنده در حال گفتوگو با چند خانم به یکی از آنها پیشنهاد میدهد که هماهنگ با رنگ موهایش چه لباسی برای مراسم بپوشد، سپس با صراحت میگوید: «من از آدمهایی که نمیفهمند چی میپوشند خوشم نمیاد، میفهمی چی میگم؟» ماهیت دیالوگهایی از این قبیل که در جریان خرید روزمره بارها از زبان فروشندگان کالاهای مصرفی بازگو میشود، به مسئله قدرت و گفتمان قدرت مربوط میشود. راست این است که نهادهای صنعت مد به فروشنده پوشاک این قدرت را میدهند که مصرفکننده را بدون توجه به تشخص و سلیقه شخصیاش و بدون توجه به انگارههای هویتیاش آماده پذیرش هرآنچه آنها پیشنهاد خواهند داد، بپندارند. مسئله پیوند و رابطه مد و قدرت از مسائل نوین در جوامع امروزی محسوب میشود که سیمل (Georg Simmel) در مطالعاتش به تشریح این پیوند پرداخته است. به نظر او واکنشهای جمعی افراد در قبال مد به مسائل کلیتر قدرت و منزلت مربوط میشود. مد نشانه بصری روابط قدرتی است که به گونهای مستحکم در قشرهای اجتماعی جای دارد و در جامعه به بیان بصری ثروت و منزلت تبدیل میشود. افراد با پیروی از مد، عضویت خود را در گروه اجتماعی معین و فاصله خود را از گروههایی با موقعیت اجتماعی پایینتر نشان میدهند. بنابراین میتوان گفت که مد نقش مهمی در بازتولید روابط طبقاتی دارد. همین قدرت مد و نیاز مصرفکنندگان به عضویت در یک گروه اجتماعی خاص به فروشنده اجازه میدهد خود را در موقعیت و جایگاهی بالاتر قرار دهد و برای مشتریانش اعمال نظر و سلیقه مقتدرانه کند. اما صنعت مد پا را از این فراتر گذاشته است و علاوه بر کالاهای مصرفی، صاحب نفوذ و اعمال نظر درمورد بدن مصرفکنندگانش نیز شده است. در سکانسهای پایانی فیلم این حاکمیت به گونهای نمادین در مورد مانکنها به نمایش گذاشته میشود. اعضای بدن آدمکهای قلعه حسنخان توسط عدهای هنرمند به فرم و اشکال گوناگون مطابق با سلیقه و نظر آن هنرمندان چیده میشود و آدمکهای هویتنداشته تنها میتوانند نظارهگر این دگردیسی در بدن خود باشند.
ماهنامه هنر و تجربه
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- این هنر و تجربه آنتی ویروسی ست بر فیلم های به هرقیمت مسخره
- تحقق آرزوی چندساله فعالان انیمیشن در هنرو تجربه
- جعفر صانعی مقدم: گسترش فعالیتها در سینمای «هنر و تجربه» بستگی به تامین نیازهای مالی دارد
- انتشار تیزر هفته فیلم ایتالیا + ویدئو
- اسامی فیلمهای حاضر در هفته فیلم ایتالیا اعلام شد/ از آثار مورتی تا برتولوچی
- هفته فیلم ایتالیا ۱۱ آذر آغاز میشود/ نمایش آنلاین و رایگان فیلمها
- چهارمین دوره هفته فیلم اروپایی برگزار میشود/ اعلام جزییات رویداد
- نانهای بیات/ نگاهی به فیلم «حوا، مریم، عایشه»
- کدام چریکه؟ کدام بهرام؟/ نگاهی به مستند «چریکه بهرام»
- سالها بایست تا دَم پاک شد/ نگاهی به فیلم «پری»
- فهرست فیلمهای روی پرده در سینماهای «هنروتجربه»/ «منگی» از ۱۵ شهریور میآید
- تابناک: نخستین گامها برای تعطیلی بستر نمایش دهها فیلم سینمایی ایران؟
- قابهای نامتعارف بیمعنی/ نگاهی به فیلم «امیر»
- ابوالفضل جلیلی: مشکل فیلمهای من این است که مردم را به فکر میاندازد
- آئین دیدار با عوامل فیلم «یلدا» برگزار شد/ گپی با فروغ قجابگلو بازیگر فیلم مسعود بخشی
نظر شما
پربازدیدترین ها
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ ۶ فیلمنامه پروانه ساخت سینمایی گرفتند
- درباره یک خبر بی نهایت وحشتناک و غم انگیز
- یادداشتی بر فلسفه دوستی بر پایه «چشمانت را ببند»/ در جستوجوی دوست
- پس از جنجال حرفهای مدیر جشنواره کمرایمیج؛ استیو مک کوئین رفت/ کیت بلانشت ماند
- با احکامی جداگانه از سوی رائد فریدزاده؛ حسینی و شفیعی معاون شدند/ ایلبیگی به موسسه سینماشهر رفت
آخرین ها
- «کارون – اهواز» در مراکش
- رونمایی از پوستر انیمیشن «شنگول و منگول» در آستانه اکران
- درباره «اتاق بغلی» اثر پدرو آلمودووار/ مرز باریک دوستی و مرگ زیر جهانی از زندگی و رنگ
- استادان و کارگاههای «سینماحقیقت۱۸» را بشناسید
- بر مبنای آمار سمفا؛ روند صعودی فروش سینماها در هفته گذشته نزولی شد
- محمد شکیبانیا رئیس سیزدهمین جشن مستقل سینمای مستند شد
- گفتوگو با محمد مقدم درباره سینمای مستند/ فیلم مستند، جهانی است ساختگی؟
- با احکامی جداگانه از سوی رائد فریدزاده؛ حسینی و شفیعی معاون شدند/ ایلبیگی به موسسه سینماشهر رفت
- کارگردان «سه جلد»: اقتصاد سینمای ایران را چند سکانس رقص میگرداند
- نمایش دو مستند از ناصر تقوایی در موزه سینما
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ کونان اوبراین، میزبان اسکار ۹۷ام خواهد بود
- «کارمند جماعت» رونمایی میشود
- یادداشتی بر فلسفه دوستی بر پایه «چشمانت را ببند»/ در جستوجوی دوست
- دنزل واشینگتن از دنیای بازیگری خداحافظی میکند
- تاد هینز رئیس هیئت داوران جشنواره فیلم برلین شد
- پس از جنجال حرفهای مدیر جشنواره کمرایمیج؛ استیو مک کوئین رفت/ کیت بلانشت ماند
- ابوالفضل جلیلی مطرح کرد؛ حضور در کلاس بازیگری عامل موفقیت نیست
- نمایش بلندترین سکانس پلان سینمای مستند ایران در آمریکا
- کدام سینما واقعی تر است ؟
- پیدا شدن جسد یک بازیگر در خانهاش
- دیدار اصغر فرهادی با علاقهمندان فیلمهایش در استانبول
- فیلمی که اطلاعاتش مخفی نگه داشته شده؛ لوپیتا نیونگو به فیلم کریستوفر نولان پیوست
- «کتابخانه نیمهشب» روی صحنه میرود
- سه نمایش برای مستند «۹۹-۱۹» در یک هفته
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ ۶ فیلمنامه پروانه ساخت سینمایی گرفتند
- درباره فیلم جدید رابرت زمکیس/ «اینجا»؛ یک قرن را طی می کند، اما بدون حرکت دوربین
- سوینا منتشر میکند؛ نسخه ویژه نابینایان «مورد عجیب بنجامین باتن» با صدای مهدی پاکدل
- «پینگو» بعد از ۱۸ سال بازمیگردد
- جوایز اصلی فستیوال فیلم هانوی به «بی سر و صدا» رسید
- درباره یک خبر بی نهایت وحشتناک و غم انگیز