مستند «ثانیههای سربی» سند بسیار مهمی از روزگار خویش است.
سینماسینما، خدایار قاقانی:
بعضی اوقات آنقدر غرق در جریانهای متداول میشویم که اصل ماجرا فراموش میشود و کارکردهای اصلی اثر (که در اینجا فیلم مستند مدنظر است) را به باد فراموشی میسپریم. البته که طبیعت روزگار پستمدرنیسم، تجربهگرایی و رسیدن به مسیرهای تازه و درنوردیدن افکار پوسیده است. اما یکسری شاخصهها و نگه داشتن آن ها، نباید فراموش شود. در سینمای مستند که امروزه برخی در فکر بازیهای پیچیده و – بعضا – بیسروته کارهای فرمال هستند، یا در فکر شکستن روایتها و مدرن کردن آن، بخشی از وضعیت مهم سینمای مستند که بهثبترسانی وقایع و تبدیل شدن آن به سندی ارجاعی است، درواقع بر دوش بخش دیگری از سینمای مستند، یعنی فیلمهای خبری، گذاشته شده و ما کمتر فیلمی را میبینیم که هم روایت هنرمندانهای داشته باشد و هم تبدیل به سندی مهم و قابل ارجاع به روزگار خود شود.
برخی از مستندهای امروز با «انجام ندادن» برخی کارها تبدیل به فیلم مهمی میشوند و مستند «ثانیههای سربی» (سیدرضا رضوی) از این نمونه آثار است که البته از چند جهت دیگر هم مستند مهمی است، و یکی از مهمترین ویژگیهایش این است که در کنار روایتی هنرمندانه، سند بسیار مهمی از روزگار خویش است. بهویژه وقتی میبینید در فاصله کوتاهی از ساخت این مستند، بخش مهمی از لوکیشنهای تصویربرداریشده در فیلم، الان با خاک یکسان شده یا رو به نابودی است. شاید فیلمساز هم چنین نیتی را برای ثبت تصاویر شهری و لوکیشنهای مورد نظرش نداشته باشد، اما به واسطه ذات صادقانه، زلال و بیآلایش رضا رضوی، ناخودآگاهِ محیط هم به کمک او آمده تا اهمیت اثرش را دوچندان کند. صفات مورد اشاره را هم فیلم «ثانیههای سربی» به ما میدهد، وقتی میبینیم که فیلمساز بدون در نظر گرفتن ذرهای قضاوت، راوی انسانی میشود که شاید در یک جایگاه تاریخی، مورد قضاوت قرار بگیرد و حتی در انتها ترجیح میدهد او را با تلواسههای ذهنیاش تنها بگذارد.
«ثانیههای سربی» از این جهت هنرمندانه است که در نقطه شروع، دستش را برای مخاطب رو میکند و بدون آنکه بخواهد با اضافهگویی و تحلیلهای پیچیده مخاطب را گیج کند، در همان ابتدا مخاطب را به سراغ سوژهاش، آپاراتچی گمشده سینما ملت – که ناظر بر اتفاقات ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ است – میبرد. اما هرلحظه از فیلم که پیش میرود و مخاطب پیشبینی میکند که دیگر اینجا – مثلا – با پیدا شدن او همه چیز به اتمام میرسد، او برگ تازهای برای رو کردن دارد. همانند سکانسی که مهدی کیمیایی خودش را انکار میکند و این پیشفرض شکل میگیرد که ما تا الان اشتباه کردهایم و موضوع همین واقعه تاریخی است و باید سراغ یکی دیگر برویم. او سکانسی میسازد از رابطه صمیمانه کاراکتر دیگرش (نرگس آبیار) با حیوانات که میتواند آنها را به حرف آورد؛ پس باید منتظر آپاراتچی بود!
فیلم برخلاف ظاهرش که پلانهایی – نسبتا – طولانی و دنبالشونده دارد، هم در ریتم به توفق بالایی میرسد و هم با دقت در جزئیات، برای روایتش به اسلوب و شیوه جالبی میرسد، تا جایی که هرکدام از آنها در طول فیلم کارکردهای مناسبی مییابند. نمونه: روشن کردن گاز برای گرم کردن چای و خراب شدن فندک. درست نقطهای که فکر میکنی کارگردان بیخیال روشن شدن گاز شده، گاز با صدایی- نسبتا غیرعادی – روشن میشود. یا تصادف آبیار در خیابان، یا آوردن لپتاپ از ماشین برای شناسایی آپاراتچی و حتی سکانس درخشان بیرون انداختن دوربین از آپاراتخانه از سوی آپاراتچی که به جای آنکه دوربین قطع شود، به سمت سالن سینما میرود و از پشت شیشه آپارات، ناظر حرفهای آپاراتچی و آبیار. اما در کلیت، ما با فیلمی روبهرو هستیم در ستایش سینما!
رضوی هوشمندانه با انتخاب سه کاراکتر آپاراتچی، نرگس آبیار (که خودش فیلمساز است و در فیلم بیشتر بهعنوان نویسنده و محقق ماجرا شناخته میشود) و البته شاهد سلطانی (فیلمساز قدیمی حوزه مستند) و بهانه قرار دادن پرسشی درباره ۱۷شهریور، راوی اهمیت سینما در مسیر تاریخی طیشده است. او سینما را بهعنوان عاملی برای آگاهی جامعهای میداند که هم حقوق سیاسیاش را پیش از انقلاب مطالبه کرده و هم حقوق اجتماعی و انسانیاش را میتواند امروز به دست آورد. البته که او نگاه تیز و نقادانهای دارد و ستایش آن معطوف ماهیت سینماست و نه جریان امروز. جریانی که از طریق بکگراند کردن پوسترها و تگهای تبلیغاتی، روایت کیمیایی در سینما ملت را پوشش میدهد و آن را میتوان جزو همان نشانههای جزئینگر و البته در اینجا نقادانه کارگردان به حساب آورد. از اینروست که کارگردان عملا در هیچ کجای فیلم دقیقا به تاریخ ۱۳۵۷ اشاره نمیکند و صرفا به روزی چون «۱۷ شهریور» (که الان هم جایگزین نام خیابان شهباز شده است) بسنده میکند. چون موضوع اصلی او سینماست و البته تلواسههای ذهنی یک آپاراتچی که باز هم با دوربین و علاقههای سینمایی است که بیرون میریزد و روایت میشود.
جدا از این موارد، «ثانیههای سربی» سند مهمی از تهران امروز و چند سینمای مهم آن است. سینما تهران بهعنوان بزرگترین سینمای میدان امام حسین(ع) که امروز خرابهای بیش از آن باقی نمانده و خود میدان، که بهطور کامل برچیده شد(!)، مهمترین سند تصویری قابل ارجاع از آخرین شکل زنده و پویای این دو است. به این بخشها، تصاویر خیابان ۱۷ شهریور، چهارراه صفا، سینما میلاد (واقع در میدان شهدا) و آپاراتخانه سینما ملت را هم اضافه کنید.
پیوند این جنبه از فیلم که تبدیل به آخرین سند تصویری از این بخش تهران و سینماهایش شده، با سرنوشت پر از درگیری و خودزنی مهدی کیمیایی (آپارتچی سینما ملت) و تمامی نسخههای زنگزده قوطیهای فیلمهایش و آن انبار پر از فیلمِ سینما تهران، همه و همه، از سوی مستند «ثانیههای سربی» تنها بر یک چیز دلالت دارد؛ «سینما» مهمترین ناظر تاریخی اعمال و رفتارهای اجتماعی، شهری و حتی سیاسی ماست و حتی اگر همه چیز هم از بین برود، دستی از یک جای تاریخ از سوی فیلمساز هوشمندی چون سیدرضا رضوی بیرون میآید، آن را پیدا میکند و اهمیتش را برای ما نمایان میکند.
ماهنامه هنر و تجربه
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- این هنر و تجربه آنتی ویروسی ست بر فیلم های به هرقیمت مسخره
- تحقق آرزوی چندساله فعالان انیمیشن در هنرو تجربه
- جعفر صانعی مقدم: گسترش فعالیتها در سینمای «هنر و تجربه» بستگی به تامین نیازهای مالی دارد
- انتشار تیزر هفته فیلم ایتالیا + ویدئو
- اسامی فیلمهای حاضر در هفته فیلم ایتالیا اعلام شد/ از آثار مورتی تا برتولوچی
- هفته فیلم ایتالیا ۱۱ آذر آغاز میشود/ نمایش آنلاین و رایگان فیلمها
- چهارمین دوره هفته فیلم اروپایی برگزار میشود/ اعلام جزییات رویداد
- نانهای بیات/ نگاهی به فیلم «حوا، مریم، عایشه»
- کدام چریکه؟ کدام بهرام؟/ نگاهی به مستند «چریکه بهرام»
- سالها بایست تا دَم پاک شد/ نگاهی به فیلم «پری»
- فهرست فیلمهای روی پرده در سینماهای «هنروتجربه»/ «منگی» از ۱۵ شهریور میآید
- تابناک: نخستین گامها برای تعطیلی بستر نمایش دهها فیلم سینمایی ایران؟
- قابهای نامتعارف بیمعنی/ نگاهی به فیلم «امیر»
- ابوالفضل جلیلی: مشکل فیلمهای من این است که مردم را به فکر میاندازد
- آئین دیدار با عوامل فیلم «یلدا» برگزار شد/ گپی با فروغ قجابگلو بازیگر فیلم مسعود بخشی
نظر شما
پربازدیدترین ها
- با حضور ۵۰۰ هزار تماشاگر در پنج هفته اتفاق افتاد/ استقبال غیرمنتظره فرانسویها از «دانه انجیر معابد»
- چند کلمه دربارهی فساد و فحشا و ابتذال و «کیک محبوب من»
- «آنها مرا دوست داشتند»؛ گوشهنشینانِ فراموش شده!
- نگاهی به فیلم «کیک محبوب من»/ عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد
- اعضای شورای پروانه فیلمسازی سینمایی معرفی شدند
آخرین ها
- «دانه انجیر معابد» در میان نامزدهای جایزه بهترین فیلم اروپا
- نشست خبری اپرای عروسکی مولوی / گزارش تصویری
- جشنواره فرانسوی به «کشیم عاشق» جایزه داد
- رایان رینولدز و هیو جکمن در یک فیلم غیرمارولی همراه میشوند
- درباره نمایش و اجرای متفاوت «قلاده ای برای یک سگ مرده»
- موسیقی نمایش آوای پارسی / گزارش تصویری
- اکران مردمی فیلم شبگرد / گزارش تصویری
- «آنها مرا دوست داشتند»؛ گوشهنشینانِ فراموش شده!
- بدون حضور جانی دپ؛ دو فیلم جدید از «دزدان دریایی کاراییب» سال آینده تولید میشود
- چند کلمه دربارهی فساد و فحشا و ابتذال و «کیک محبوب من»
- معرفی داوران و آثار راهیافته بخش «هنرهای نمایشی» جشنواره چندرسانهای میراثفرهنگی/ اعلام برنامه بخش بینالملل
- نمایش «آخرین کوسه نهنگ» در جشنواره اسپانیایی
- جایزه طلای جشنواره ژاپنی به «زمین بازی» رسید
- برگزاری نخستین بوتکمپ مدیریت محصول آکادمی همراه اول
- درباره «بازنده» / لبه تاریکی
- نقدی به مدل فیلمسازی در ایران/ سینما بدون ساختار مشخص و قوانین دقیق
- «قهوه پدری» مهران مدیری از در شبکه نمایش خانگی
- «تَرَک عمیق» دو جایزه جشنواره بارسلون را گرفت
- گزارشی از گیشه سینماها؛ «زودپز» صدرنشین فروش فیلمهای هفته گذشته
- ۲ فیلم جدید در راه اکران سینماها
- پیوستن رضا بابک و شیرین اسماعیلی به «با خشم به گذشته نگاه کن»
- با یک کمپین کوچک برای فیلم ایستوود؛ کمپانی برادران وارنر «هیئت منصفه شماره۲» را وارد اسکار میکند
- پیمان معادی بازیگر فیلم جنایی هالیوودی شد
- «نادره رضایی» معاون هنری وزیر ارشاد شد
- اعضای شورای پروانه فیلمسازی سینمایی معرفی شدند
- از ۱۶ آبان؛ «خورشید آن ماه» ساخته ستاره اسکندری آنلاین اکران میشود
- حضور همراه اول در نمایشگاه کیشاینوکس با هدف گسترش فرصتهای جدید سرمایهگذاری
- ادعای سازندگان پربازدیدترین سریال تاریخ نتفلیکس؛ چالشهای فصل دوم «بازی مرکب» جذابتر است
- تهیهکننده سینما مطرح کرد: کوچ سینماگران حرفهای به پلتفرمها و فیلمهایی که تعطیل میشوند
- «فصل فرار اسبها» آماده نمایش شد